ترس کودکان از مدرسه رفتن (بخش اول)
برای بسیاری از کودکان ترس از رفتن به مدرسه در واقع دور شدن از والدین شان است و اکراه و امتناع از رفتن به مدرسه در کودکان می تواند به دلایل مختلف باشد. در این مطلب به دلایل مدرسه هراسی و بررسی اختلال اضطراب جدایی در کودکان پرداخته ایم.
برخی کودکان به دلیل تمسخر، آزار، تهدید و زورگویی بچه های دیگر و مورد انتقاد قرار گرفتن یا تنبیه شدن توسط معلم از مدرسه می ترسند.
مقدمه
خودداری از رفتن به مدرسه طیفی دارد که یک سر آن گاهی مدرسه رفتن است و سر دیگر آن به زور مدرسه رفتن یا برای همیشه مدرسه نرفتن علائم اضطراب آنان به اشکال مختلف مانند سردرد، تهوع، گیجی، تب و… بروز می کند. گاهی اعتراض این کودکان با گریه و کج خلقی هایی که به رفتار پرخاشگرانه و مخرب تبدیل می شود، همراه است و معمولا زمانی که فشار برای رفتن به مدرسه از کودک برداشته می شود، این علائم ناپدید می شود. اصطلاح «هراس از مدرسه» اصطلاحی جامع و فراگیر است. ریشه بیشتر این حالات همان ترس از ترک خانه است و اگر کودک را وادار به مدرسه رفتن کنیم، اضطراب او به هراس مبتدل می شود.
در واقع مدرسه نماینده دنیای خارج و نوعی واقعیت است که با واقعیتی که کودک در خانه تجربه کرده متفاوت است. کودکان “مدرسه هراس” مواجهه با این واقعیت را نمی توانند تحمل کنند. خودداری از رفتن به مدرسه طیفی دارد که یک سر آن گاهی مدرسه رفتن اسنت و سر دیرگ آن به زور مدرسه رفتن یا برای همیشه مدرسه نرفتن. این امتناع در میان دختران و پسران به یک اندازه رایج است و عمدتا بین سنین ۵، ۶، ۱۰ و ۱۱ سالگی ظاهر می شود.
ترس های مفرط و غیرمعقول از مدرسه معمولا برای اولین بار در دوره پیش دبستانی، کودکستان یا کلاس اول نمایان می شوند و در کلاس دوم به اوج خود می رسند، با این حال رفتار خودداری از رفتن به مدرسه می تواند در هر سنی رخ دهد و معمولا هم پس از یک دوره ماندن در خانه که طی آن کودک بیش از حد معمول، نزد پدر یا مادر خود بوده است ظاهر می شود.
واقعیت این است که درمان کودک مدرسه هراس بسیار با اهمیت است و والدین نباید نسبت به آن بی تفاوت باشند، چرا که مدرسه نرفتن تاثیرات بدی بر کودک و خانواده می گذارد. برای مثال موجب اختلافات خانوادگی و به هم ریختن خانواده می شود، مشکلات تحصیلی ایجاد می کند، تعاملات اجتماعی کودک را کم می کند و زمینه ساز بزهکاری، اضطراب و افسردگی می شود و عواقب اقتصادی دارد.
در واقع مدرسه نماینده دنیای خارج و نوعی واقعیت است که با واقعیتی که کودک در خانه تجربه کرده متفاوت است. کودکان “مدرسه هراس” مواجهه با این واقعیت را نمی توانند تحمل کنند. خودداری از رفتن به مدرسه طیفی دارد که یک سر آن گاهی مدرسه رفتن اسنت و سر دیرگ آن به زور مدرسه رفتن یا برای همیشه مدرسه نرفتن. این امتناع در میان دختران و پسران به یک اندازه رایج است و عمدتا بین سنین ۵، ۶، ۱۰ و ۱۱ سالگی ظاهر می شود.
ترس های مفرط و غیرمعقول از مدرسه معمولا برای اولین بار در دوره پیش دبستانی، کودکستان یا کلاس اول نمایان می شوند و در کلاس دوم به اوج خود می رسند، با این حال رفتار خودداری از رفتن به مدرسه می تواند در هر سنی رخ دهد و معمولا هم پس از یک دوره ماندن در خانه که طی آن کودک بیش از حد معمول، نزد پدر یا مادر خود بوده است ظاهر می شود.
واقعیت این است که درمان کودک مدرسه هراس بسیار با اهمیت است و والدین نباید نسبت به آن بی تفاوت باشند، چرا که مدرسه نرفتن تاثیرات بدی بر کودک و خانواده می گذارد. برای مثال موجب اختلافات خانوادگی و به هم ریختن خانواده می شود، مشکلات تحصیلی ایجاد می کند، تعاملات اجتماعی کودک را کم می کند و زمینه ساز بزهکاری، اضطراب و افسردگی می شود و عواقب اقتصادی دارد.
علل مدرسه هراسی
تشخیص این که کودکان به دلایل مختلف از حضور در مدرسه خودداری می ورزند اهمیت بسزایی دارد. بهره هوشی بیشتر این کودکان در حد متوسط یا بالای متوسط نشان می دهد که مشکلات تحصیلی علت بی میلی آنها به مدرسه نیست. گاهی اوقات ترس از مدرسه، از اطلاعات محض از معلم یا دیگران و مقررات خارج از خانه، مقایسه شدن با کودکان ناآشنا و تجربه ترس از شکست ناشی می شود. برخی کودکان به دلیل تمسخر، آزار، تهدید و زورگویی بچه های دیگر و مورد انتقاد قرار گرفتن یا تنبیه شدن توسط معلم از مدرسه می ترسند.
برای بسیاری از کودکان ترس از رفتن به مدرسه درواقع دور شدن از والدین شان (اضطراب جدایی) است. اکراه و امتناع از رفتن به مدرسه می تواند به دلایل مختلف باشد. در مواردی هم ترس کودک از این ترس شدید و غیرمنطقی ناشی می شود که تصور می کند در جمع، ارزیابی می شود یا خجالت می کشد، زیرا مجبور است در کلاس درس جواب دهد. در برخی از کودکان مبتلا به مدرسه هراسی، مراسم صبحگاهی استرس زاست و اغلب این کودکان دچار هراس از مکان های بسته هستند. شاید به همین دلیل برای برخی از این کودکان لازم باشد که هر وقت احساس ضعف و سستی می کنند بتوانند کلاس را ترک کنند.
برای بسیاری از کودکان ترس از رفتن به مدرسه درواقع دور شدن از والدین شان (اضطراب جدایی) است. اکراه و امتناع از رفتن به مدرسه می تواند به دلایل مختلف باشد. در مواردی هم ترس کودک از این ترس شدید و غیرمنطقی ناشی می شود که تصور می کند در جمع، ارزیابی می شود یا خجالت می کشد، زیرا مجبور است در کلاس درس جواب دهد. در برخی از کودکان مبتلا به مدرسه هراسی، مراسم صبحگاهی استرس زاست و اغلب این کودکان دچار هراس از مکان های بسته هستند. شاید به همین دلیل برای برخی از این کودکان لازم باشد که هر وقت احساس ضعف و سستی می کنند بتوانند کلاس را ترک کنند.
اضطراب جدایی، عامل اساسی در مدرسه هراسی کودکان
ترس های مدرسه ای کلا در ۴ مرحله خود را نشان می دهند؛ مرحله اضطراب ناشی از جدایی، مرحله امتناع از مدرسه رفتن، مرحله آشفتگی مرضی درونی و بالاخره مرحله احساس درد، تهوع و بهم خوردگی دل که البته اساس آن اختلال اضطراب جدایی است. کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی نسبت به جدایی از والدین یا دور شدن از خانه، اضطراب مفرط، ناتوان کننده و نامتناسب با سن خود را نشان می دهند.
این گونه ترس ها ممکن است در کودکان به صورت احساس اضطراب مبهم بروز کند یا کودک هر شب کابوس ببیند که او را دزدیده اند، کشته شده است یا والدین او مرده اند.برای این کودکان دشوار است که به تنهایی در یک اتاق باشند، تنها بخوابند، خرید کنند و به مدرسه یا اردو بروند. کودکان مبتلا به این نوع اضطراب اغلب تمایل دارند در آغوش والدین شان باشند، آنها را سایه به سایه دنبال کنند و شب ها کنار آنها یا درست پشت در اتاق خواب آنها بخوابند.
در کودکان بزرگ تر شکایت های جسمانی خاص یا اظهار ناراحتی عمومی در مدرسه متداول است و معمولا باعث می شود کودک به خانه بازگردانده شود. کودکان مبتلا هنگام جدایی از والدین خود بی تاب می شوند و به هر عذر و بهانه ای متوسل می شوند تا دوباره پیش پدر و مادرشان برگردند. عملکرد تحصیلی این دسته از کودکان به خاطر درخواست های مکرر برای خارج شدن از کلاس درس، نگرانی شان نسبت به جدایی از والدین و غیبت های مکرر از مدرسه پایین است. در واقع می توان گفت با توجه به این که اضطراب جدایی در ۹ تا ۱۸ ماهگی بهنجار است، اختلال اضطراب جدایی به این دلیل ایجاد می شود که کودک نتوانسته این مرحله رشدی را با موفقیت پشت سر بگذارد یا بر اثر استرس، به مراحل قبلی رشد برگشته است.
ادامه دارد...
منبع: baelm
این گونه ترس ها ممکن است در کودکان به صورت احساس اضطراب مبهم بروز کند یا کودک هر شب کابوس ببیند که او را دزدیده اند، کشته شده است یا والدین او مرده اند.برای این کودکان دشوار است که به تنهایی در یک اتاق باشند، تنها بخوابند، خرید کنند و به مدرسه یا اردو بروند. کودکان مبتلا به این نوع اضطراب اغلب تمایل دارند در آغوش والدین شان باشند، آنها را سایه به سایه دنبال کنند و شب ها کنار آنها یا درست پشت در اتاق خواب آنها بخوابند.
در کودکان بزرگ تر شکایت های جسمانی خاص یا اظهار ناراحتی عمومی در مدرسه متداول است و معمولا باعث می شود کودک به خانه بازگردانده شود. کودکان مبتلا هنگام جدایی از والدین خود بی تاب می شوند و به هر عذر و بهانه ای متوسل می شوند تا دوباره پیش پدر و مادرشان برگردند. عملکرد تحصیلی این دسته از کودکان به خاطر درخواست های مکرر برای خارج شدن از کلاس درس، نگرانی شان نسبت به جدایی از والدین و غیبت های مکرر از مدرسه پایین است. در واقع می توان گفت با توجه به این که اضطراب جدایی در ۹ تا ۱۸ ماهگی بهنجار است، اختلال اضطراب جدایی به این دلیل ایجاد می شود که کودک نتوانسته این مرحله رشدی را با موفقیت پشت سر بگذارد یا بر اثر استرس، به مراحل قبلی رشد برگشته است.
ادامه دارد...
منبع: baelm
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}