پژوهش‌ها نشان می‌دهند یک زوج معمولی، به طور میانگین شش سال قبل از مراجعه به زوج‌درمانگر، دچار اختلاف در رابطه و نارضایتی از زندگی مشترک خود هستند.
 

مقدمه

همه‌ی ما می‌دانیم که رابطه‌ی زناشویی نیاز به توجه و تمرین دارد و درست مانند یک اتومبیل باید به طور مرتب به آن رسیدگی شود تا خوب کار کند. اگر مشکلی در رابطه‌ی زن و شوهر روی بدهد، بهترین کار این است که هر چه زودتر حل و فصل شود تا بعدا دردسری پیچیده‌تر ایجاد نکند.

اغلب اوقات خود زن و مرد می‌توانند مشکل میان‌شان را حل کنند، اما گاهی علی رغم تمام تلاش‌ها، نیاز داریم به یک متخصص زوج‌درمانگر اعتماد کنیم، مشکل‌مان را مطرح و از او کمک بگیریم.

جالب اینجاست که اگر اتومبیل ما مشکلی پیدا کند فورا برای رفع عیب و پیشگیری از آسیب‌های بیشتر اقدام می‌کنیم، اما وقتی رابطه مان به دردسر می‌افتد، معمولا تا زمانی که موقعیت بدتر و جدی‌تر نشود هیچ عکس العملی نشان نمی‌دهیم و چاره‌ای نمی‌اندیشیم. متاسفانه بسیاری از زوج‌ها فقط زمانی به زوج‌درمانگر مراجعه می‌کنند که رابطه‌شان دچار یک آسیب کاملا جدی شده، الگو‌های نادرست در رابطه جا افتاده‌اند، پیوند عاطفی میان زن و مرد به شدت ضعیف شده و میزان زیادی از خشم و نارضایتی به دلیل اختلاف‌های حل نشده‌ی گذشته در رابطه موج می‌زند.
 
پژوهش‌ها نشان می‌دهند یک زوج معمولی، به طور میانگین شش سال قبل از مراجعه به زوج‌درمانگر، دچار اختلاف در رابطه و نارضایتی از زندگی مشترک خود هستند. وقتی مشکلات رابطه‌ی زناشویی تا این اندازه مزمن و ریشه دار می‌شوند، زوج‌درمانی بسیار چالش برانگیزتر شده و مستلزم صرف وقت بسیار زیاد و تعهد درمانی بالاتر از هر دو طرف است.

باور‌های اشتباه در مورد اینکه زوج‌درمانی چیست و چه هدفی را دنبال می‌کند نیز می‌تواند مانع این شود که همسران به موقع برای کمک گرفتن از یک زوج‌درمانگر اقدام نمایند. بعضی افراد ممکن است تصور کنند زوج‌درمانی فقط برای مشکلات بسیار حاد زناشویی مانند اعتیاد یا خیانت است. عده‌ای نیز فکر می‌کنند زوج‌درمانی، آخرین چیزی است که دقیقا پیش از طلاق و پایان رابطه باید سراغ آن بروند.

افرادی نیز هستند که باور دارند زوج‌درمانی، شیوه‌ای برای فشار آوردن به همسر جهت تغییر است، چون مشکل را فقط مربوط به «همسر» خود می‌دانند. خیلی از افراد نسبت به فواید زوج‌درمانی و طیف گسترده‌ای از مشکلات که با کمک زوج‌درمانگر حل می‌شوند آگاه نیستند و نمی‌دانند زوج‌درمانی چگونه می‌تواند رابطه‌شان را بهبود ببخشد و رضایتی برای زن و مرد به دنبال داشته باشد که سلامت روح و روان‌شان را نیز تحت تاثیر قرار بدهد.
 

زوج‌درمانی چیست؟

زوج‌درمانی، نوعی روان درمانی است که در آن، درمانگر که روانشناس یا مشاور خانواده و ازدواج است و تجربه‌ی بالینی دارد با زوج‌ها کار می‌کند. زوج‌درمانگر کمک می‌کند تا دو نفر که در یک رابطه‌ی عاشقانه هستند، بینش درستی نسبت به رابطه‌ی خود پیدا کنند، اختلاف خود را حل کنند و میزان رضایت خود از رابطه را با استفاده از انواع مداخلات درمانی بهبود ببخشند. روند زوج‌درمانی ممکن است بسته به نظر درمانگر متفاوت باشد، اما همه‌ی زوج‌درمانی‌ها معمولا شامل مراحل زیر می‌شوند:

۱. تمرکز روی یک مشکل خاص (مثلا مشکلات جنسی، اعتیاد به اینترنت و یا حسادت(
۲. مشارکت فعال درمانگر در روند درمان رابطه‌ی دو نفره به جای درمان جداگانه‌ی هر فرد
۳. مداخلات درمانی مبتی بر راه حل و برمحور تغییر از همان ابتدای درمان
۴. تعیین اهداف واضح و مشخص برای درمان
 

زوج‌درمانی چگونه انجام می‌شود؟

زوج‌درمانی معمولا با تعدادی از سوال‌های استاندارد درمورد پیشینه‌ی رابطه و کنکاش‌هایی درباره‌ی خانواده‌های هر دو طرف، ارزش‌ها و پیش زمینه‌های فرهنگی زوجین شروع می‌شود. سپس زوج‌درمانگر در شناسایی مشکل اصلی که تمرکز درمان بر آن خواهد بود به زوجین کمک می‌کند، اهداف درمانی را مشخص و برنامه‌ی درمانی را طرح می‌نماید.

زوج‌درمانگر، طی پروسه‌ی درمان به دوطرف کمک می‌کند تا متوجه نقش خود و نقش طرف مقابل در مشکلی که به وجود آمده بشوند. این آگاهی به آن‌ها کمک می‌کند طرز فکرشان نسبت به هم و رابطه شان تغییر پیدا کند.

جنبه‌ی مهم دیگر زوج‌درمانی شامل تغییر رفتار‌ها و شیوه‌های تعامل با همدیگر می‌شود. زوج‌درمانگر اغلب تکالیف و تمرین‌هایی برای زوج‌ها در نظر می‌گیرد تا مهارت‌هایی را که در جلسات زوج‌درمانی یاد گرفته‌اند در تعاملات روزمره‌ی خود با هم به کار ببرند.

بیشتر همسران می‌توانند با کمک زوج‌درمانی، الگو‌های درست رابطه را یاد بگیرند، احساسات و هیجانات خود را درست بروز دهند و مهارت‌های لازم برای ارتباط موثر و حل مسئله را فرا بگیرند.
 

اهداف اصلی در زوج‌درمانی

۱. عمیق‌تر شدن شناخت شما نسبت به خودتان، همسرتان و رابطه‌تان
۲. ساختاربندی ارتباط تان‌تان به نحوی که هر دوی شما برای یک ارتباط همدلانه به اندازه‌ی کافی احساس راحتی و امنیت می‌کنید.
۳. شناختن ترس‌ها و نگرانی‌ها و نیاز‌های هم
۴. شناختن تفاوت‌ها میان نیاز‌ها و درخواست‌ها، درمیان گذاشتن و سرزنش کردن، و ارتباط موثر برقرار کردن در برابر شکایت کردن و غُر زدن
۵. به گونه‌ای با هم حرف می‌زنید و به هم گوش می‌دهید که هر دو احساس می‌کنید مورد احترام هستید و فهمیده می‌شوید.
۶. شناختن حساسیت‌های هم و مکانیسم‌های دفاعی همدیگر
۷. درک اینکه تجربیات دوران کودکی چگونه بر روابط فعلی‌تان اثر می‌گذارند.
۸. شناختن باور‌های محدود کننده و قضاوت‌های نادرست و جایگزین کردن آن‌ها با باور‌های انرژی بخش که رابطه را تقویت و شاداب می‌کند.
۹. کشف بخش‌هایی از وجودتان که انکارشان می‌کنید، سرکوب‌شان می‌کنید و نادیده می‌گیرید و پذیرفتن آن‌ها و در نتیجه احساس اینکه به اندازه‌ی کافی خوب هستید تا خودتان را دوست داشته باشید و به خودتان افتخار کنید.
۱۰. شناختن باور‌های اشتباه در ضمیر ناخودآگاه که راه‌های ارتباطی را می‌بندند و سبب واکنش پذیری و پرخاشگری در رابطه می‌شوند.
۱۱. شناسایی عادات بد و جایگزین کردن آن‌ها با عادات خوب، فراگرفتن مکانیسم‌های کنترل خشم و سایر مهارت‌های ارتباطی
۱۲. شناختن تفاوت میان ابراز خشم سالم و ناسالم
۱۳. کشف دوباره‌ی عشق و لذت و نشاط در رابطه

منبع: سایت برترین ها