نخستین احتمال در اثر استروژن بر رفتار، این است که این هورمون بر مغز اثر می کند و از این راه، حالات و رفتارهای مشخصی بروز می یابد.
 

مغز

 پیداست که اثر هورمون ها در بدن از طریق تأثیر آنها بر مغز است. در جانوران این مطلب آشکار می نماید. شواهد نشان می دهد که سلول های مسئول رفتار جنسی به طور عمده در بخش پیشین هیپوتالاموس و منطقه پری اپتیک قرار دارند؛ اگر میزان اندکی از هورمون استروژن به این بخش مغز گربه ای که تخمدان آن را برداشته اند، وارد شود، در مواجهه با نر، خالت لردوسیس از خود بروز می دهد.
 
این تأثیر به طور حتم با اثرگذاری بر مغز است زیرا مقدار استروژن به اندازه ای اندک است که مقدار بسیار کمی از آن وارد جریان عمومی خون می شود و این مقدار ناتوان تر از آن است که بتواند در مجرای تناسلی، تغییری ایجاد کند. در موش صحرایی، هر گاه مهبل جانور ماده لمس شود، سلول های عصبی آن تحریک می شوند؛ وسعت این ناحیه در جانور اخته اندک است ولی اگر به آن استروژن داده شود، این وسعت افزایش می یابد.
 
در موش های نری که زمان تولد اخته گردند، طرح زنانه ترشح دورهای گونادوتروپین ها به وجود می آید؛ اگر به آنها هورمون های تخمدانی داده شود، رفتار جنسی زنانه قابل ملاحظه ای بروز می دهند، درحالی که این هورمون ها بر موش های نر طبیعی و سالم، اثری ندارد.
 

[تاثیر استروژن بر رفتار زنانه]

به طور کلی، نخستین احتمال در اثر استروژن بر رفتار، این است که این هورمون بر مغز اثر می کند و از این راه، حالات و رفتارهای مشخصی بروز می یابد و این خود مطالعه جداگانه هر یک از دو جنس را ضرور می سازد که با توجه به تکامل و پیچیدگی مغز آدمی و تفاوت آشکار انسان با جانوران در رفتار، نیازمند بررسی های دقیق و فراوان است. و در اینجا به عنوان نمونه در مورد از تأثیر هورمون های زنانه بر مغز انسان ذکر می شود، گرچه بسیاری از تفاوت های جنسی در انسان به طور مستقیم در یک تعامل پیچیده هورمونی با مغز ارتباط دارد و در عنوان ها و بخشهای مختلف این مطلب، یادآوری گردیده است.
 
نکته اول
معمولا زنانی که از هورمون استروژن جهت جلوگیری از بارداری استفاده می کنند، با کمبود پیریدوکسین (ویتامین B6) مواجه می شوند. علت این است که استروژن، فعالیت آنزیمی را که در تبدیل تریپتوفان به اسید نیکوتنیک در کبد دخالت دارد، افزایش می دهد و چون پیریدوکسین در این واکنش دخالت دارد، نیاز به آن افزایش می یابد.
 
 
در این گونه زنان علایم خستگی روحی و ناراحتی های روانی به وضوح دیده می شود. مصرف حدود ۴۰ میلی گرم روزانه از این ویتامین، علایم خستگی و ناراحتی روحی آنها را برطرف می کند. مطالعات نشان می دهد که این افسردگی با اختلال در متابولیسم آمین های مغز، به خصوص ۵- هیدروکسی تریپتامین که حاصل متابولیسم تریپتوفان است، ارتباط دارد».
 
نکته دوم
دانشمندان آمریکایی می گویند: مادر شدن، حرکتی در جهت تحریک هوشمندی زنان است و می تواند حافظه و توانایی های ذهنی و فکری زنان را افزایش دهد. متخصصان روانشناسی در دانشگاه ریچموند با انجام آزمایش هایی بر روی موش ها چنین نتیجه گرفته اند که موش های مادر، تجربه بیشتری در به کارگیری قوای مغزی دارند. این دانشمندان معتقدند مغز انسان از جهت تأثیر هورمون های زنانه بر آن شباهت قابل توجهی به موش دارد و این فرضیه را می توان به کلیه پستانداران تعمیم داد.
 
طی این تحقیقات، موش های مادر در برابر انتخاب های متفاوت، گزینش بهتری داشتند و در هنگام قرار گرفتن در یک موقعیت پیچیده و گیج کننده، راه خروج را با سرعتی ۳ برابر بیشتر از سایرین می یافتند. متخصصان، افزایش میزان هورمون های زنانه، نظیر پروژسترون و استرادیول (استروژن) در بدن خانم های باردار را عامل اصلی در افزایش یادگیری و عملکرد بهتر مغزی و حافظه می دانند.
 
تأثیر اصلی این دو هورمون در قسمت هیپوکامپ است که در ایجاد و تداوم قوه حافظه نقش دارد. این پژوهشگران معتقدند باردار شدن و آمادگی برای داشتن نوزاد، مغز مادران را در معرض تحریکات حسی غنی تری در مقایسه با حوادث معمول زندگی قرار می دهد. به عبارت دیگر، مغز یک زن، پس از باردار شدن به نحوی تغییر شکل می یابد تا بتواند خود را برای چالش های جدید در رشد جنین، تولد، تربیت و تغذیه نوزاد آماده کند.»
 
منبع: کتاب زن. سیدهادی حسینی و علی احمد راسخ . صص 94-96، انتشارات امیرکبیر. سوم. 1387.