شادکامی و معنویت دو عنصر موثر بر سلامت روان انسان هستند. 
 

معنویت و شادکامی

واژه هایی که به امور غیر مادی تعلق دارند به راحتی نمی توان از آنها تعریفی منطقی که جامع و مانع باشد ارائه نمود. با وجود این، می توان با استفاده از مصادیق و تمثیل ها از این کلمات مطالبی ارائه کرد. معنویت در فرهنگ اسلام، بدین معناست که انسان دارای دو بعد وجودی است: بعد مادی و بعد روحی و ملکوتی. بعد مادی او همین جسم و مقتضیات جسم، کشش ها و غرایز است، بعد معنوی یا الهی او کمال جویی و کشش به سوی خدا و عشق به خداوند و عرفان است (فتاحی، ۱۳۸۷). معنویت انسان یعنی توجه انسان به روح و توجه انسان به تصفیه و تزکیه و تعالی روح که راهکارها و مراتبی (عابدی، ۱۳۷۹).
 
در برخی از کشورها پژوهشگران برای یافتن متغیرهای مرتبط و پاسخ به پرسش های متعدد در زمینه شادکامی دست به مطالعات گسترده ای زده اند. نتایج این یافته ها به طور خلاصه بیانگر آنند که شادکامی با پیامدهای مثبتی مثل سلامت جسمی و روانی، عملکرد مطلوب، تولید و کار آفرینی همراه است و با پیشایندهای شناختی و شخصیتی (حقیقی و همکاران، ۱۳۸۵، به نقل از فتاحی، ۱۳۸۶) و همچنین مذهب و معنویت (فتاحی، ۱۳۸۷؛ شریفی، ۱۳۸۶) پیوندهای ناگسستنی دارد.
 

[عوامل موثر بر شادکامی]

گروهی از پژوهش ها بیشتر وجود عوامل روانی - اجتماعی و معنوی را در افزایش میزان شادکامی موثر می دانند. برخی از محققان بر این باورند که معنویت بر بهزیستی روانی تأثیر می گذارد، چنانچه مطالعات بسیاری بر اساس نمونه های ملی نشان داده اند که شادکامی به طور معناداری با تعهد مذهبی (الیسون، ۱۹۹۱)، قدرت رابطه شخصی با خدا (پولنز، ۱۹۸۹)، تجارب عبادت کنندگان (پولما و پندلتون، ۱۹۹۱) و جنبه های مذهبی و مشارکتی دین داری (الیسون و همکاران، ۱۹۸۹) حتی بعد از کنترل سن، در آمد و وضعیت تاهل رابطه دارد (ادینگتون و شومن، ۲۰۰۴، به نقل از کشاورز، ۱۳۸۴).
 
مورلند و ایسلر (۲۰۰۵) گزارش داده اند که معنویت کلید حقیقی برای شاد زیستن است. در مطالعه ای که با هدف بررسی ماهیت معنویت در کارمندان خدمات پزشکی اورژانسی و تأثیرش بر شاد زیستن و دعا برای بیماران روی ۱۲۵ نفر، توسط بکوس و همکاران (۱۹۹۵) انجام شد، نگرش آنها با نگرش جمعیت کلی که از نظر سنجی های گالوپ بدست آمده بود، مقایسه شد. ۹۱ درصد کارمندان و ۹۴ درصد نمونه ی گالوپ به خداوند اعتقاد داشتند. در هر دو گروه ۶۰ درصد اظهار کرده بودند که اصلا به وجود خدا شک نکرده اند، ۸۰ درصد آنها به زندگی پس از مرگ اعتقاد داشتند و در میان کارمندان بخش اورژانس، افرادی که زندگی معنوی فعال تری داشتند احساس شادی بیشتری می کردند.
 

[پژوهش های پولوما و پندلتون]

پولوما و پندلتون (۱۹۹۱) در یک پژوهش پیمایشی که در مورد ۶۲۷ نفر در اوهایو انجام دادند، دریافتند که طبق اظهار نظرهای شرکت کنندگان در پژوهش، دعا و نیایش یشترین تاثیر را در ایجاد شادی دارد. بررسی های اخیر نیز این واقعیت را ثابت می کند که ایمان می تواند منجر به شادی و زندگی شادتر انسان شود.
 
تحقیقاتی که توسط محققان و سازمان هایی از قبیل گالوپ انجام گرفته، نشان داده اند افراد مؤمن و متدین از افراد غیر متدین احساس شادی و رضایت بیشتری در زندگی دارند. همچنین در مطالعاتی نشان داده شده است که ایمان نه تنها باعث احساس شادی بیشتری می شود، بلکه ایمان دینی قوی به انسان کمک می کند که با مواردی مثل کهولت سن، بحران های شخصی و یا بیماری های ناعلاج بهتر و موثرتر کنار بیایند (لاما و کاتلر، ۱۹۸۳).
 
برخی از پژوهش ها، نقش سلامت روانی و جسمانی را بر میزان شادکامی و معنویت افراد بررسی نموده اند، برای مثال در پژوهشی که در کویت توسط عبدل خالق (۲۰۰۸) روی ۴۲۴ نفر (۲۱۹نفر مرد و ۲۰۵ نفر زن) انجام شد، خود ارزیابی از معنویت به طور معنادار و مثبتی با خود ارزیابی از سلامت روانی و جسمی و شادکامی رابطه داشت. طی پژوهشی در دانشگاه کلمبیا (۲۰۰۸) که بر روی ۳۱۵ کودک ۹ تا ۱۲ سال انجام گرفت، مشخص شد که معنویت عامل عمده ای در شادکامی کودکان است. به گفته ی مارک هولدر در بزرگسالان معنویت ۵ درصد شادکامی را پیش بینی می کند، اما در کودکان نتیجه جالبی به دست آمد که نشان داد معنویت در آنها 5/16 درصد شادکامی را پیش بینی می کند. یکی دیگر از جنبه های رشد معنویت، توانایی شخص برای یافتن معنایی برای مرگ است.
 

[دیدگاه مرگ و کیفیت زندگی]

پوردی ملانیا (۲۰۰۲) در پژوهشی با عنوان گسترش دیدگاه مرگ و تأثیر آن بر کیفیت زندگی سه گروه را در طرح آزمایشی ثبت نام و به گروه آزمایش کمک کرد تا در حین ۴ هفته دیدگاهش را در مورد مرگ گسترش دهد. از هر گروه پیش آزمون و پس آزمون گرفته شد، تحلیل واریانس چند گانه ارتباط معناداری بین رشد دیدگاه مرگ و شادکامی را نشان داد، همچنین گروه آزمایش به طور معناداری دیدگاه گسترش یافته تری را نسبت به مرگ پیدا کرده بود.
 
گروه دیگری از تحقیقات نیز نقش عوامل جمعیت شناختی را بررسی نمودند. این محققان خاطر نشان ساخته اند که مکان زندگی نیز می تواند بر میزان را به شادکامی و معنویت تاثیر گذار باشد، برای مثال کریستا ماهر (۲۰۰۸) در مطالعه ی با بررسی محل زندگی افراد و تاثیر آن بر شادمانی که در ۱۰ کشور مختلف و روی صدها نفر انجام شد، در یافت که افراد در کشورهایی مانند قطر، سوئیس و ایسلند بطور آماری شادتر بودند زیرا معنویت، خانواده خوشبخت و پول داشتند.
 
در پژوهش های صورت گرفته در ایران به رابطه شادکامی و مذهب درونی و بیرونی اشاره شده است (فتاحی، ۱۳۸۷). اما تا به حال تحقیقی در مورد رابطه شادکامی و معنویت صورت نگرفته، در حالی که مطالعه ی علمی این دو در جامعه ی ما که از ویژگی های فرهنگی و مذهبی خاصی برخوردار است دارای اهمیت فراوانی می باشد.
 
با این وجود مطالعاتی که در سایر کشورها از دهه ۱۹۶۰ به بعد انجام شده، منجر به کشف برخی عوامل موثر بر شادمانی گردیده است که می توان به عواملی از جمله: شخصیت، عوامل روانی اجتماعی، وضعیت اقتصادی، سلامت، معنویت اشاره کرد. با توجه به پیشینه این پژوهش، هدف از این تحقیق، بررسی رابطه بین شادکامی و معنویت بود همچنین فرض گردید که بین شادکامی با معنویت و ویژگی های جمعیت شناختی رابطه وجود دارد و بین میزان معنویت زنان و مردان تفاوت وجود دارد.
 
منبع: کتاب معنویت درمانی. سیدرضا میرمهدی، مجید صفاری نیا و احسان شریفی. صص 44-47، انتشارات آوای نور، سوم. 1396.