ما نمی توانیم همسرمان را مجبور کنیم تا رفتارش را تغییر دهد.
چکیده : هرچند زن از روی محبت و علاقه، تلاش می کند تا همسرش را تغییر دهد، اما در واقع، مرد گمان می کند که نه تنها اختیار از او سلب شده و همسرش بر او تسلط یافته، بلکه مورد بی اعتنایی و بی مهری همسرش نیز قرار گرفته است.
تعداد کلمات 1461 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
تعداد کلمات 1461 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
شخصیت متمایز
ما نمی توانیم همسرمان را مجبور کنیم تا رفتارش را تغییر دهد یا آنگونه رفتار کند که ما می خواهیم. ما قدرت نداریم همسرمان را به هیئتی درآوریم که دوست داریم. زیرا هر فردی، شخصیت و ویژگی های متمایزی دارد که تغییر آن بسیار دشوار یا ناممکن است؛ همانگونه که خداوند می فرماید: «هر کس بر حسب شکل گیرى شخصیتش عملى انجام خواهد داد»(الاسراء/84). در عینحال، زن و شوهر ممکن است بتوانند به صورت غیر مستقیم، یکدیگر را تغییر بدهند، اما مستقیم هرگز.
تصور اشتباه زنان
بیشترین شکایتی که مردان در مورد زنان ابراز می کنند، آن است که زنان همواره سعی می کنند مردان را تغییر دهند. وقتی یک زن، به مردی عشق میورزد، زن احساس مسئولیت می کند و می کوشد مرد را در جهت بهتر انجام دادن کارهایش یاری رساند و منتظر فرصتی است تا به شوهرش کمک کند و به او بگوید چه کاری انجام دهد و چه کاری انجام ندهد. تصور زن این است که در حال پشتیبانی از همسرش است. در صورتی که، گمان مرد بر این است که قصد واقعی زن، تسلط پیدا کردن بر اوست. مرد مایل است که همسرش مطیع و همراه او باشد، نه مسلط بر او.
افتخار مردان
مردان افتخار میکنند که خودشان به تنهایی کارهایشان را انجام دهند و از نظر آنها، خودمختاری نشانه توانایی، قدرت و شایستگی مرد است و با اینکه گاهی آنها از کمک و توجه زن قدردانی می کنند، اما کمک و توجه بیش از اندازه، موجب کاهش اعتماد به نفس و یا دلسردی مرد می شود.
شناخت این ویژگی مردان، به زنان کمک میکند تا دریابند چرا مردان در برابر اصلاح رفتارشان یا انجام آنچه به آنها توصیه می شود، تا آن اندازه مقاومت می کنند. ارائه توصیه ای نابه جا به مردان، این تصور را در ذهن آنها ایجاد می کند که آنها نمی دانند چه کار کنند یا خودشان از پس کارهایشان بر نمی آیند. مردان در برابر چنین رفتاری بسیار حساساند؛ زیرا مسئله شایستگی برای آنها اهمیت بسیاری دارد.
شناخت این ویژگی مردان، به زنان کمک میکند تا دریابند چرا مردان در برابر اصلاح رفتارشان یا انجام آنچه به آنها توصیه می شود، تا آن اندازه مقاومت می کنند. ارائه توصیه ای نابه جا به مردان، این تصور را در ذهن آنها ایجاد می کند که آنها نمی دانند چه کار کنند یا خودشان از پس کارهایشان بر نمی آیند. مردان در برابر چنین رفتاری بسیار حساساند؛ زیرا مسئله شایستگی برای آنها اهمیت بسیاری دارد.
تحقیر شوهر
وقتی زن می کوشد تا به خیال خودش زمینه های رشد شوهرش را فراهم آورد، مرد تصور می کند که همسرش می خواهد او را تغییر دهد. این پیام در ذهن مرد چنین تداعی می شود که کارش ساخته است. زن نمی تواند تشخیص دهد که تلاش او برای کمک به همسرش، ممکن است موجب تحقیر شوهرش شود. زن به اشتباه تصور می کند که تنها با کمک کردن به همسرش می تواند سبب پیشرفت او شود.[1]
احساس خفگی مرد
هر تلاشی که از سوی زن، در جهت تغییر خلق و خوی یا رفتار مرد صورت گیرد، موجب برآورده نشدن نیازهای اساسی او میشود. وقتی زن تلاش میکند به شوهرش آرامش دهد یا در حل مشکل به او کمک کند، مرد احساس خفگی می کند. مرد تصور میکند که گویی همسرش اطمینان ندارد که او میتواند از عهده مسائلش برآید. وی احساس می کند که همسرش مراقب اوست و مانند یک کودک با او رفتار می کند و یا بر این تصور است که همسرش قصد تغییر اخلاق یا رفتار او را دارد.
حتی اگر زن از خودگذشتگی نشان دهد، به این امید که شوهرش نیز اینگونه عمل کند، مرد احساس میکند که برای تغییر یافتن تحت فشار قرار گرفته است. همین طور وقتی مرد ناراحت است و زن از او سوال های بسیاری می کند، مرد تصور می کند همسرش قصد تغییر او را دارد. در واقع، در چنین مواقعی لازم نیست زن به ناراحتی همسرش توجه چندانی داشته باشد و خود را به دانستن آن علاقمند نشان دهد، مگر آنکه مرد خودش بخواهد درباره آن موضوع صحبت کند.
حتی اگر زن از خودگذشتگی نشان دهد، به این امید که شوهرش نیز اینگونه عمل کند، مرد احساس میکند که برای تغییر یافتن تحت فشار قرار گرفته است. همین طور وقتی مرد ناراحت است و زن از او سوال های بسیاری می کند، مرد تصور می کند همسرش قصد تغییر او را دارد. در واقع، در چنین مواقعی لازم نیست زن به ناراحتی همسرش توجه چندانی داشته باشد و خود را به دانستن آن علاقمند نشان دهد، مگر آنکه مرد خودش بخواهد درباره آن موضوع صحبت کند.
واکنش شدید شوهر
هرچند زن از روی محبت و علاقه، تلاش می کند تا همسرش را تغییر دهد، اما در واقع، اینگونه نیست؛ زیرا مرد گمان می کند که نه تنها اختیار از او سلب شده و همسرش بر او تسلط یافته، بلکه مورد بی اعتنایی و بی مهری همسرش نیز قرار گرفته است. بنابراین، زن در مقابل رفتار خیرخواهانه اش پاسخ مناسبی دریافت نمی کند و با واکنش شدید همسرش مواجه می شود.
چو دست بر سر زلفش زنم، به تاب رود ور آشتى طلبم، با سر عِتاب رود[2]
وقتی زن در صدد تغییر خلق وخوی مرد برآید، مرد آن اعتماد و پذیرش واقعی را که جهت تغییر یافتن و رشد به آن نیاز دارد، احساس نمی کند و هرچه زن بیشتر تلاش کند تا مرد را تغییر دهد، مرد بیشتر مقاومت می کند. ولی چون برای زن مهم نیست که همسرش در برابر کمک او مقاومت می کند، همچنان به رفتار خود ادامه می دهد.
چو دست بر سر زلفش زنم، به تاب رود ور آشتى طلبم، با سر عِتاب رود[2]
وقتی زن در صدد تغییر خلق وخوی مرد برآید، مرد آن اعتماد و پذیرش واقعی را که جهت تغییر یافتن و رشد به آن نیاز دارد، احساس نمی کند و هرچه زن بیشتر تلاش کند تا مرد را تغییر دهد، مرد بیشتر مقاومت می کند. ولی چون برای زن مهم نیست که همسرش در برابر کمک او مقاومت می کند، همچنان به رفتار خود ادامه می دهد.
حمایت واقعی بانو از شوهرش
یک زن باید بداند که اگر از دادن پیشنهاد ناخواسته جهت رفع مسائل همسرش خودداری کند، در واقع از او حمایت کرده است. مرد نیازمند حمایتی عاشقانه از سوی همسرش است، اما نه به شیوهای که زن تصور می کند. پرهیز از اصلاح مرد یا نکوشیدن در جهت بهبود وی، در واقع روش هایی جهت حمایت و تقویت اوست.
ارائه پیشنهاد تنها زمانی مفید است که مرد خودش به طور مستقیم آن را درخواست کرده باشد. یک مرد هم زمانی تقاضای پیشنهاد یا کمک میکند که خود تمام تلاشش را تا آن لحظه و به تنهایی به کار بسته باشد. چنانچه بیش از حد به او کمک کنید یا این کمک، پیش از درخواست او باشد، مرد احساس میکند که قدرت و توانمندی خود را از دست داده است و به تبع، او یا تنبل می شود و یا امنیت خاطر خود را از کف می دهد. کمک کردن به مرد در زمانی نامناسب، در واقع توهین به اوست.
ارائه پیشنهاد تنها زمانی مفید است که مرد خودش به طور مستقیم آن را درخواست کرده باشد. یک مرد هم زمانی تقاضای پیشنهاد یا کمک میکند که خود تمام تلاشش را تا آن لحظه و به تنهایی به کار بسته باشد. چنانچه بیش از حد به او کمک کنید یا این کمک، پیش از درخواست او باشد، مرد احساس میکند که قدرت و توانمندی خود را از دست داده است و به تبع، او یا تنبل می شود و یا امنیت خاطر خود را از کف می دهد. کمک کردن به مرد در زمانی نامناسب، در واقع توهین به اوست.
نشانه ضعف از نظر مردان
رمز و راز نیرو بخشیدن به مرد جهت رشد و بالندگی آن است که هیچگاه سعی نکنید در صدد تغییر یا اصلاح و پیشرفت او برآیید. فقط زمانی این کار را انجام بدهید که او به طور مستقیم و به شکل خاصی از شما تقاضای کمک و هم فکری کرده باشد. به عقیده مردان، وقتی شما خودتان می توانید کاری را انجام دهید، درخواست کمک نشانه ضعف و ناتوانی است. به طور معمول، مرد سعی می کند مسائلش را خود به تنهایی حل کند، مگر آنکه حس کند برای یافتن راه حل به مشورت با فرد دیگری نیاز دارد.
پذیرش و اعتماد کافی به شوهر
یک مرد دوست دارد با وجود تمام نواقصی که دارد، پذیرفته شود. البته پذیرش نواقص یک فرد، کار آسانی نیست، به ویژه زمانی که می دانیم میتواند آن نواقص را برطرف کند. با این حال، وقتی بدانیم که بهترین راه کمک به مرد جهت رشد و بالندگی اش آن است که به هیچ وجه درصدد تغییر او برنیاییم، پذیرش نواقص او آسان تر میشود. همچنین وقتی مرد احساس کند که مورد محبت قرار گرفته و همسرش به او اعتماد کافی دارد و او را تحسین میکند، خودبه خود شروع به تغییر، رشد و ترقی می کند.
سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق، چه شد ما به او محتاج بودیم، او به ما مشتاق بود[3]
سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق، چه شد ما به او محتاج بودیم، او به ما مشتاق بود[3]
:بیشتر بخوانید تقویت و پرورش اعتماد در بین زوجین
تغییر خودمان بجای همسر
در مواقعی که تغییر دادن زن یا شوهر برای ما امکانپذیر نیست، تنها یک راه می ماند: اینکه تغییر را در خودمان به وجود بیاوریم، حتی اگر همسرمان تغییر نکند. شاید غیر منصفانه به نظر برسد، اما این یکی از واقعیت های مهم زندگی است. هدف زندگی مشترک، رشد و بالندگی است. به این امید نباشید که پیش از تغییر شما، همسرتان تغییر کند. به او امیدوار باشید، دوستش داشته باشید، مرزهای مناسب برای وی ایجاد کنید، اما تغییر بین شما و خداست.
تو با خداى خود انداز کار و، دل خوش دار که رحم اگر نکند مدعى، خدا بکند
حضرت علی علیه السلام فرمودند: «اى مردم! خوشا به حال کسى که عیب خودش، او را از دنبال کردن عیوب مردم باز دارد»[4].
تو با خداى خود انداز کار و، دل خوش دار که رحم اگر نکند مدعى، خدا بکند
حضرت علی علیه السلام فرمودند: «اى مردم! خوشا به حال کسى که عیب خودش، او را از دنبال کردن عیوب مردم باز دارد»[4].
سلطه گری
مسئله این است که گاهی برخی همسران، نهایت کاری که انجام میدهند این است که از همسرشان بخواهند تغییر کند، بدون اینکه خود آنها کوچکترین تغییری در خود بوجود آورند. برای نمونه، وقتی زنی به شلختگی همسرش معترض است و مدام با وی در این مورد مشاجره دارد و از او می خواهد رفتارش را تغییر دهد، اما به خواسته های سلطه گرانه خود توجهی نمی کند، بخت چندانی برای تغییر همسرش ندارد.
منابع:
نهج البلاغه، ترجمه حسین انصاریان
کتاب رمز و راز دلبران، علی محمد صالحی
کتاب مردان مریخی زنان ونوسی، جان گری
بیشتر بخوانید :
چگونه می توانید در شوهر خود تغییر مثبت به وجود آورید؟
چگونه اخلاق همسرمان را مدیریت کنیم؟
با تغییر نگرش، رفتارمان را عوض کنیم
منابع:
نهج البلاغه، ترجمه حسین انصاریان
کتاب رمز و راز دلبران، علی محمد صالحی
کتاب مردان مریخی زنان ونوسی، جان گری
بیشتر بخوانید :
چگونه می توانید در شوهر خود تغییر مثبت به وجود آورید؟
چگونه اخلاق همسرمان را مدیریت کنیم؟
با تغییر نگرش، رفتارمان را عوض کنیم
پی نوشت :
[1] . ر.ک: مردان مریخی زنان ونوسی، ص 36.
[2] . «همینکه به گیسویش دست مىزنم، خشمگین مىشود و چون پوزش خواسته و از او سازگارى طلب مىکنم، به سرزنش و ملامتگویى مىپردازد». شرح جلالى بر حافظ، ج 2، ص 1185.
[3] . «اگر سایه لطف معشوق بر سر عاشق افتاد جاى شگفتى نیست، ما به او نیاز داشتیم و او نیز به ما تمایل داشت». شرح جلالى بر حافظ، ج 2، ص 1113.
[4] . «یَا أَیُّهَا النَّاسُ طُوبَى لِمَنْ شَغَلَهُ عَیْبُهُ عَنْ عُیُوبِ النَّاس». نهج البلاغه، ترجمه حسین انصاریان، ص 403.
[4] . «یَا أَیُّهَا النَّاسُ طُوبَى لِمَنْ شَغَلَهُ عَیْبُهُ عَنْ عُیُوبِ النَّاس». نهج البلاغه، ترجمه حسین انصاریان، ص 403.