لجبازی کودک و راهکارهای درمانی آن (بخش سوم)

کودکان لجباز به هیچ صراطی مستقیم نیستند و راضی کردن‌شان حتی به انجام کارهای روزمره یک جنگ اعصاب دائمی است که والدین را به سُتوه می‌آورد، تا جایی که گاهی والدین در نهایت تسلیم خواسته‌ی کودک‌ شان می‌شوند...
يکشنبه، 30 دی 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
لجبازی کودک و راهکارهای درمانی آن (بخش سوم)
یکی از روش ها برای واداشتن کودک به اجرای خواسته‌های خود، بی‌توجهی، سرسنگین بودن و قهر کردن است.
 
چکیده: کودکان لجباز به هیچ صراطی مستقیم نیستند و راضی کردن‌شان حتی به انجام کارهای روزمره یک جنگ اعصاب دائمی است که والدین را به سُتوه می‌آورد، تا جایی که گاهی والدین در نهایت تسلیم خواسته‌ی کودک‌ شان می‌شوند و ناخواسته به لجبازی او مُهر تأیید می‌زنند. این در حالی است که والدین باید در این مواقع طوری رفتار کنند که او یاد بگیرد با لجبازی نمی‌تواند خواسته‌هایش را پیش ببرد. با ماهمراه باشید.

تعداد کلمات 1352 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه

لجبازی کودک و راهکارهای درمانی آن (بخش سوم)

۱۲. خود واقعی‌تان باشید:

 خود را به کودک مانند یک ابر انسان که همه چیز را می‌داند و همه کار از عهده او بر می‌آید، نشان ندهید. آنها باید بدانند که ما نیز گاهی مطمئن نیستیم که چه چیز درست است و چه کاری را باید انجام داد. در اینصورت شما چهره انسانی‌تری از خود به کودک نشان می‌دهید و ارتباط صمیمانه‌تری بین شما برقرار می‌شود. کودک دیگر شما را یک دیکتاتور که باید قدرت او را به چالش کشید، نمی‌بیند؛ چیزی که کودکان لجباز و یا بااراده با آن به‌شدت مشکل دارند.
 

۱۳. کودک را کنترل نکنید، او را تربیت کنید: 

در اکثر کتاب‌های روانشناسی، محروم‌سازی کودک را به‌عنوان راه مواجهه با کودک لجباز می‌دانند تا از این طریق کودک یاد بگیرد هر چه می‌خواهد را نمی‌تواند با لجبازی به‌دست بیاورد. اما شما لحظه‌ای خودتان را جای کودک لجباز بگذارید. کسی شما را از آنچه می‌خواهید محروم می‌کند. آیا در این زمان شما به‌عنوان یک کودک با خود خواهید گفت «اه، من چه کار بدی انجام دادم که لجبازی کردم و حرف پدر یا مادرم را گوش ندادم» و یا اینکه به احتمال قوی شما فکر می‌کنید او دارد به من زور می‌گوید، چون از من قوی‌تر است و دائما بفکر راهی برای فرار از زورگویی او هستید. کودک در این حالت تربیت نمی‌شود و در بهترین حالت او تنها کنترل شده است. با این روش او دنیا را مکانی می‌بیند که هر کس زور بیشتری دارد، می‌تواند حرف خود را به‌کرسی بنشاند و دنیا جایی نیست که بتوان در آن حرف زد و راه‌حل پیدا کرد.
 

۱۴. عجله نکنید: 

والدین در زمان‌هایی که در تحت فشار زمان هستند امر و نهی بیشتری می‌کنند و زمان‌هایی که در اجتماع هستند و عجله نیز دارند شدت کنترل‌گری‌شان بسیار زیاد می‌شود. به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی کنید که احتمال فشار آوردن به کودک برای آنکه عجله کند کاهش بیابد. در برنامه خود زمانی را برای پافشاری و مخالفت کودک اختصاص دهید تا او را با تهدید و تحمیل اراده‌تان مجبور نکنید. اگر از او کاری خواسته‌اید که سرباز می‌زند، به او بگویید: «عزیزم، متاسفم، اما تو باید این ژاکت را تنت کنی زیرا بیرون خیلی سرد است و ما مجبوریم پیاده برویم. اما اگر ترجیح می‌دهی چند دقیقه دیگر این کار را بکنی هیچ اشکالی ندارد. هر وقت آماده هستی به من بگو.»
 

۱۵. قاطع باشید:

 پس از آنکه قوانین مهم و محدود خود را مشخص کردید، مطمئن شدید که بی‌جهت درخواست کودک را رد نمی‌کنید، دلیل آن را برای کودک توضیح دادید، برای هماهنگ شدن کودک با خواسته خود به او فرصت کافی دادید و احساس ناراحتی و خشم او را درک کردید، آنوقت دیگر نباید نق زدن‌ها و داد و فریادهای او باعث شود تا قانون خود را زیر پا بگذارید. معمولا والدین در این مواقع از پافشاری‌های کودک خسته شده و حرف خود را زمین می‌گذارند. این بدترین کاری است که می‌توانند انجام دهند و باعث می‌شود کودک درک کند با پافشاری بیشتر به خواسته خود می‌رسد. خسته شدن و بی‌حوصلگی و در نتیجه پذیرش شما به‌معنای آ‌ن است که از ابتدا قانون غیرمهمی را از کودک درخواست کرده‌اید، زیرا در صورت مهم بودن با پافشاری کودک آن را زیر پا نمی‌گذاشتید. آیا هرچقدر کودک اصرار کند، به او اجازه می‌دهید بر بام خانه‌ای که حصار ندارد برود؟ مسلما خیر. پس، پیش از گذاشتن هر قانون، به اهمیت و ضرورت آن قانون نیک بیندیشید.
 

چگونه یک کودک لجباز تربیت کنیم؟

علاوه بر موارد بالا، نکات زیر می‌تواند یک کودک قاطع و با اراده را تبدیل به یک کودک لجباز و سرکش کند:

۱. تنبیه کودک:

 تنبیه برای انجام ندادن خواسته‌های والدین و یا مجبور کردن او برای انجام خواسته والدین یکی از مهمترین فاکتورهایی است که یک کودک بااراده را تبدیل به یک کودک لجباز می‌کند.
 

۲. بی‌توجهی، سرسنگین بودن، قهر کردن:

 روش دیگر برای واداشتن کودک به اجرای خواسته‌های خود، بی‌توجهی، سرسنگین بودن و قهر کردن است. حتی بعضی والدین پا را فراتر نهاده و ضربه کاری نهایی را نیز به کودک می‌زنند و او را تهدید به رفتن می‌کنند. الفی کهن این روش را حتی بدتر از تنبیه دانسته و اثرات آن را بلندمدت‌تر می‌داند، زیرا بد ترین چیز برای کودک محروم شدن از عشق، محبت و توجه مادر و پدر است. این کار مانند آن است که من بدانم شما شدیدا به آب نیازمند هستی و تو را از آن محروم کنم تا شما را مجبور کنم به دستورات من عمل کنی.
 

۳. بی‌احترامی به کودک: 

به‌جهت کم بودن سن کودک به نقطه‌نظرات و احساسات او توجه نمی‌کنید و کودک را جدی نمی‌گیرید، دیدگاه خود را در همه مواقع آگاهانه و درست می‌دانید، حتی شما می‌گویید که کودک چه احساسی دارد یا باید چه احساسی داشته باشد، سخنان نیشدار و متلک به کودک می‌گویید، به خواسته‌ها و احساسات کودک بی‌احترامی می‌کنید، به‌دلیل بی‌حوصلگی وسط حرف کودک می‌پرید و خودتان رشته سخن را به‌دست می‌گیرید، کودک و احساس او را تحقیر می‌کنید. مثال‌ها: «ولش کن الان خودش لوس کرده، خودش خوب میشه» «چرا می‌گی از برادرت تنفر داری، من می‌دانم که تو برادرت رو خیلی دوست داری» «بچه است دیگه نمی‌فهمه»
 

۴. متهم کردن کودک به بد طینتی و لجبازی:

 دائما به کودک می‌گویید که او کودک لجبازی است و هدفش تنها عصبانی کردن شما است. هنگامی که کودک وسیله خانه را می‌شکند، به‌جای آنکه فکر کنید کودک نیازمند راهنمایی و پرورش است، بدترین انگیزه‌های ممکن را به او نسبت می‌دهید. نگرش شما آن است که احتمالا او می‌خواهد صبر شما را اندازه بگیرد و تا شما را کلافه نکند دست بردار نیست.
شاید کودک نیازمند فضایی برای بازی است، زیرا رشد فیزیکی او این حرکت و جنب و جوش را می‌طلبد، ولی شما همه کارهای او را به گوش به‌فرمان نبودن و لجبازی او نسبت می‌دهید.
 

۵. اولویت قائل شدن برای نظم و قانون: 

آنچه در خانه شما بیشترین اهمیت را دارد، نظم و انضباط است و کودک تنها زمانی تایید و محبت شما را دریافت می‌کند که مطابق قوانین و خواسته‌های شما عمل کند. هیچگونه انعطافی در قوانین و خواسته‌های خود در هیچ شرایطی قائل نیستید. به‌طور مثال، اگر پسرخاله همسن کودکتان بعد از مدت‌ها به خانه شما آمده و آنها سخت مشغول بازی با یکدیگر هستند و کودک به شما می‌گوید می‌خواهد کمی دیگر بازی کند، شما در حالیکه می‌توانید انعطاف به‌خرج داده و برای او توضیح دهید که احساس او را درک می‌کنید که چقدر دلش می‌خواهد با پسرخاله‌اش بیشتر بازی کند، قانون خواب در راس ساعت ۱۰ شب را به او یادآوری کرده و او را مجبور به اطاعت می‌کنید. در حالیکه می‌توانستید به او بگویید که امشب استثنا است و او می‌تواند کمی بیشتر بیدار بماند.
 

۶. پاداش دادن به کودک لجباز: 

بسیاری از والدین ناآگاهانه به رفتار لجبازی کودک لجباز خود پاداش می‌دهند. وقتی قوانین ناعادلانه و سخت‌گیرانه‌ای برای کودک وضع می‌کنیم و بدون تفکر و به‌دلیل آنکه حوصله فکر کردن و همراهی کردن با درخواست‌های کودک را نداریم به هر خواسته او از روی عادت نه می‌گوییم، با پافشاری و اصرار کودک مواجه می‌شویم. کودک با لجبازی و پافشاری از شما می‌خواهد که به خواست او تن بدهید. شما از پافشاری او خسته می‌شوید و قبول می‌کنید. کودک می‌فهمد که می‌تواند با اصرار و لجبازی به خواسته خود برسد. بار دیگر مطمئناً بیشتر تلاش خواهد کرد تا صبر شما را لبریز کند و به خواسته‌اش برسد. شما با رفتار خود به او آموخته‌اید که اگر می‌خواهد به خواسته‌اش برسد، باید آن را با لجبازی به‌دست آورد زیرا در غیر اینصورت جواب شما منفی است.

منبع : dr-sanaie.com

بیشتر بخوانید :
چگونگی برخورد با لجبازی فرزند
برخورد صحیح با لجبازی کودکان
راه برخورد با کودک لجباز
کودکان لجباز و رفتارهای متقابل با آنان
در برابر لجبازی کودکان چه کنیم؟
درمان لجبازی کودکان



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
سبک زندگی مرتبط
موارد بیشتر برای شما