کارگردان: Terence Davies
بازیگران: Ann Mitchell, Jolyon Coy, Rachel Weisz
دریای آبی عمیق دربارهی زنیست کهبه یک رابطهی پرفراز و نشیب و نامطمئن پناه میبرد.نقشِ زن را رچل وایز ایفا میکند و اجرای او بسیار عالی و غیر قابلانتظار است؛ اجرای او را میتوان همردیف با اجرای ایزابل هوپر در معلم پیانو، نیکول کیدمنِ ساعتها، ناتالی پورتمنِ قوی سیاه و نزدیکتر و تیلدا سوئینتن در باید درباره کوین حرف بزنیم دانست.
ترنس دیویس در دریای آبی عمیق فضای خاصی خلق میکند و این فضای خاص تنها مرهونِ تصاویرِ بسیار زیبای آن نیست، بلکه این فضای خاص از دلِ قصهی آن برمیآید و با چاشنی تصاویرِ زیبا، موسیقی مناسب و بازیِ نفسگیرِ بازیگرش شکل میگیرد.
دریای آبی عمیق دربارهی «عشق» است. گویی عشق، عاشق را وابسته و هم گسسته میگرداند وابستگی و درماندگی از سر و روی زنِ معصوم میبارد و گسستگی او را در ترانهی دستهجمعیِ کافه میتوان مشاهده کرد، جاییکه همهی جمعیت با ذوق و شوق مشغولِ همراهی و همخوانیِ یک ترانهی اما عاشقِ واقعی، گسسته و جدا از جمع است.
زن در این فیلم دچار مرگ خودخواسته میشود اما زن از مرگِ خودخواسته نجات مییابد؛ اما این اتفاق هم موجبِ رهاییِ زن از وابستگی نمیگردد. سرِ آخر به دنبالِ آیندهی خویش میرود و وصلهی چسبیدهی ناجور را از تنش میرهاند؛ و زن، که در ابتدا در یک شبِ تاریک، پردهی پنجرهی اتاق را میکشد تا ارتباطش با جهانِ آسیبرسانِ خارج را قطع کند و مرگ را در آغوش کشد؛ در انتها و پس از گسستگی، در نورِ صبح، پردهی تاریککنندهی اتاق را کنار میزند و به نورِ تازهنفسِ صبح و رفتوآمدهای عابرین لبخند میزند. گویی اکنون او، عشق و هستی را در دامانِ وسیعِ هستی و آفریدگانِ فانی و فراوانش جستوجو میکند؛ اما آیا در یک شهرِ جنگزدهی ویرانگشته، چنین جستوجویی هستیبخش و رهاییآفرین خواهد بود؟
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}