هدف؛ تشکیل جامعه مجازي فرهنگي است

در این انقلاب رسانه ای به مدد انفجار اطلاعات در سطح جهانی، هر روز ابزار تازه ای به عرصه ارتباطاتی اضافه می شود و هربار منتظر تحولی شگرف در این حوزه هستیم.
سه‌شنبه، 11 خرداد 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هدف؛ تشکیل جامعه مجازي فرهنگي است

راسخون: ظهور رسانه‌های نوین در عصر اطلاعات به  همراه تحولاتی که  با گسترش حوزه  تاثیرگذاری آن ها حاصل شده است، بسیاری از مفروضات و اصول پیشین را به چالش کشانده است. شرایط ایجاد، کاهش و گسترش بحران ها نیز، متأثر از انقلاب اطلاعاتی و رسانه‌ای،‌ چارچوب‌های نوینی یافته‌ است، لذا نیاز به تعیین مرزهای جدید و شناخت بحران های نوین، كه ماهیتی بسیار متفاوت از گذشته دارند، روزبه‌روز بیشتر احساس می‌شود. در این انقلاب رسانه ای به مدد انفجار اطلاعات در سطح جهانی، هر روز ابزار تازه ای به عرصه ارتباطاتی اضافه می شود و هربار منتظر تحولی شگرف در این حوزه هستیم. یکی از این کانال های ارتباطی دنیای پیچیده مجازی، فعالیت  در حوزه فرهنگی  به  ويژه هنگام جنگ نرم است مقوله ای که هر چند تازه و نوظهوراست ولی جای خوبی برای خود باز کرده و طرفداران زیادی را هم دارد. از مصاديق آن  رشد فضاي  ديجيتالي و سايبري است كه در اين راستا با مدیریت سایت فعال فرهنگی- ارزشی رهپويان وصال عليرضا کاربر جوانی که خود کارشناس کامپيوتر با گرايش نرم افزاراست، گفت‌وگويي  داشته ايم كه از نظرتان مي گذرد.
با توجه به اين كه شما غير از راه اندازي سايت ، در امر توليد نرم افزاري نيز فعال بوده ايد در نتيجه بهتر مي دانيد كه آينده ديجيتالي و اينترنتي مجموعه‌هاي فرهنگي مذهبي در كشورمان چگونه خواهد بود حال با توجه به تاكيدات مقام معظم رهبري در خصوص فرهنگ، آينده را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
تمرکز خودم را در پاسخ به اين سوال به مقوله توليد نرم افزارهاي فرهنگي-مذهبي اختصاص   مي دهم، چون بحث جنبش نرم افزاري مقوله‌اي است که زمان و وسعت علمي بيشتري از توان بنده مي طلبد. در حوزه توليدات نرم افزارهاي فرهنگي مذهبي در چند سال اخير توليدات زيادي صورت گرفته است و افراد متخصص زيادي با اهداف الهي وارد اين فضا شده اند. اما آن چه مشخصا به عنوان نقطه ضعف اصلي در اين مقوله ديده مي شود، اين است که ما در سطح کلان هيچ نقشه راه دقيقي از آن‌چه بايد در اين حوزه اتفاق بيفتد ترسم نکرده ايم. ما در حوزه توليد‌هاي نرم افزاري فرهنگي-مذهبي، نيازمند به يک مهندسي فرهنگي در سطح کلان کشورهستيم. امري که در زمينه توليد سايت‌هاي با محتواي فارسي صورت نپذيرفت و امروز بعد از چند سال طرح هاي شبيه «ساماندهي پايگاه هاي اينترنتي و..» آن طور که بايد، موفق نمي شود. آن‌چه دقيقا مدنظر بنده به عنوان مدیریت سایت است، اين است که يک مرجع بالادستي که به نيازها، آينده و... اشراف دارد، توان داخلي را در دو حوزه فني و محتوايي بسنجد و نقشه اي براي جريان توليد نرم افزارهاي فرهنگي- مذهبي تدوين کند.
 به نظر شما اين كارها در فضاي سايبري كشورمان شدني است؟
طبيعتا امر بسيار سخت و شايد نشدني به نظر بيايد، اما اگر متخصصين چند رشته – مانند جامعه شناس، روانشناس، ارتباطات، فناوري اطلاعات و...- در کنار تعدادي از متخصصين علوم ديني به اين قضيه فارغ از درگير شدن با مصاحبه و ارائه آمار و ...به صورت زيربنايي  به اين مقوله بپردازند، حتما طرح خوبي ارائه خواهد شد. علاوه بر آن بايد به تبيين يک سري استاندارد در حوزه نرم افزارهاي فرهنگي-مذهبي نيازمنديم.
بزرگ‌ترين مشكلات نیروهای مذهبي و حزب الهي براي ورود به فضاي مجازي در اين جنگ نامتقارن نرم فرهنگي چيست؟
بزرگ‌ترين معضل فرا روي کاربران دنياي مجازي، عدم شناخت از قابليت‌هاي اين دنياي جديد است. وقتي کاربري قابليت‌ها ، فرصت‌ها ، تهديدها و... از اين دنيا را نشناسد، ممکن است مدت‌ها بدون هيچ استفاده مفيدي، وقت خود را در آن تلف كند. اگرهر کاربر و علي الخصوص طيف حزب اللهي به تعبير شما، پيش از ورود به دنياي مجازي، تکليف خود را با آن روشن كند، يعني تعيين کند از آن‌چه مي خواهد و قصد دارد در ازاء آن چه چيزي ارائه کند، طبيعتا خيلي ازمشکلات حل  مي شود. دنياي مجازي و سايبري فرصت مناسبي است براي ابراز عقايد ديني. فرصتي که در اعصار گذشته شايد کمتر به دست آمده باشد، اما چون طيف مذهبي ما کم‌تر از اين دنيا شناخت دارد، استفاده  بهينه هم نمي شود، لذا گاها اين فرصت تبديل به تهديد مي‌گردد و خداي نکرده پروژه‌هايي نظير پروژه گرداب دوباره تکرار شود.

به نظر شما آيا ورود گروه‌هاي مذهبي -ارزشي به فضاي سايبري و تاسيس سايت‌هاي فعال و تاثيرگذار مي‌تواند آنتي تزي قوي براي مقابله با ناتوي فرهنگي باشد؟
با رعايت اصول مذکور، قطعا و محققا اثر خود را خواهد داشت. مقابله با ناتوي فرهنگي غرب درهر دو بعد فيلترينگ و فرهنگ سازي بايد صورت گيرد. البته اگر بخواهيم در صرف هزينه و نيروي انساني يک تقسيم بندي داشته باشيم، از نظر حقير در بهترين حالت ايم 30 درصد هزينه و نيروي انساني صرف اعمال باز دارنده (مثل فيلترينگ و... ) و 70درصد را صرف   فرهنگ سازي و ارائه محتواي  فاخرکرد. به طور قطع هزينه هاي اثباتي بسيار بيشتر از هزينه هاي نفي است که ما را در رسيدن به اهداف مان کمک خواهد کرد.
گفت وگو از معصومه طاهری

/1002

جذب خبرنگار افتخاري


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.