راسخون : تا اینجای قصه خوب بود و بی اغراق مخاطب مشتاق و همراه روایت داستان می شود، اما وقتی همسر این رهبر طالبانی مورد تجاوز پلیس قرار می گیرد کمی قصه گره می خورد، که در قالب نکاتی به بیان موارد مثبت و منفی قصه می پردازیم:
1- مبهم بودن شروع نیمه دوم فیلم
مخاطب متوجه نشد چرا پلیس بدون مقدمه به همسر این رهبر مجاهدان داعش، تجاوز کرده است؛ لااقل یک سر نخ یا بهانه لازم بود برای این اتفاق و مخاطب درگیر این استارت خون آشام شدن این مجاهد توبه کرده است. قصه های امنیتی پیچیده که معلوم نشد این شخصیت با سعودی ها بوده یا و از کجا حمایت می شد زیرا فرانسه که حریم امن او را از بین برد.
2- انتخاب فرانسه به عنوان میزبان
خوب می دانیم فرانسه میزبان 5 میلیون مسلمان است که بیشترین جمعیت مسلمانان در اروپا را تشکیل میدهد. برخورد نامناسب با مسلمانان در فرانسه اعتراض دیگر ادیان را نیز به همراه داشته است و حتی مسیحیان و یهودیان نیز موافق سختگیری بیمورد به شهروندان فقط به اتهام مسلمان بودن، نیستند. این اتفاق بعد از حملات تروریستی توسط داعش بوجود آمد. البته فرانسه از قبل هم با حجاب بانوان در دانشگاه و مدارس و... مشکل داشت و جرائمی هم برای حجاب در نظر گرفته بود. منع رعایت حجاب اسلامی در مدارس فرانسه و اخراج ده ها تن از دانش آموزان و کارمندان محجبه از مراکز اداری و آموزشی این کشو، یکی از مهم ترین مشکلات فرانسه طی سال های اخیر بوده است. دولت فرانسه که به تازگی طرح منع علایم مذهبی در مدارس را در دستور کار قرار داده، درصدد است که با تصویب این طرح در مجلس ملی این کشو، رعایت حجاب اسلامی در مدارس برای دختران مسلمان را به صورت قانونی ممنوع کند. انتخاب این کشور حرکت درستی از کارگردان بود که به نوعی مهد آزادی را نشانه گرفت که چرا نمی توانند خوب و بد را تفکیک کنند و هر عربی را با داعش و تروریست یکشان نبینند.
3- حضورجاسوس در اصل قصه
این هم از نکات مثبت فیلم بود که البته خوب پرداخته نشد و فیلمنامه بهتراز این حالت تصنعی موجود می توانست نقش بیگانگان را به تصویر بکشد و به جای حرف های درگوشی و ساده که موجب تحریک این مجاهد و قتل عام مردم شود، باید با لطائف بیشتری از حمایت های مالی و دقّت غرب در طراحی این تروریست های خبیث پرده بر می داشت. قطعا خباثت های افرادی مانند مستر همفر و مستر جیکاک را در ایجاد اختلاف و پیدایش دین های انحرافی فراموش نمی کنیم و حرکات جاسوسی باید دقیق و لطیف باشد تا مخاطب به خوبی متوجه دست های پشت پرده نباشد. البته اصل این اتفاق مبارک است که بدانیم مشکل امروز جامعه اسلامی تفرقه و جدا کردن فرقه های اسلام از همدیگر است.
4- جلوه های ویژه مصنوعی
با توجه به لوکیشن های فرانسه و موقعیت های مناسب به نظر می رسد جلوه های ویژه خیلی خوب در نیامده و بیشتر باعث جدا شدن مخاطب از اصل قصه می شود. معمولا قصه های روان مانند این فیلم و فیلم قبلی کارگردان، خیلی نیاز به چاشنی های اضافی ندارد البته درست است انفجار ها باید خوب و واقعی به نظر برسد ولی بهتر از این هم قابل ساخت بود.
5- عاقبت افراط
اینکه اسلام همواره دم از اعتدال و میانه روی می زند بهترین ندای دعوت حق جویان به این دین الهی است. حضرت علی (ع) ملاک شناخت جاهل را افراط و تفریط می داند و می فرماید: «لا تَرَى الجاهِلَ إلاّ مُفرِطا أو مُفَرِّطا؛ نادان را نمى بینى، مگر در حال زیادهروى یا کم گذاردن.»[1] در این فیلم به وضوع می بینیم که جهل و حس انتقام و بی عقلی این فرد به ظاهر مسلمان چه بلایی به سر مردم مظلوم و چه خفتی را برای خودش رقم زد، در حالی که خودش هم دوست نداشت دوباره دست به خون ریزی بزند و سید شیعه که در مسجد او را نصیحت کرد، فردا سرش را در شهر پاریس آویزان می بینم. بله این است نتیجه افراط و برداشت های شخصی از دین که برای نجات جانش مجبور می شود قرآن را بسوزاند و بی خیال همه اعتقاداتش بشود.
پی نوشت:
[1]. سید رضی، نهج البلاغه، حکمت 70.
/2759/
مطالب مرتبط :
امپراطور جهنم
«امپراطور جهنم» واکنش رسانههاى جهان را به دنبال دارد