از روز گذشته بود که شاهد سیر نزولی قیمت دلار و سکه بودیم. موضوعی که شاید برای بسیاری از مردم خبری خوش بهنظر میرسید اما برای آن دسته از افراد که بر روی این واحد پولی سرمایهگذاری کردهاند، خبری ناخوشایند بود.
برخی کارشناسان اقتصادی بر این باورند که کاهش ارزش ارز، زمینهساز گریز مردم از سرمایهگذاری در این حوزه شده و بنا به تجارب اقتصادی، سرمایههای عمومی به سمت بازار مسکن سرازیر خواهد شد.
برخی کارشناسان اقتصادی بر این باورند که کاهش ارزش ارز، زمینهساز گریز مردم از سرمایهگذاری در این حوزه شده و بنا به تجارب اقتصادی، سرمایههای عمومی به سمت بازار مسکن سرازیر خواهد شد.
چرایی کاهش نرخ ارز
بانک مرکزی بر اساس دستور مستقیم دولت، از اوایل هفته به تزریق ارز در بازار پرداخت و توزیع ارز خدماتی را به بانکهای منتخب واگذار کرد. با اولین خبرها از کاهش قیمت ارز، بسیاری از مردم با این تصور که ارزهای احتکار شدهشان از ارزش خواهد افتاد، برای فروش دلارهای خود به صرافیها هجوم بردند و همین موضوع، سرعتی بیش از پیش به روند کاهش قیمت دلار بخشید.
باید توجه داشت که بنا به نظر کارشناسان اقتصادی، سیاستهای بانک مرکز بر قیمت انواع ارز، بیش از 90 درصد است، از این رو؛ انتظار میرفت که پیشتر شاهد ورود این ارگان به بازار ارز و کنترل قیمت آن باشیم اما به سوءمدیریت مسئولین مربوطه، طی ماههای گذشته حباب بزرگی در این حوزه ایجاد شد که ابعاد مختلف اقتصاد کشور را تحت الشعاع خود قرار داد و بسیاری از کالاها با افزایش قیمت غیرمتعارفی همراه شدند.
البته باید متذکر شویم که دلایل مختلفی در این کاهش قیمت دخیل بوده و این روند، تنها به دو دلیل ذکر شده ختم نمیشود. برخی تحلیل گران اقتصادی مهمترین علل اُفت ارزش ارز را به مواردی از جمله؛
- عرضه ارز دولتی
- عملیات روانی رسانهها
- افزایش جهانی قیمت نفت
- احتمال تصویب FATF از سوی ایران
- نوسانگیر بازار ارز از سوی خریداران عمده
- کاهش سفرهای خارجی با اتمام فصل تابستان
به هر حال، دولت باید برنامهها و تمهیدات هدفمندی برای کنترل و کاهش قیمت ارز اتخاذ کند، چرا که طبق سخنان دولت ایالات متحده، فاز بعدی تحریمهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران در ماه آینده اِعمال خواهد شد و همین موضوع؛ زمینهساز افزایش نرخ ارز میشود و اگر سیاستهای بازدارنده در این حوزه، بهکار گرفته نشده باشد، باید منتظر رونمایی از حباب بزرگتری در بازار ارز باشیم که بیشک مهار آن به مراتب دشوارتر از دورهی کنونی خواهد بود.
باید توجه داشت که بنا به نظر کارشناسان اقتصادی، سیاستهای بانک مرکز بر قیمت انواع ارز، بیش از 90 درصد است، از این رو؛ انتظار میرفت که پیشتر شاهد ورود این ارگان به بازار ارز و کنترل قیمت آن باشیم اما به سوءمدیریت مسئولین مربوطه، طی ماههای گذشته حباب بزرگی در این حوزه ایجاد شد که ابعاد مختلف اقتصاد کشور را تحت الشعاع خود قرار داد و بسیاری از کالاها با افزایش قیمت غیرمتعارفی همراه شدند.
البته باید متذکر شویم که دلایل مختلفی در این کاهش قیمت دخیل بوده و این روند، تنها به دو دلیل ذکر شده ختم نمیشود. برخی تحلیل گران اقتصادی مهمترین علل اُفت ارزش ارز را به مواردی از جمله؛
- عرضه ارز دولتی
- عملیات روانی رسانهها
- افزایش جهانی قیمت نفت
- احتمال تصویب FATF از سوی ایران
- نوسانگیر بازار ارز از سوی خریداران عمده
- کاهش سفرهای خارجی با اتمام فصل تابستان
به هر حال، دولت باید برنامهها و تمهیدات هدفمندی برای کنترل و کاهش قیمت ارز اتخاذ کند، چرا که طبق سخنان دولت ایالات متحده، فاز بعدی تحریمهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران در ماه آینده اِعمال خواهد شد و همین موضوع؛ زمینهساز افزایش نرخ ارز میشود و اگر سیاستهای بازدارنده در این حوزه، بهکار گرفته نشده باشد، باید منتظر رونمایی از حباب بزرگتری در بازار ارز باشیم که بیشک مهار آن به مراتب دشوارتر از دورهی کنونی خواهد بود.
توقف کاهش نرخ ارز
در پی ادامه روند نزولی نرخ ارز که پیشتر حباب خوانده شده و دلیل منطقی و آشکاری برای آن بیان نشده بود؛ اتاق بازرگانی کشور اعلام کرد که این کاهش قیمت در راستای بازگرداندن بهای ارز به ارزش واقعی آن از سوی بانک مرکزی صورت گرفته و طی 2 روز آینده و رسیدن به قیمت حدودا 10 هزار تومانی، شاهد تعدیل و ثبات قیمت آن خواهیم بود.
بازی سیاسی افزایش نرخ ارز
با ادامهدار شدن سقوط قیمت ارز در بازار، گمانه زنیهایی در راستای نوسانات نرخ ارز ارائه شده است. برخی تحلیلگران روند فزاینده قیمت ارز طی ماههای گذشته را سناریوی برنامه ریزی شده دولت در مسیر تحقق اهداف مالی خود دانسته و کاهش امروزی بهای این واحد پولی را، فاز نهایی سناریوی مذکور قلمداد میکنند که پس از تامین هزینههای لازم با فروش میلیاردها دلار به قیمت چند برابری، آغاز شده است. اما موضوع به همین جا ختم نمیشود؛ چرا که هدف از فاز نهایی یعنی کاهش نرخ ارز، به میدان کشاندن ارزهای خانگی با القای کاهش ارزش دلار و خرید آن از مردم است.
در واقع با راهاندازی این پروژه، دولت چرخهای را به جریان انداخت که طی آن ضمن سودآوری کلان، مجددا موفق با بازپسگیری ارزهای فروخته شده، کاهش التهابات اجتماعی و نیز تامین رضایت اقتصادی-سیاسی قشر گستردهای از مردم شد. چرا که با گرانیهای روز افزون در سطح جامعه؛ اعتماد عمومی به دولت با آسیبهای گستردهای همراه شده بود که با آغاز سیر نزولی نرخ ارز، روند ترمیمی به خود گرفته است.
این در حالی است که دولتمردان کشور، سناریوی مذکور را به طور کامل رد کرده و هدف از طراحی آن را، تخریب وجهه دولت میدانند.
در این میان، گروه دیگری بر آنند که سیر صعودی نرخ ارز؛ نتیجهی سوء مدیریت اقتصادی و کم توجهی به زیرساختهای اقتصادی است. شاید بتوان به جرئت بیان کرد که علت اصلی بیمار شدن اقتصاد کشور، وابستگی به اقتصاد نفتی، عدم تخصص گرایی و نیز عدم حمایتهای همه جانبه دولت از بخش خصوصی و تولیدات داخلی است که با کاهش چشمگیر تولید، کند شدن چرخهی کارخانهها و به همراه آن افزایش بیکاری در سطح جامعه است.
بازی سیاسی افزایش نرخ ارز
با ادامهدار شدن سقوط قیمت ارز در بازار، گمانه زنیهایی در راستای نوسانات نرخ ارز ارائه شده است. برخی تحلیلگران روند فزاینده قیمت ارز طی ماههای گذشته را سناریوی برنامه ریزی شده دولت در مسیر تحقق اهداف مالی خود دانسته و کاهش امروزی بهای این واحد پولی را، فاز نهایی سناریوی مذکور قلمداد میکنند که پس از تامین هزینههای لازم با فروش میلیاردها دلار به قیمت چند برابری، آغاز شده است. اما موضوع به همین جا ختم نمیشود؛ چرا که هدف از فاز نهایی یعنی کاهش نرخ ارز، به میدان کشاندن ارزهای خانگی با القای کاهش ارزش دلار و خرید آن از مردم است.
در واقع با راهاندازی این پروژه، دولت چرخهای را به جریان انداخت که طی آن ضمن سودآوری کلان، مجددا موفق با بازپسگیری ارزهای فروخته شده، کاهش التهابات اجتماعی و نیز تامین رضایت اقتصادی-سیاسی قشر گستردهای از مردم شد. چرا که با گرانیهای روز افزون در سطح جامعه؛ اعتماد عمومی به دولت با آسیبهای گستردهای همراه شده بود که با آغاز سیر نزولی نرخ ارز، روند ترمیمی به خود گرفته است.
این در حالی است که دولتمردان کشور، سناریوی مذکور را به طور کامل رد کرده و هدف از طراحی آن را، تخریب وجهه دولت میدانند.
در این میان، گروه دیگری بر آنند که سیر صعودی نرخ ارز؛ نتیجهی سوء مدیریت اقتصادی و کم توجهی به زیرساختهای اقتصادی است. شاید بتوان به جرئت بیان کرد که علت اصلی بیمار شدن اقتصاد کشور، وابستگی به اقتصاد نفتی، عدم تخصص گرایی و نیز عدم حمایتهای همه جانبه دولت از بخش خصوصی و تولیدات داخلی است که با کاهش چشمگیر تولید، کند شدن چرخهی کارخانهها و به همراه آن افزایش بیکاری در سطح جامعه است.
دلار بخریم یا نه؟
با وضعیت به وجود آمده برای بسیاری از مردم این سوال پیش آمده است که آیا خرید دلار در چنین شرایطی درست است یا خیر؟ شاید در نگاه نخست و با درنظر گرفتن ابعاد مختلف این روند و نیز تأملی در تجربیات اقتصادی ایران طی سالهای گذشته، بتوان به این سوال چنین پاسخ داد که خرید هیجانی و غیر ضروری ارز منطقی نبوده و باید در انتظار کاهش بیشتر ارزش آن باشیم، اما برخی کارشناسان اقتصادی، کاهش نرخ ارز را موقتی دانسته و معتقداند که با اجرایی شدن تحریمهای جدید آمریکا در روز 13 آبان ماه، اقتصاد ایران با ضربهای سهمگین مواجه خواهد شد که منجر به افزایش مجدد ارزش دلار میشود که این فرضیه هم، بنا به اعلام همکاریهای مساعد اتحادیه اروپا در راستای تداوم برجام و احیای پیمانهای پولی دوجانبه بین ایران و دیگر کشورهای طرف تجاری، تا حد زیادی مردود محسوب میشود.
از دیگر سو، برخی تحلیلگران اقتصادی، بر این باورند که کاهش ارزش ارز، به طور ناگهانی سبب تمایلزدایی مردم نسبت به سرمایهگذاری در این حوزه شده و بنا به تجارب اقتصادی، تدریجا سرمایهها به سمت بازار مسکن سرازیر خواهد شد؛ چرا که همواره مسکن یکی از کم ریسکترین سرمایهگذاریها در کشور ما محسوب میشود که رشد ارزش آن در اغلب قریب به اتفاق دورانها، قابل توجه بوده است.
آنچه که در این میان حائز اهمیت است، احتمال افزایش تهاجمی تقاضا در بازار مسکن به دلیل کاهش ارزش پول ملی، و به تبع آن افزایش نامعقول قیمت در این حوزه میباشد. موضوعی که بیتردید آسیبهای مختص به خود را خواهد داشت که لازمهی جلوگیری از آن، مدیریت بهینه و هدفمند اقتصادی به موازات نظارت بیش از پیش بر بازار مسکن است و این مهم، همان پاشنه آشیل بازار ارز و طلا محسوب میشود.
اینک باید در انتظار اتخاذ تدابیر و سیاستهای دیگر دولت در راستای ثبات قیمتها و نیز توجه بیش از پیش نسبت به زیرساختهای اقتصادی و زمینهسازی خودکفایی اقتصادی باشیم.
به قلم: آزاده داریوش مرنی
از دیگر سو، برخی تحلیلگران اقتصادی، بر این باورند که کاهش ارزش ارز، به طور ناگهانی سبب تمایلزدایی مردم نسبت به سرمایهگذاری در این حوزه شده و بنا به تجارب اقتصادی، تدریجا سرمایهها به سمت بازار مسکن سرازیر خواهد شد؛ چرا که همواره مسکن یکی از کم ریسکترین سرمایهگذاریها در کشور ما محسوب میشود که رشد ارزش آن در اغلب قریب به اتفاق دورانها، قابل توجه بوده است.
آنچه که در این میان حائز اهمیت است، احتمال افزایش تهاجمی تقاضا در بازار مسکن به دلیل کاهش ارزش پول ملی، و به تبع آن افزایش نامعقول قیمت در این حوزه میباشد. موضوعی که بیتردید آسیبهای مختص به خود را خواهد داشت که لازمهی جلوگیری از آن، مدیریت بهینه و هدفمند اقتصادی به موازات نظارت بیش از پیش بر بازار مسکن است و این مهم، همان پاشنه آشیل بازار ارز و طلا محسوب میشود.
اینک باید در انتظار اتخاذ تدابیر و سیاستهای دیگر دولت در راستای ثبات قیمتها و نیز توجه بیش از پیش نسبت به زیرساختهای اقتصادی و زمینهسازی خودکفایی اقتصادی باشیم.
به قلم: آزاده داریوش مرنی
منابع:
1. ریزش قیمت دلار ادامه دارد، روزنامه دنیای اقتصاد
2. بازار بیسامان دلار در مسیر سامان، شبکه العالم
3. چرا ارز گران می شود؟، پایگاه خبری تابناک
4. مصوبهای که دلار را ارزانتر میکند، تجارت نیوز
5. چرا دلار کاهشی شد؟، خبرگزاری ایسنا
6. ۲۲ دلیل گرانشدن دلار اعلام شد، خبرگزاری تسنیم
مطالب مرتبط:
با مداخله بانک مرکزی کاهش نرخ ارز ادامه دارد
کاربران هشتگ #سقوط_دلار را داغ کردند +تصاویر
اوضاع همواره به کام دلالان و سفته بازان نیست!