وکلای بیت العدل! پروژه جدید چیست؟
در زمانی که بحرانهای عمیق و گسترده اقتصادی و نوسانات ارز مجلس و دولت را تحت فشار افکار عمومی قرار داده است، بنر سربازان اسرائیلی در شیراز بالا میرود، نماینده شورای شهر شیراز مدافع بهائیت سخن میگوید و سخنگوی بهائی تروریستهای اهواز جنجال میکند آیا این اتفاقات تصادفی است؟
به گزارش راسخون به نقل از خبرگزاری فارس، هر از چند گاهی بیت العدل الاعظم از دامنه کوه کرمل حیفا، در ولایت عزرائیل برای اغنام الله خوابی می بینند و تعبیرش را به تشکیلات مخوف و موکلین جیره خوار یا افتخاری خود می سپارد.
اما شرح اینکه این نوع خوش رقصی چه دستاوردی برای موکلین خواهد داشت از حوصله این نوشته خارج است. گاهی خوش رقصی از نوع امیر عباس فخر آور است که رسما خود را اسرائیلی بخواند و گاهی از آن نوع دیگر که در یک تریبون رسمی جمهوری اسلامی بسیار با احتیاط و خوف و خفیه، کسی افاضه ای کند و...
اما در هر دو صورت آنچه اتفاق می افتد نیابت است از جانب بیت العدل اعظم، که جسارت اعلام حضور در هیچ نقطه جغرافیایی جهان غیر از بلاد عزرائیل را ندارد. به ترتیب به وقایع اخیر که نگاه کنیم عجیب می نماید و بیشتر به سناریوی نگارش شده ای می ماند که هم ناشیانه نوشته شده و هم ناشاینه اجرا می شود. به پازل زیر نگاه کنید:
- ابتدا عکس سربازان غیور!!! اسرائیلی بر بیلبوردی در شیراز بالا می رود، البته با عنوان مدافعین حرم!!! و شهرداری یعنی نهاد بر آمده از دل شورای شهر، که ظاهرا متولی، ناظر و... همه امور فرهنگی و تبلیغاتی است ناگهان بر میآشوبد و دست به پاکسازی فله ای می زند تا از این لکه تطهیر شود. اما چیزی نمی گذرد که قطعه ای دیگر کنارش چیده می شود.
- ناگهان بعد از گذشت قریب دو سال از عمر شورای شهر جوانکی سی و چند ساله و جویای نام یاد بهائیت مظلوم!! می افتد و برای دو تروریست بهائی دستگیر شده سینه چاک می کند، البته در جایگاه نماینده شورای همان شهری که نقش بیلبوردش سربازهای اسرائیلی شده بودند. قاعدتا هیچ ارتباطی به ذهن نمیرسد! سربازان اسرائیلی روی بیلبورد شهر شیراز و نماینده شورای شهر شیراز که از حقوق شهروندی تروریستها دفاع می کند!
- دقیقا در همین احوال تروریست هایی در اهواز به جان مردم بی دفاع می افتند و قریب به 100 نفر را شهید یا زخمی می کنند. ناگهان یعقوب شوشتری (یعقوب التسطری، یهودی بهائی شده) از فرقه مخوف بهائیت سخنگوی تروریست ها از آب در می آید و علیه ایران بیانیه می خواند. با شبکه ایران اینترنشنال مصاحبه می کند و تاجایی که ممکن است به دستهای به خون آلوده شان مفاخره می کند.
- بعد مسئولی از مسولان و نخبه ای از نخبگان سیاسی شهر که اتفاقا در انتخابات شوراها هم دستی داشته و دست گلهایی چون شورای شهر بابل و صدرا و شیراز و اراک و... به مدد نظارت عالیه و برنامه ریزی ایشان شکل یافته است به دفاع بر می خیزد که پرونده سازی نکنید برای نماینده شورای شهر! و توییت های تهدید و فریاد و غوغاسلاری که شاید اصل ماجرا فراموش شود و اتفاقات سریالی شوراهای شهر که ظاهرا تمامی ندارد را به حاشیه بکشاند.
بازهم البته هیچ ارتباطی بین موضاعات نیست؛ نماینده سی و چند ساله شورای شهری که ظاهرا سوابق وی در امور شهری چیزی بیش از کار در هتل نبوده است و رجل سیاسی همان شهر که ناظر و برنامه ریز رسمی انتخابات شورای شهر کل کشور بوده اند، در موضوعی متفق می شوند. راستی دلیل بالا رفتن بیلبورد سرباز اسرائیلی و دفاعیات نماینده شورا از تروریست های بهایی فقط یک همزمانی ساده است و دفاع مسئول اصلی انتخابات شوراهای شهر هم صرفا یک دفاع حزبی؟!
- درست در همین احوال سرکار خانمی از اهالی سیاست در پایتخت کمپین راه میاندازد که واحقوق بشرا، به فریاد برسید که در مملکت برای تروریست ها محدودیت تحصیلی وجود دارد و ای جماعت ترویست بیایید تا به به فریادتان برسم.
جالب اینجاست که تصادفاً بیت العدل هم همزمان به اغنام الله دستور می دهد تا با همه توان به این کمپین بپیوندند و توشه اش را تکمیل کنند. جالب تر اینکه این نخبه سیاسی! اساسا مملکت را هم تهدید می کند که اگر کار به نتیجه نرسد و نتوانند حقوق تروریست های بهائی را احقاق کند کار را به مجامع بین المللی می کشاند!!
بازهم ظاهرا همه چیز تصادفی است. بالا رفتن بنر سربازان اسرائیلی در شیراز، سخنرانی نماینده شورای شهر شیراز مدافع بهائیت، جنجال سخنگوی بهائی تروریست های اهواز، ناظر انتخابات شوراها در نقش مدافع بی پروا و کمپین بانوی سیاست مدار پایتخت نشین برای تروریستهای بهائی...همه چیز تصادفی است و تنها یک نقطه مشترک دارد؛ بهائیت.
نکته جالبتر اینجاست که همه این اتفاقات در زمانی می افتد که بحران های عمیق و گسترده اقتصادی نوسانات ارز، سکون مجلس و مسئولین دولتی و... مجلس و دولت را تحت فشار افکار عمومی قرار داده است و پاسخی هم درکار نیست!
نخبگان فعال این پازل هم چه نماینده شورا و چه نماینده مجلس از این فشار مصون نیستند و بی عملی آشکارشان در خصوص اوضاع باورنکردنی معیشت مردم هدف آماج رسانه ها و افکار عمومی و خصوصی است.
البته برخی از جمله همین دو نخبه سیاسی!! غیور هم در مورد سر باز زدن از شفافیتهای مختلف، به این معنی که لطفا به مردم بگویید چه میکنید، تحت فشار شدیدتری قرار گرفتهاند.
و حالا به نظر شما، پروژه دستگاه مرکزی مخوف، اسرار آمیز و پنهان شده در اسرائیل بهائیت چیست؟ دست بردن به اسلحه و بعد اعلام اینکه ما در همه جا موکل داریم، یا استخدام موکلین مستاصل جویای نامی که به فکر فردای درخواست اقامت در بلاد امریکا و اروپا و اسرائیل هستند؟ یا نه کمک به فرار برخی از دوستان از زیر فشار شکننده افکار عمومی در مورد بی اعتنایی به آشفتگی معیشت جامعه به ستوه آمده؟ ویا شاید هم همه موارد فوق...
اما در هر صورت آنچه غیر قابل انکار است آن است که اگر بهائیت تا دیروز فقط به فساد فرقه ای و خیانت های رسمی ملی در جنگ و مفاسد کلان اقتصادی بعد از آن متهم بود، امروز دیگر با توجه به سخنگو شدن از سوی ترویستهای واقعه دلخراش اهواز، رسما نقش تروریستی خود را نیز آشکار کرده است. از این رو به نظر می رسد دیگر ایفای نقش وکالت بیت العدل نمی تواند کلاهی را پشمی کند، غیر از متوهمینی که هنوز اسرائیل را کعبه آمال بدانند.
متوهمینی که نهایتش به یک امیر عباس فخر آور دیگر تبدیل خواهند شد.
در زمانی که بحرانهای عمیق و گسترده اقتصادی و نوسانات ارز مجلس و دولت را تحت فشار افکار عمومی قرار داده است، بنر سربازان اسرائیلی در شیراز بالا میرود، نماینده شورای شهر شیراز مدافع بهائیت سخن میگوید و سخنگوی بهائی تروریستهای اهواز جنجال میکند آیا این اتفاقات تصادفی است؟
به گزارش راسخون به نقل از خبرگزاری فارس، هر از چند گاهی بیت العدل الاعظم از دامنه کوه کرمل حیفا، در ولایت عزرائیل برای اغنام الله خوابی می بینند و تعبیرش را به تشکیلات مخوف و موکلین جیره خوار یا افتخاری خود می سپارد.
اما شرح اینکه این نوع خوش رقصی چه دستاوردی برای موکلین خواهد داشت از حوصله این نوشته خارج است. گاهی خوش رقصی از نوع امیر عباس فخر آور است که رسما خود را اسرائیلی بخواند و گاهی از آن نوع دیگر که در یک تریبون رسمی جمهوری اسلامی بسیار با احتیاط و خوف و خفیه، کسی افاضه ای کند و...
اما در هر دو صورت آنچه اتفاق می افتد نیابت است از جانب بیت العدل اعظم، که جسارت اعلام حضور در هیچ نقطه جغرافیایی جهان غیر از بلاد عزرائیل را ندارد. به ترتیب به وقایع اخیر که نگاه کنیم عجیب می نماید و بیشتر به سناریوی نگارش شده ای می ماند که هم ناشیانه نوشته شده و هم ناشاینه اجرا می شود. به پازل زیر نگاه کنید:
- ابتدا عکس سربازان غیور!!! اسرائیلی بر بیلبوردی در شیراز بالا می رود، البته با عنوان مدافعین حرم!!! و شهرداری یعنی نهاد بر آمده از دل شورای شهر، که ظاهرا متولی، ناظر و... همه امور فرهنگی و تبلیغاتی است ناگهان بر میآشوبد و دست به پاکسازی فله ای می زند تا از این لکه تطهیر شود. اما چیزی نمی گذرد که قطعه ای دیگر کنارش چیده می شود.
- ناگهان بعد از گذشت قریب دو سال از عمر شورای شهر جوانکی سی و چند ساله و جویای نام یاد بهائیت مظلوم!! می افتد و برای دو تروریست بهائی دستگیر شده سینه چاک می کند، البته در جایگاه نماینده شورای همان شهری که نقش بیلبوردش سربازهای اسرائیلی شده بودند. قاعدتا هیچ ارتباطی به ذهن نمیرسد! سربازان اسرائیلی روی بیلبورد شهر شیراز و نماینده شورای شهر شیراز که از حقوق شهروندی تروریستها دفاع می کند!
- دقیقا در همین احوال تروریست هایی در اهواز به جان مردم بی دفاع می افتند و قریب به 100 نفر را شهید یا زخمی می کنند. ناگهان یعقوب شوشتری (یعقوب التسطری، یهودی بهائی شده) از فرقه مخوف بهائیت سخنگوی تروریست ها از آب در می آید و علیه ایران بیانیه می خواند. با شبکه ایران اینترنشنال مصاحبه می کند و تاجایی که ممکن است به دستهای به خون آلوده شان مفاخره می کند.
- بعد مسئولی از مسولان و نخبه ای از نخبگان سیاسی شهر که اتفاقا در انتخابات شوراها هم دستی داشته و دست گلهایی چون شورای شهر بابل و صدرا و شیراز و اراک و... به مدد نظارت عالیه و برنامه ریزی ایشان شکل یافته است به دفاع بر می خیزد که پرونده سازی نکنید برای نماینده شورای شهر! و توییت های تهدید و فریاد و غوغاسلاری که شاید اصل ماجرا فراموش شود و اتفاقات سریالی شوراهای شهر که ظاهرا تمامی ندارد را به حاشیه بکشاند.
بازهم البته هیچ ارتباطی بین موضاعات نیست؛ نماینده سی و چند ساله شورای شهری که ظاهرا سوابق وی در امور شهری چیزی بیش از کار در هتل نبوده است و رجل سیاسی همان شهر که ناظر و برنامه ریز رسمی انتخابات شورای شهر کل کشور بوده اند، در موضوعی متفق می شوند. راستی دلیل بالا رفتن بیلبورد سرباز اسرائیلی و دفاعیات نماینده شورا از تروریست های بهایی فقط یک همزمانی ساده است و دفاع مسئول اصلی انتخابات شوراهای شهر هم صرفا یک دفاع حزبی؟!
- درست در همین احوال سرکار خانمی از اهالی سیاست در پایتخت کمپین راه میاندازد که واحقوق بشرا، به فریاد برسید که در مملکت برای تروریست ها محدودیت تحصیلی وجود دارد و ای جماعت ترویست بیایید تا به به فریادتان برسم.
جالب اینجاست که تصادفاً بیت العدل هم همزمان به اغنام الله دستور می دهد تا با همه توان به این کمپین بپیوندند و توشه اش را تکمیل کنند. جالب تر اینکه این نخبه سیاسی! اساسا مملکت را هم تهدید می کند که اگر کار به نتیجه نرسد و نتوانند حقوق تروریست های بهائی را احقاق کند کار را به مجامع بین المللی می کشاند!!
بازهم ظاهرا همه چیز تصادفی است. بالا رفتن بنر سربازان اسرائیلی در شیراز، سخنرانی نماینده شورای شهر شیراز مدافع بهائیت، جنجال سخنگوی بهائی تروریست های اهواز، ناظر انتخابات شوراها در نقش مدافع بی پروا و کمپین بانوی سیاست مدار پایتخت نشین برای تروریستهای بهائی...همه چیز تصادفی است و تنها یک نقطه مشترک دارد؛ بهائیت.
نکته جالبتر اینجاست که همه این اتفاقات در زمانی می افتد که بحران های عمیق و گسترده اقتصادی نوسانات ارز، سکون مجلس و مسئولین دولتی و... مجلس و دولت را تحت فشار افکار عمومی قرار داده است و پاسخی هم درکار نیست!
نخبگان فعال این پازل هم چه نماینده شورا و چه نماینده مجلس از این فشار مصون نیستند و بی عملی آشکارشان در خصوص اوضاع باورنکردنی معیشت مردم هدف آماج رسانه ها و افکار عمومی و خصوصی است.
البته برخی از جمله همین دو نخبه سیاسی!! غیور هم در مورد سر باز زدن از شفافیتهای مختلف، به این معنی که لطفا به مردم بگویید چه میکنید، تحت فشار شدیدتری قرار گرفتهاند.
و حالا به نظر شما، پروژه دستگاه مرکزی مخوف، اسرار آمیز و پنهان شده در اسرائیل بهائیت چیست؟ دست بردن به اسلحه و بعد اعلام اینکه ما در همه جا موکل داریم، یا استخدام موکلین مستاصل جویای نامی که به فکر فردای درخواست اقامت در بلاد امریکا و اروپا و اسرائیل هستند؟ یا نه کمک به فرار برخی از دوستان از زیر فشار شکننده افکار عمومی در مورد بی اعتنایی به آشفتگی معیشت جامعه به ستوه آمده؟ ویا شاید هم همه موارد فوق...
اما در هر صورت آنچه غیر قابل انکار است آن است که اگر بهائیت تا دیروز فقط به فساد فرقه ای و خیانت های رسمی ملی در جنگ و مفاسد کلان اقتصادی بعد از آن متهم بود، امروز دیگر با توجه به سخنگو شدن از سوی ترویستهای واقعه دلخراش اهواز، رسما نقش تروریستی خود را نیز آشکار کرده است. از این رو به نظر می رسد دیگر ایفای نقش وکالت بیت العدل نمی تواند کلاهی را پشمی کند، غیر از متوهمینی که هنوز اسرائیل را کعبه آمال بدانند.
متوهمینی که نهایتش به یک امیر عباس فخر آور دیگر تبدیل خواهند شد.
مطالب مرتبط:
حمایت رژیم نامشروع صهیونیستی از دراویش داعشی و مهرههای بهائیت
آیتالله طالقانی بهائیت را شکل دیگر صهیونیسم در کشور میدانست
لبخند به بهائیت، لبخند به صهیونیسم است / بهائیها مهدویت را «تزییف» کردند