در جبهه اصلاحات چه خبر است؟

به نظر می‌رسد زمانه تغییر و تحول در اردوگاه اصلاح‌طلبان فرا رسیده است. در حالی که بر هم زدن ساختار و سازمانی که چند سال موجب ساماندهی یک اردوگاه بوده است، می‌تواند با خطراتی، از جمله واگرایی‌ها، انشعاب‌ها، سهم‌خواهی‌ها، تنش‌ها، درگیری‌ها و... همراه شود و اوضاع را از این نیز بدتر کند؛ بالاخص اینکه این عمل جراحی با ضرورت‌های تغییر نسلی نیز همراه شده و از اعتبار ریش‌سفیدانی که بازنشسته‌اند نیز کاسته شده است.
سه‌شنبه، 16 ارديبهشت 1399
تخمین زمان مطالعه:
نویسنده : مرتضی عسکری
موارد بیشتر برای شما
در جبهه اصلاحات چه خبر است؟
با توجه به اظهارات اخیر «غلامحسین کرباسچی» که با انتقاد از عملکرد اصلاح‌طلبان به صورت ضمنی موضوع عبور از رهبران جریان اصلاحات از جمله «محمد خاتمی» را مطرح کرده بود، رسانه‌ها و فعال سیاسی جریان اصلاحات موجی از انتقادات علیه وی و حزب کارگزاران راه‌اندازی کردند به نحوی که سخنگوی حزب کارگزاران با رد اظهارات کرباسچی مجبور به عذر‌خواهی از اصلاح‌طلبان شد و «قوچانی» نیز در سرمقاله روز دوشنبه در روزنامه سازندگی تلاش کرد مواضع کرباسچی را تلطیف و انتقاد برخی از اعضای کارگزاران را متوجه روش‌ها و تاکتیک‌های جریان اصلاحات کند. هرچند برخی از اصلاح‌طلبان با اشاره به ارائه لیست جداگانه حزب کارگزاران در انتخابات مجلس یازدهم معتقدند حزب کارگزاران قبل از انتخابات دست به «انتخاب راهبردی» زده است که در آن ضمن فاصله گرفتن از جریان اصلاحات، تلاش می‌کند به بدنه قدرت و جریان اصولگرایی نزدیک شوند. در هر صورت روزهای اخیر شاهد تشدید اختلافات در جبهه اصلاحات هستیم. موضوعی که بعد از شکست این جریان در انتخابات مجلس یازدهم کلید خورد و با استعفای موسوی لاری از شورای عالی سیاست‌ گذاران تقویت شد.
 

ناکارآمدی شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان

انتقادها به شورای عالی سیاست‌گذاری گویا خیلی جدی‌تر شده است، به‌ گونه‌ای که برخی از فعالان و نخبگان فکری این جریان انتخابات ۹۸ را پایان کار شورا می‌دانند و بر تغییرات اساسی و ساختاری در این جریان سیاسی تاکید دارند. این افراد می‌گویند استعفای موسوی‏ لاری پیش‌دستانه بوده و جبهه اصلاح‏ طلبان نیازمند خانه‌تکانی جدی است. هر چند موسوی لاری در گفتگو با ایرنا وضعیت جسمی خود را دلیل استعفایش اعلام کرد، اما کناره‌گیری وزیر کشور دولت اصلاحات از شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان گمانه‌ زنی‌ها در خصوص انحلال این شورا را بیشتر کرد.
 
محمدعلی وکیلی،‌ نماینده مجلس دهم نیز از آن دسته افرادی است که معتقد است شورا دیگر عملکرد خودش را از دست داده و اصلاح‌طلبان نیازمند رونمایی نسخه‌ای از نئواصلاح‌طلبی هستند. چرا که در غیر این صورت نتیجه انتخابات ۱۴۰۰ هم اصول‌گرایانه خواهد بود.
 
روزنامه آرمان ملی در گزارشی (10اردیبهشت99) با اذعان به ریزش سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان هشدار داد: «اگر امروز اصلاح‌طلبان فکری برای شرایط سرمایه اجتماعی خود نزد افکار عمومی نکنند و در پی اصلاح ساختاری و ساز و کارهای خود برنیایند برای همیشه از ذهن مردم خواهند رفت و در بهترین حالت در حاشیه سیاست عملی ایران خواهند ماند».
 
در همین راستا محمود صادقی نیز در گفتگو با روزنامه آفتاب یزد (10 اردیبهشت99) ضمن ابراز تردید از کارآمدی شورای عالی سیاست‌گذاری گفت: «بعد از انتخابات مجلس یازدهم دوستان اصلاح‌طلب باید به بازخوانی انتخابات گذشته بپردازند، باید دید برای انتخابات بعدی هم ساز و کار شورای عالی جواب می‌دهد یا نه؟». روزنامه آفتاب یزد نیز در گزارشی (14 اردیبهشت99) با اشاره به ریزش پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان نوشته بود: «اصلاحات تشییع و فاتحه‌اش در دوم اسفند ۹8 خوانده شد».
 
در ادامه این گزارش با اشاره به حمایت اصلاح‌طلبان از دولت روحانی در انتخابات 96، آمده است: «زایش مجدد اصلاحات در رحِم اجاره‌ای ـ که ریسک بالایی دارد ـ دیگر صورت نخواهد گرفت. بلکه این امر (زایش مجدد اصلاحات) نیازمند فراهم نمودن مقدماتی است هرچند زمان‌بر اما هزینه‌ساز و آنچه که می‌تواند مقصود مراد را برآورده سازد گذشته از اتخاذ سیاست‌گذاری‌های مبتنی بر جامعه‌شناختی شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی حاکم بر کشور، پرداخت هزینه‌هایی است که بابت آن باید متحمل شد».
 
محمدرضا تاجیک نیز با طرح لزوم حرکت اصلاح‌طلبان به سمت جریان «پسا اصلاح طلبی» در انتقاد از شورای عالی سیاست‌گذارای عنوان کرده است: «شورای عالی اصلاح‌طلبی از همان آغاز شورایی بود برای «شور» نکردن، برای «عالی» نبودن و برای «اصلاح‌طلب» نبودن. در درون این شورا، از همان آغاز «شوراها» برپا بود و بازی زبانی هفتادودو گروه و حزب و شخصیت».
 
با این حال مرتضی مبلغ، معاون سیاسی وزارت کشور در دولت اصلاحات و عضو شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان در گفتگو با روزنامه شرق با دفاع از عملکرد این شورا، تعمیم کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم به روی‌گردانی مردم از جریان اصلاحات را «مغالطه بزرگ» خواند و گفت: «کسانی که در مورد شورای عالی نقدهای برانداز و بنیادی می‌کنند، باید راه‌حلی نشان دهند که چه می‌شد کرد و چگونه می‌شد عمل کرد که بهتر از این باشد؟»
 
در هر صورت این روزها شاهد اخباری از تغییر و تحولات و همچنین لزوم بازبینی در روی‌کردهای جریان اصلاحات هستیم. نقطه شروع این تحولات شاید به نقدهایی برگردد که از این روزها از سوی خود اصلاح‌طلبان در رابطه با عملکرد شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان مطرح می‌شود در واقع سه نوع نگاه و رویکرد نسبت به ادامه کار این شورا وجود دارد. 1- برخی معتقدند که این شورا عملکرد قابل قبولی داشته است و با اصلاحاتی جزئی در آن از ادامه کار شورا دفاع می‌کنند. 2- در مقابل عده‌ای دیگر بر اصلاحاتی اساسی و ساختاری به‌خصوص در بخش مدیریتی آن تاکید دارند. 3- گروهی دیگر اما بر این باورند که عمر شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان با این روند و رویکرد به پایان رسیده است و باید ساختار جدید جایگزین آن شود.
 

انتقاد اصلاح‌طلبان از کرباسچی و حزب کارگزاران

ماجرای اختلاف اصلاح‌طلبان با حزب کارگزاران از زمانی تشدید شد که غلامحسین کرباسچی در مصاحبه با روزنامه «جهان صنعت» در انتقاد از شورای عالی سیاست‌گذاری با تاکید بر اینکه بازیابی سرمایه اجتماعی کار ساده‌ای نیست که با شعار و مصاحبه بتوان امید را به مردم برگرداند، بیان کرد: «آقای عارف اگر می‌توانند در شورای عالی اصلاحات، فراکسیون امید یا هرجایی نقش برجسته ایفا کنند، باید از او حمایت کنیم. اما اگر در عمل دیدیم شخصیت اجرائی توانایی برقرار کردن یک سازوکار فعال را ندارد، باید تعارف را کنار بگذاریم» دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی پا را فراتر گذاشت و در انتقاد از رهبری جریان اصلاحات گفت: «کار سیاسی که رودربایستی ندارد. درباره بقیه بزرگان هم همین‌طور است. حتی دیگر کسانی که شاید برای ما کاریزما بوده و شخصیت مورد علاقه ما باشند. حالا آقای خاتمی یا هر کدام از رفقا. اگر به خاطر شخصیت‌های بزرگوار و خصلت‌های قابل تحسینی که دارند، به خاطر اینکه نمی‌توانند به هیچ کسی نه بگویند و... نباید تعارف داشته باشیم».
 
این اظهارات دبیرکل حزب سازندگی بلافاصله با واکنش اصلاح‌طلبان مواجه شد. مصطفی تاج‌زاده در توییتی نوشت: «حق آقای کرباسچی است که در انتخابات ۱۴۰۰ هم شرکت کند و حتی به تبلیغ آقای لاریجانی بپردازد، اما به اسم کارگزاران و نه به نام اصلاح‌طلبان. با توجه به رأی‌ ندادن بخشی از هم‌حزبی‌ها در انتخابات ۹۸، قانع‌کردن اعضا و هواداران به رای‌دادن و حمایت از نامزد نیابتی اولویت دارد».
 
جلال جلالی زاده، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت نیز در دفاع از رهبر جریان اصلاحات به «فرارو» گفت: «بدون شک اصلاحات بدون رئیس جمهورش، هویتی ندارند و با آقای خاتمی است که این جنبش معنا و مفهوم پیدا می‌کند، بنابراین اظهاراتی که بیان می‌شود، پیرامون کنار گذاشتن ایشان، غیرقابل قبول است، زیرا که این افراد نیز هویت خود را از اصلاح‌طلبی گرفته‌اند، اما مطالبی را بیان می‌کنند که مورد قبول اکثریت جریان اصلاح‌طلب نیست».
 
جواد امام مدیر بنیاد باران نیز با تاکید بر اینکه «حزب کارگزاران جریانی است با صداهای متفاوت و رفتارهای تک‌روی» در واکنش به اظهارات کرباسچی به ایلنا گفت: «آقای کرباسچی اول باید مشخص کند که به عنوان دبیرکل و تصمیم شورای مرکزی جریان سازندگی صحبت کرده‌اند یا نظرات شخصی خودشان را بیان می‌کنند. صحبت‌های آقای کرباسچی شفاف نیست و ایشان را نماینده جریان کارگزاران هم نمی‌دانیم چه برسد به نماینده جبهه اصلاحات که بخواهد نظراتی را برای کل جریان داشته باشد».

در این میان صادق زیباکلام نیز در گفتگو با خبرآنلاین از نحوه رهبری جریان اصلاحات انتقاد کرد و گفت: «اگر آقای خاتمی امروز همه‌کاره مملکت شده بود و قدرت می‌داشت، مقام معظم رهبری به ایشان چک سفید می‌دادند و می‌گفتند سید هر کاری خواستی انجام بده و به اطلاعات و سپاه و قوه و قضائیه و همه می‌گفتند که هیچ‌کس حق ندارد معترض اینها شود، آقای خاتمی می‌خواست چه‌کار کند؟ ما نتوانستیم این را بگوییم که چه‌کار می‌خواهیم بکنیم. ما فقط کلمات زیبا گفته‌ایم... وقتی شما استراتژی نداشته باشید، نمی‌توانید پاسخ‌گوی مردم باشید».
 
اگرچه همزمان با کرباسچی، صادق زیباکلام نیز زبان به انتقاد از محمد خاتمی گشود، اما انتقادات بیشتر متوجه حزب کارگزاران بود. به نحوی که روزنامه همدلی در گزارش یک خود (14 اردیبهشت) به احتمال خروج کارگزاران از جریان اصلاحات اشاره کرد و نوشت: «کارگزارانی‌‌ها خیلی بیشتر از اصلاح‌طلبان از پست‌‌های مدیریتی دولت روحانی سهم گرفتند، موضوعی که انتقادات زیادی را طی سال‌‌های گذشته برانگیخته است. اما این استراتژی همکاری و همراهی، خیلی برای کارگزاران ماندگار نبوده است. بعد از آن که سرمایه اجتماعی دولت و مجلس بر آمده از شعار «تکرار می‌کنم» سید محمد خاتمی به‌شدت کاهش پیدا کرد، به نظر می‌رسد که خود کارگزارانی‌‌ها تصمیم گرفته‌اند که دوباره راه خود را از اصلاح‌طلبان جدا کنند». در ادامه این گزارش آمده است: «تحلیل‌گران می‌گویند حالا که دو قوه مقننه و قضاییه در دست رقبای سیاسی دولت قرار گرفته است، کار برای دولت سخت می‌شود. حالا می‌توان درک کرد که کارگزاران سازندگی که سهم زیادی هم در دولت دارد چرا تلاش می‌کند که خود را از اصلاحات دور کند».
 
گزاره چرخش احتمالی حزب کارگزاران به سمت جریان اصولگرا و فاصله گرفتن آنها از جریان اصلاحات در حالی تقویت شد که «علیرضا علوی تبار» از فعال سیاسی جریان اصلاحات در وب‌سایت «مشق نو» از «انتخاب راهبردی» کارگزاران سخن به میان آورد. وی با اشاره به تصمیم مستقل حزب کارگزاران در ارائه لیست انتخاباتی برای مجلس یازدهم نوشت: «شرکت فعال حزب کارگزاران سازندگی در انتخابات مجلس یازدهم و ترکیب فهرست متمایزی که در این انتخابات ارائه کرد، نشان می‌داد که آنها در آستانه یک «انتخاب راهبردی هستند». وی در ادامه این یادداشت مدعی شده است: «حزب کارگزاران سازندگی به سوی ائتلاف با بخشی از قدرت که بیرون از جبهه اصلاحات قرار دارد، حرکت می‌کند. بخشی که کنترل نهادهای اقتصادی عمومی غیردولتی را در اختیار دارد، هدایت سیاست خارجی کشور در منطقه را در اختیار دارد، از اعتماد هسته اصلی قدرت در ایران برخوردار است و برای در اختیار گرفتن قدرت در نهادهای انتخابی خیز برداشته است».
 
در همین راستا آذر منصوری قائم مقام حزب اتحاد ملت نیز در واکنش به انتقاد کرباسچی از عملکرد شورای عالی سیاست‌گذاری عنوان به لیست مستقل حزب کارگزاران در انتخابات مجلس یازدهم اشاره کرد و گفت: «اینکه تعدادی از احزاب تصمیم گرفتند مستقل از شورای عالی لیست بدهند و لیست‌ آنها هم رای نیاورد دلیلی بر شکست شورای عالی نیست»
 

واکنش اعضای حزب کارگزاران به انتقادات اصلاح‌طلبان

محمد قوچانی سردبیر روزنامه سازندگی در سرمقاله این روزنامه (15 اردیبهشت) در دفاع از اظهار نظرات اخیر دبیرکل حزب کارگزاران نوشته است: «غلامحسین کرباسچی به هیچ وجه متعرض کاریزمای سیاسی جناب‌ آقای خاتمی نشده است و گرچه نقد رؤسای‌جمهور از آقای هاشمی تا آقای روحانی ذنب‌لایغفر نیست. اما آنچه آقای کرباسچی از آن سخن گفته به جز نقد مدیریت دکتر محمدرضا عارف «رئیس شورای عالی سیاست‌گذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان» (که دیگر معنای محصلی ندارد) انتقاد از رخوت در جبهه اصلاحات و دعوت به اصلاح آن بدون توجه به افراد و اشخاص بوده است». محمد قوچانی در ادامه نوشت: «حتی اگر رئیس‌جمهور آینده اصلاح‌طلب باشد تا مرز میان اصلاح‌طلبی با فرصت‌طلبی و مرز اصلاح‌طلبی با قدرت‌طلبی روشن نشود، ملت به اصلاحات رای نمی‌دهد».
 
اینکه جریان اصلاحات 23 سال بعد از دوم خرداد 76 باید خود را تعریف کند و مرزش را با اپوزیسیون و اصولگرایی مشخص کند امری بدیهی است. هرچند این نامشخص بودن مرز اصلاح‌طلبی این فرصت را به آنها می‌داد که هرکس را به راحتی به عضویت جریان خود درآورند.
 
سردبیر روزنامه سازندگی در بخش دیگری از این سرمقاله در واکنش به اظهارنظر برخی چهره‌های اصلاح‌طلب که انتقادات اخیر حزب کارگزاران از رویه حاکم در جریان اصلاحات را حاصل ماهیت غیراصلاح طلب این حزب عنوان می‌کنند، خاطرنشان کرده است: «چگونه می‌توان تشکیلاتی از بنیان‌گذاران اصلاح‌طلبی سیاسی را به عبور از اصلاح‌طلبی متهم کرد؟ کارگزاران سازندگی ایران به شهادت تاریخ اولین تشکیلاتی بود که به آقای سید محمد خاتمی پیشنهاد بازگشت به سیاست (پس از استعفا از وزارت و برای نامزدی در مجلس پنجم) را داد تا بر یأس و ناامیدی اجتماعی در جناح چپ غلبه کند و باز به شهادت تاریخ (که بخشی از آن در خاطرات آقای هاشمی از سال‌های 75 و 76 و نیز روایت‌های آقای خاتمی از آن دوران آمده است) بدون حمایت کارگزاران امکان پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری دوم خرداد حداقل در سپهر سیاسی کشور وجود نداشت.
 
قوچانی در بخش پایانی مطلب خود با تاکید بر اینکه خاتمی باید رهبر همه اصلاح‌طلبان باشد و نه فقط یک جریان خاص، تصریح کرده است: «محدود ساختن سیدمحمد خاتمی به محمدرضا عارف و حتی حزب اتحاد ملت جفا به سیدمحمد خاتمی است. همچنان که محدود ساختن اکبر هاشمی ‌رفسنجانی به حزب کارگزاران سازندگی ایران... همه ما در انتظار تصمیم سید محمد خاتمی برای بازسازی تاریخی، گفتمانی، تشکیلاتی و راهبردی جبهه اصلاحات هستیم و همه‌ی کارگزاران (از جمله دبیرکل) در این هدف‌گذاری تردیدی ندارند. حتی اگر دوستان و دشمنان نشانی غلط بدهند! این عبور از خاتمی نیست؛ دعوت از خاتمی است. دعوت از خاتمی به مدیریت جبهه اصلاحات نه واگذاری آن به چپ و راست اصلاحات. چریک‌هایی که می‌خواهند اصلاحات را به خیابان ببرند و بوروکرات‌هایی که می‌خواهند اصلاحات را در راهروهای قدرت حبس کنند».
 
در این بین حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران در گفتگو با خبرآنلاین با بیان اینکه «من و هم‌فکرانم در حزب کارگزاران سازندگی ایران، فکر می‌کنیم تنها راه عبور از چنین شرایط سختی، همکاری و هم‌فکری است» از اصلاح‌طلبان عذرخواهی کرد و گفت: «من به‌ عنوان برادر کوچکی در حزب کارگزاران سازندگی ایران از بابت همه مطالبی که به وجود آمده از پیشگاه همه سیاسیون، اصلاح‌طلبان و مردم ایران عذرخواهی می‌کنم و امیدوارم بتوانیم در جهت همکاری‌های سازنده و مفید و افزایش اعتبار شخصیت‌های طراز اولی که باید در خدمت مردم و نظام باشند، کارهای کشور را جلو ببریم».
 

بهره سخن

زخم اردوگاه اصلاح‌طلبان در مشکلات ساختاری گذشته ریشه دارد که امروز سر باز کرده است؛ از جمله این موارد، فرایند شکل‌گیری شورای‌ عالی سیاست‌گذاری به‌عنوان عالی‌ترین مجموعه تصمیم‌گیری در این اردوگاه است که کاملاً غیر دموکراتیک و با منطق ریش‌سفیدی شکل گرفته و اعضای آن مدت‌هاست تغییر نکرده‌اند. این وضعیت در طول سال‌های اخیر همواره با اعتراض احزاب، گروه‌های سیاسی و هواداران اردوگاه اصلاح‌طلبی مواجه بوده است. این ساختار فرسوده، ناکارآمدی خود را به طور کامل در انتخابات اسفند 1398 نشان داد و نتوانست کارکردهای حداقلی خود را انجام دهد. علت اصلی استعفای موسوی‌لاری را نیز در همین ناکارآمدی باید دنبال کرد. وی در نامه خود می‌نویسد: «نباید از بازنگری در ساختار و سازوکار نهادهای اجتماعی اصلاح‌طلبان در عرصه‌های گوناگون غفلت نمود.»
 
حمایت تمام‌قد از دولت اعتدال و چشم‌پوشی بر نقاط ضعف و ناکارآمدی‌های آن نیز موجب شد تا بخش عمده‌ای از جامعه از این جریان رویگردان باشند و باور خود را در قالب رأی به جریان رقیب نشان دهند و انتخابات تلخ را برای این جریان رقم زنند. حمایتی که تداوم یا عدم تداوم آن برای اصلاح‌طلبان نامعلوم است و توان تصمیم‌گیری درباره آن را ندارند.
 
به نظر می‌رسد زمانه تغییر و تحول در اردوگاه اصلاح‌طلبان فرا رسیده است و باید منتظر انتشار اخباری جدید در این زمینه باشیم. اصلاح‌طلبان به خوبی می‌دانند تداوم این وضعیت، بدون شک، آینده را برای این جریان تیره‌تر خواهد کرد، حتی می‌تواند به از دست دادن زودهنگام و پیشاپیش انتخابات 1400 بینجامد! از سویی دیگر، بر هم زدن ساختار و سازمانی که چند سال موجب ساماندهی یک اردوگاه بوده است، می‌تواند با خطراتی، از جمله واگرایی‌ها، انشعاب‌ها، سهم‌خواهی‌ها، تنش‌ها، درگیری‌ها و... همراه شود و اوضاع را از این نیز بدتر کند؛ بالاخص اینکه این عمل جراحی با ضرورت‌های تغییر نسلی نیز همراه شده و از اعتبار ریش‌سفیدانی که بازنشسته‌اند نیز کاسته شده است.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.