یادداشت روزنامهها 18 فروردین ماه
روزنامه کیهان
سوء مدیریت فضای مجازی غفلت یا...؟!/ عباس شمسعلی
رهبر معظم انقلاب در سخنرانی نوروزی امسال خود فرمودند: «[دشمنان] از فضای مجازی هم حداکثر استفاده را دارند میکنند. خب متأسفانه در فضای مجازیِ کشور ما هم که آن رعایتهای لازم با وجود این همه تأکیدی که من کردم صورت نمیگیرد و در یک جهاتی واقعاً ول است، که بایستی آن کسانی که مسئول هستند حواسشان باشد. همه کشورهای دنیا روی فضای مجازیِ خودشان دارند اِعمال مدیریّت میکنند، [در حالی که] ما افتخار میکنیم به اینکه ما فضای مجازی را ول کردهایم! این افتخار ندارد؛ این به هیچ وجه افتخار ندارد. فضای مجازی را بایستی مدیریّت کرد. از این امکان مردم استفاده کنند، برای مردم بلاشک وسیله آزادی است، خیلی هم خوب است امّا نباید این وسیله را در اختیار دشمن گذاشت که بتواند علیه کشور و علیه ملّت توطئه کند. دارند استفاده میکنند از این فضا و هدفشان هم همین است که با شیوههای روانی، مشارکت مردم را در انتخابات کاهش بدهند.» این بخش مهم از سخنرانی نوروزی امسال رهبر معظم انقلاب را میتوان از صریحترین نمونههای مواضع و گلایههای ایشان در مورد نحوه مدیریت فضای مجازی در کشور دانست.رهبر معظم انقلاب با توجه به اهمیت موضوع، طی سالهای گذشته بارها و بارها ضمن تأکید بر اهمیت فضای مجازی و نیاز کشور به تقویت در این حوزه بر لزوم مدیریت صحیح این فضا تأکید کرده و ابعاد مختلفی از تلاش دشمنان برای بهرهبرداری از فضای مجازی رها شده را ترسیم نمودهاند، اما متاسفانه با همه تأکیدات ایشان در این حوزه همانطور که معظمله در سخنرانی نوروزی با گلایه بیان فرمودند موضوع مدیریت صحیح فضای مجازی از سوی متولیان امر و مسئولان کشور مورد غفلت قرار گرفته و توجه کافی به آن صورت نگرفته است. اما آیا «غفلت» تعبیر درست و کاملی برای سوء مدیریت جاری در فضای مجازی کشور و میدان دادن به دشمن برای اثرگذاری مخرب فرهنگی، تغییر سبک زندگی ایرانی اسلامی، شکار ذهن و روح فرزندان و انحراف در مسیر تربیت آیندهسازان کشور، القای یأس و ناامیدی و پمپاژ جنگ روانی، تحریف و وارونهنمایی حقیقت و دروغ و حق و باطل و انواع هجمههای هدفمند است؟
باید گفت غفلت آن است که با یک هشدار یا تلنگر رفع و اصلاح شود اما وقتی بارها علاوهبر تأکیدات رهبر انقلاب، از سوی کارشناسان، رسانهها، علما، خانوادههای نگران و... به روشها و بیانهای مختلف نسبت به خطرات شیوه فعلی مدیریت فضای مجازی هشدار داده میشود و تغییری در این روند خسارتبار رخ نمیدهد باز هم میتوان این شرایط را صرفاً محصول غفلت دانست؟
رهبر معظم انقلاب صحنه موجود فضای مجازی و سرمایهگذاری و تحرکات دشمنان در این فضا را به صحنه جنگ تشبیه کرده و علاوهبر تأکید مکرر بر حیاتی بودن و قوی شدن در فضای مجازی برای کشور فرمودهاند: «قوی شدن کشور جزو هدفهای ما است... ابعاد قوّت ابعاد وسیعی است... امروز قوّت در فضای مجازی حیاتی است؛ امروز فضای مجازی حاکم بر زندگی انسانها است در همه دنیا؛ و قوّت در این [زمینه] حیاتی است» (۳/۱/۱۳۹۹)، ایشان همچنین از لزوم داشتن آرایش جنگی در این حوزه سخن گفتهاند:«امروز دشمنان از لحاظ فضای مجازی، دارند برنامهریزی میکنند برای اینکه از این طریق به کشور ضربه بزنند... [دشمن] از لحاظ فضای مجازی آرایش جنگی گرفته؛ در مقابل این دشمنی که آرایش جنگی در مقابل ملّت ایران گرفته، ملّت ایران بایستی آرایش مناسب بگیرد، باید خودش را آماده کند در همه بخشهای مختلف» (۱۱/۲/۱۳۹۸).
حال سؤال این است که مسئولان فضای مجازی کشور در بخشهای مختلف سیاستگذاری و ساماندهی و همچنین تأمین زیرساختهای مورد نیاز برای قوی شدن، حفظ استقلال و مبارزه در این نبرد مجازی به راستی در جهت قوی شدن حرکت کرده و آرایش جنگی گرفتهاند؟ آیا رفتار و تحرکات شورای عالی فضای مجازی با تشکیل نامنظم و دیر به دیر جلسات و خروجیهای کماثر یا مصوبات بدون ضمانت اجرایی و بدون نظارت درست بر روند اجرای آنها، شباهتی به یک اتاق فکر و عملیات در میدان جنگ مجازی دارد؟ آیا رفتارهای عجیب فلان مسئولی که وظیفه خطیر و مهم تامین زیرساختهای لازم برای خودکفایی و استقلال کشور در عرصه فضای مجازی کشور و تأمین ابزار و مهمات مورد نیاز رزمندگان و افسران جنگ در عرصه مجازی را دارد اما به جای ارائه گزارش و توضیح درباره چرایی رشد ناکافی و نامطلوب تکمیل شبکه ملی اطلاعات و تقویت توان داخلی در زیرمجموعههای آن از جمله حمایت از شبکههای اجتماعی و پیامرسانها و موتورهای جستوجوی داخلی که از سطح فنی خوبی برخوردار هستند، مشغول بارگذاری لیست آهنگها و فیلمهای مورد علاقه خود آن هم در بستر شبکههای اجتماعی مخرب غربی است نشان از تدبیر و آرایش جنگی یک فرمانده است؟ این شیوه مدیریت در عرصه نبردی که قابل کتمان نیست خیال دشمن را نگران میکند یا آسوده؟ آیا میتوان تصور کرد فرمانده ترابری یا مسئول ساخت معبر و خاکریز مورد نیاز سربازان در زیر آتش دشمن، به جای انجام وظیفهای که یک لحظه غفلت از آن میتواند جان سربازان یا مردم را به خطر بیندازد با فراغ بال و خیال راحت مشغول سلفی گرفتن با در و دیوار باشد؟!
همین حاشیهپردازیها و غفلت از عمل به وظایف اصلی از سوی مسئولان فضای مجازی و انفعال شورای عالی فضای مجازی است که باعث شده کشور در زمینه رشد زیرساختهای مورد نیاز برای استقلال و قوی شدن در عرصه فضای مجازی با تأخیر روبرو باشد. در همین زمینه رهبر انقلاب تاکنون در چند نوبت از تاخیر در تکمیل شبکه ملی اطلاعات گلایه کردهاند. ایشان در تاریخ ۲/۶/۹۹ اظهار داشتند:«شبکه ملی اطّلاعات اجزائی دارد، این اجزا باید در زمانبندیهای مشخّص تحقّق پیدا کند؛ آدم میبیند که تحقّق پیدا نمیکند، از زمانبندیها عقبند؛ یا سیاستهای اصولیای در زمینه پهنای باند وجود دارد که مکرّر ابلاغ شده، خب این سیاستها باید رعایت بشود و اینها مورد درخواست و تأکید مؤکّد اینجانب است.»
ایشان در جایی دیگر میفرمایند: «در مسئله فضای مجازی، آنچه از همه مهمتر است، مسئله شبکه ملی اطّلاعات است. متأسفانه در این زمینه کوتاهی شده. اینکه ما بهعنوان اینکه نباید جلوی فضای مجازی را گرفت، در این زمینهها کوتاهی کنیم، این مسئلهای را حل نمیکند و منطق درستی هم نیست... کشورهایی که شبکه ملّی اطّلاعات درست کردهاند و [فضای مجازی را] کنترل کردهاند به نفع ارزشهای مورد نظر خودشان، یکی دو تا نیستند». (۲۲/۳/۱۳۹۶)
البته برخی شیطنتها و تلاشها برای انحراف افکار عمومی از سوی برخی رسانهها و جناحهای سیاسی وابسته به دولت وجود دارد که انتقاد منتقدان به وضعیت یله و رهای مدیریت فضای مجازی را به جای پاسخگویی مترادف با اعتقاد منتقدان به فیلترینگ گسترده و سلب آزادی مردم یا علمگریزی و به روز نبودن آنها جا میزنند در حالی که بسیاری از منتقدان خود از فعالان عرصه فضای مجازی هستند و مخالفتی با استفاده درست از این فضا ندارند فقط خواستار اعمال مدیریت صحیح بر این فضا از سوی مسئولان هستند و در همان حال بسیاری از کسانی که منتقدان را به علمگریزی و نا آگاهی متهم میکنند افرادی کمسوادند و در سطح پایین از درک و شعور اجتماعی قرار دارند.
کاش همین طیفهای مدعی رها بودن لزوم فضای مجازی قدری شیوه مدیریت این فضا را از کشورهایی که گاه سنگ آنها را به سینه میزنند میآموختند. نمونههای بسیار زیادی از کشورهای اروپایی، آمریکا و کشورهای کوچک و بزرگ دنیا را میتوان مثال زد که با اتخاذ روشها و قوانین سختگیرانه در حوزه فضای مجازی اجازه نمیدهند ذرهای از منافع این کشورها تهدید شود. نمونههای زیادی از مجبور کردن پیامرسانها و شبکههای اجتماعی غیر بومی به تبعیت قوانین داخلی کشورها از جمله در ترکیه، چین، استرالیا، روسیه، آمریکا و... و تلاش کشورها برای حرکت به سمت حمایت از امکانات و خدمات بومی را میتوان برشمرد که متاسفانه دقیقاً برعکس شیوه مدیریت منفعلانه این فضا در کشورمان است.
برخی مدیران ما گاه در تقلید مدیریت لیبرالی از غربیها نیز لیبرالتر میشوند، مثلا وقتی گفتوگوی همراه با نگرانی نماینده زن کنگره آمریکا که به عنوان مادر پنج فرزند با مطالبهگری از مدیران فیسبوک و... خواستار توضیح آنها درباره تهدید این شبکهها علیه کودکان میشود را در کنار برخی بیخیالیهای موجود در بین مدیران داخلی که روز به روز معضلات و خطرات و تهدیدات فضای مجازی رها شده برای کودکان را بیشتر از قبل میبینند و حس میکنند اما شیوه خود را اصلاح نمیکنند قرار میدهیم نمیدانیم چه باید بگوییم.
از سوی دیگر گاه در بین برخی مسئولان کشورمان در حوزه مجازی یا حوزههای اجرایی دیگر به جای حمایت از شبکههای اجتماعی داخلی و فرهنگسازی در استفاده از آنها، شاهد سبقت و اشتیاقی عجیب برای استفاده از پیامرسانهای خارجی هستیم! مثلا یک برنامه صوتمحور جدید آمریکایی که تازه در کشورمان در حال عرضه است این روزها محل حضور تعداد زیادی از وزرا و مسئولان دولتی شده است و چه بسا همین حضور و تبلیغ بیشتر به شناخته شدن این پیامرسان غیر بومی کمک میکند!
وقتی از لزوم مدیریت فضای مجازی میگوییم از وزیر مربوطه میشنویم که «اینترنت ماهوارهای خواهد آمد و مردم هم از آن استفاده خواهند کرد. حکمرانی همه دنیا دچار چالش خواهد شد، هدف هم فقط ایران نیست، هدف تغییر تکنولوژی و سبک زندگی در دنیاست.» البته این مسئول پاسخ نمیدهد آیا میتوان در صحنه جنگ بگوییم چون دشمن مثلاً قدرت موشکی قویای دارد پس دیگر مرزها را رها کنید؟! آیا نباید به تقویت توان داخلی برای مبارزه با دشمن پرداخت؛ همان کاری که شهید طهرانیمقدم کرد؟
حال که رهبر معظم انقلاب خود یکی از حامیان اصلی استفاده صحیح از فضای مجازی هستند و حتی بارها بر لزوم تولید محتوا در این فضا تأکید داشتهاند، صریحتر از همیشه نارضایتی خود از رها بودن مدیریت فضای مجازی را بیان فرمودهاند، وظیفه جدی مجلس، قوه قضائیه، دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی است که جدیتر از همیشه به موضوع ورود کرده و با کمکاریها و ترک فعلها یا برخی وادادگیهای مضر در عرصه مدیریت و شاید خیانتها و اهداف پشت پردهای که مانع قدرتیابی مجازی کشور میشوند برخورد نمایند. ظاهراً از دولت فعلی با این روش مدیریت و نگاه غلط به مدیریت فضای مجازی که در جاهایی با اهداف سیاسی نیز گره خورده است نباید انتظار تغییر روش به نفع کشور و مردم را داشت هر چند وظیفه نظارت بر انحرافات و اشکالات همچنان بر عهده مجلس، دستاه قضا و... است اما باید یکی از اهداف اصلی دولت آینده را اصلاح شیوههای مخرب و غلط مدیریت فضای مجازی و تلاش برای تقویت جایگاه ایران در عرصه بومیسازی بیشتر این فضا از جمله تکمیل شبکه ملی اطلاعات دانست.
روزنامه وطن امروز
مرغ سحر در شام آخر دولت/زهرا محسنیفر
شما که زبان گرگهای دنیا را بلدید، لااقل کمی منطقالطیر یاد بگیرید شاید مشکل مرغ با مذاکره حل شود! تا محو زبان بدن دیپلماسی شدیم، اقتصاد ما چغر بدبدن شد. اگر یک ارزن همت داشته باشیم، دیگر مشکلات مزرعه اقتصاد را گردن آن مترسک کاکلطلا نمیاندازیم که جو را جای خود کاشته است. کدخدا، برای حل مشکل بازار مرغ ما تخم دو زرده نمیگذارد. سوءمدیریت مرغی نه به تحریم ربط دارد و نه به قحطی؛ نتیجه تحریمِ خودباوری و قحطی تدبیر است. آقایان باعرضه! مدیریت عرضه و تقاضای ماکیان را درست کنید، مدیریت آدمیان پیشکش! با جادوی اقتصاد آزاد، مرغها را لیبرال کردهاید تا از قفس قیمت رها شوند.دستگاه محاسباتی مرغ پخته را چنان مختل کردهاید که سفره مردم را دام بلا میبیند تا هم غم فراقش اشکمان را درآورد و هم تصور مزهاش بزاقمان را. آن بستههای کتفوبال را بلندپرواز کردهاید تا همه برای مشاهده مانور هوایی آنها صف بکشند. مرغ، همان دشمن فرضی است که در جنگ اقتصادی داریم از آن شکست میخوریم. وقتی با کنجنشینی نمیتوان کنجاله را مدیریت کرد، طبیعی است با بستنشینی نتوان اقتصاد مقاومتی را بسط داد. مدیریت مانیتوری، تصویری مینیاتوری از مرغ خلق میکند تا تابلوی «مرغ دولتی» برای عزت مردم گران تمام شود.
وقتی توانمندی ملی را در حد خودکفایی در تولید لولهنگ و آبگوشت بزپاش میدانیم، طبیعی است که در تهیه سور و سات جوج هم درمانده شویم. قرارگاه فرماندهی طیور، برج مراقبت قلعهمرغی نیست که ناظر افت و خیز طیارهها باشد. مدیریت کفمیدانی، قیمت مرغ را به قرارگاه میرساند. سفره دل مردم که باز میشود، از مرغی میگویند که از سفره آنها بار سفر بسته. عزت مرغهای امروز ثمره به خاک و خون کشیده شدن و زنده به گور شدن جوجههای دیروز است. زمانی گوشت سفید قوت لایموت بود ولی امروز قیمت آن روزگار مردم را سیاه کرده است.
مرغ آزاد ما را به مرگ گرفته تا به تب مرغ دولتی راضی شویم. آقایان متخصص گفتاردرمانی! وقتی مرغهای زبانبسته در بازار قشقرق به پا میکنند، برای اینکه زخم مردم را نمکسود نکنید، بهتر است زبان به کام بگیرید. مدعی بودید عزت ملی را به ایرانیان بازمیگردانید، نه به پرندگان! میخواستید پاسپورت را مایه افتخار کنید اما امروز کارت ملی را مانع ازدحام کردهاید. صف مرغ در آستانه انتخابات، صف رأی را جمع میکند، تا حماسههای قبلی دیگر تَکرار نشود! بگذارید در شام آخر دولت، سفره مردم آبرومند باشد، شکوهمندی پیشکش. صبح انتخاب نزدیک است. یادمان باشد «مرغ سحر» برایمان آب و نان نمیشود. در این دام و دانهها گرفتار نشویم.
روزنامه خراسان
محاکمه نتانیاهو و خطر ماجراجویی جدید /محمد محسن فایضی
اسرائیل سوم فروردین ماه چهارمین انتخابات پارلمانی خود را در دو سال گذشته برگزار کرد؛ تکراری که نشان دهنده عمق چالش سیاسی و بحران برآمده از اختلافات اجتماعی ساکنان سرزمین های اشغالی است. رژیم صهیونیستی حدود 30 ماه است که درگیر تشکیل دولت است. کابینه نتانیاهو در تمام این مدت یا موقت بوده یا برآمده از دولت وحدت ملی با گانتز، ژنرالی مخالف نتانیاهو و جریان راست اسرائیل.دیروز همان گونه که پیش بینی می شد رئیس این رژیم بعد از مشورت با احزاب راه یافته به پارلمان، نتانیاهو را مامور کرد تا دولت تشکیل دهد. او باید بتواند علاوه بر 30 کرسی حزب خودش، با 31 کرسی دیگر هم ائتلاف کند تا بتواند دولت تشکیل دهد. کاری که فعلا کمی بعید به نظر می رسد؛ البته این حالت به معنی شکست نتانیاهو نیست چون اگر او بعد از 27 روز نتواند ائتلاف تشکیل دهد، مخالفانش بعد از او فرصت خواهند داشت برای ائتلاف سازی اقدام کنند. اگر آن ها موفق شوند آن گاه نتانیاهو شکست خواهد خورد اما اگر آن ها هم مانند نتانیاهو موفق نشوند ائتلافی از اکثریت را شکل دهند، به سمت انتخابات دیگری خواهند رفت و تا انتخابات بعدی، باز نتانیاهو در راس قدرت خواهد بود. به تعبیری نخست وزیر مستقر باید دو بار شکست بخورد تا قدرت را واگذار کند. یکی تشکیل نشدن ائتلاف از سوی خودش و دیگری موفقیت رقیبانش در ائتلاف سازی.
البته سخنان رئیس رژیم صهیونیستی نشان می دهد او چندان به شرایط خوش بین نیست. او در جلسه دیروزش برای معرفی نتانیاهو به منظور آغاز فرصت ائتلاف سازی گفته است: «من با پارلمانی روبه رو هستم که در کمتر از دو سال، چهار بار خود را منحل کرده است. اختلافات، اختلافات واقعی و عمیقی است.» اختلافات در اسرائیل در 30 ماه گذشته تاثیر عمیقی بر روابط این رژیم و کشورهای منطقه ای هم گذاشته است. با رفتن ترامپ و سرکار آمدن معاون اوباما روی کار، شرایط برای صهیونیست ها ویژه تر هم شده است. نتانیاهو همان مقدار که روابط حسنه ای با ترامپ داشت، با بایدن و اوباما در دوره پیشین درگیر چالش هایی بود. تغییر سکان دار کاخ سفید، مسیر معامله قرن و عادی سازی روابط کشورهای عربی با تل آویو هم با ابهامات جدی روبه رو شده است. مسئله ای که جریان های مختلف در اسرائیل را برای این که سکاندارشان چه کسی باشد، مهم تر و حیاتی تر می کند. نتانیاهو و جریان راست بسیار سعی کرده اند این مولفه را برجسته کنند.
در ماه های گذشته نتانیاهو برای بهره گیری های انتخاباتی، بسیاری از کنش ها و تصمیمات منطقه ای اش را بدون هماهنگی با گانتز که شریک او در کابینه است، انجام داده است. بسیاری از تحلیل گران اسرائیل معتقدند سیاست داخلی و خارجی آن ها دو سال است گروگان فضای انتخاباتی است.
پیش بینی می شود در هفته های پیش رو، نتانیاهو برای نشان دادن قدرت سیاسی خود دست به ماجراجویی هایی در منطقه و نوارغزه هم بزند. موضوعی که در یک سال گذشته بسیار شاهد بودیم.
حملات مستقیم و ادامه دار به سوریه و ماجراجویی در غزه و حتی آب های آزاد و تعرض به نفت کش ها و ... بخشی از تلاش های نتانیاهو برای نجات از سقوطش در ماه های اخیر است. در صورتی که این بار هم انتخابات به بن بست برسد و فعلا محتمل ترین سناریو پیش رو هم هست، این ماجراجویی ها قطعا تشدید هم خواهد شد. نتانیاهو در حالی دیروز مامور تشکیل کابینه شد که روز قبل ترش، در دادگاه فسادش از کودتا علیه خودش خبر داده بود. برگزاری چهار انتخابات در دو سال و ناکامی جریان های چپ یا راست در ائتلاف سازی در کنار برگزاری دو جلسه دادگاه و معارفه نتانیاهو برای فساد و ماموریت به تلاش برای تشکیل کابینه به فاصله یک روز، همگی عمق اختلافات در این رژیم را نشان می دهد. اختلافاتی که می تواند فرصت خوبی برای مقاومت به منظور مقابله با معامله قرن و روند تطبیع یا همان عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل باشد؛ به شرط آن که محور مقاومت از مشکلات خود در حوزه های اقتصادی و امنیتی رها شود.
روزنامه ایران
کرونا با جان و جهان ما ایرانیان چه کرد؟/تقی آزاد ارمکی جامعه شناس
از اسفند سال گذشته تا به اینک که ویروس کرونا در ایران شیوع پیدا کرده همواره در سخنانی تأکید کردهام کرونا یک پدیده ملی است، البته نمود جهانی هم دارد ولی آمده است که بماند و نه به سادگی از بین برود. بههمین دلیل کرونا یک پدیده ماندگار است و اثراتش نیز همیشگی است؛ مثل بادی نیست که بوزد و چیزی را جابهجا کند و آدمها هر زمان که اراده کنند بخواهند آن چیز جابهجا شده را به وضعیت قبلی اش برسانند. کرونا آمده است فی الواقع اثرات بنیادین در زیست مردم ایرانی یا جهانی بگذارد. اینکه این اثر از روی اراده و سیستم هوشمند طراحی شده کرونایی است یا اینکه نتایج کرونا بر زندگی اینچنین است؟ در پاسخ باید بگویم، کرونا یک پدیده ارادی و سیستم هوشمند طراحی شده نیست اگر اینطور بود ما باید آن را بهعنوان یک پدیده ساخته شده دولتها و فرهنگها و حکومتها بدانیم که آمدهاند جهان را نابود کنند؛ خیر این پدیده هوشمند به آن معنا نیست.کرونا پدیدهای است محصول مجموعهای از اتفاقاتی که در زیست بشر معاصر اتفاق افتاده است. به همین دلیل کرونا یک بیماری مدرن است وما برخی هوشمندیها یا تغییر شکل اشکال گوناگونش را میبینیم. این پدیده هوشمند محصول زیست جامعه مدرن است و آمده است زندگی مدرن را دگرگون کند. طبیعی است این پدیده طبیعی، زیستی، بهداشتی و پزشکی خودش را به شکل پدیده اجتماعی، اقتصادی فرهنگی و سیاسی نشان دهد. بههمین دلیل است دولتها در مقابلش قرار گرفتند. به همین دلیل پدیده سیاسی است، تمام سیاستهای اقتصادی را تحت تأثیر قرار داده؛ امر اقتصادی است، مناسبات انسانی را تحت تأثیر قرار داده؛ پدیده فرهنگی است، زیست و زندگی مردم را تحت تأثیر قرار داده؛ پدیده اجتماعی است. این ابعادی که این پدیده پیدا کرده روزبه روز بر فربه و قوی بودن و همه جانبه بودنش افزون میشود. این پدیده مبتنی بر اراده یک فرد، یک گروه، یک سازمان و یک نیرو نیست و نمیتوانند آن را سامان دهند. به همین دلیل پزشکان روز اول قهرمانان این پدیده بودند بعدها قربانیان آن شدند و امروز نیز پزشکان و بهداشت و درمان متهمان اصلی این عرصه هستند. در جامعه امریکا متهمان اصلی سیستم بهداشت و درمان است.
در ایران هم کم کم نظام بهداشت و درمان متهم اصلی میشود چون نظام سیاسی و اقتصادی و فرهنگی بر نظام بهداشت و درمان متمرکز شده است. اینکه نظام بهداشت و درمان قهرمان بود، قربانی بود و الان محکوم شده است نشانه یک اتفاق مهم است که کرونا توانسته کسی که با تمام قد و قامت در مقابلش ایستاده بود یعنی پزشکان و نظام بهداشت و درمان را هم مغلوب کند. واقعیت این است. هنوز هم با اینکه واکسن تولید شده است ولی همچنان کرونا میتازد و اشکال جدیدی ازاین ویروس ظهور پیدا میکند البته ما نیز در آینده با یک پدیده «کرونای ایرانی» که تأثیر بر زندگی ایرانی گذاشته روبهرو خواهیم شد هم به لحاظ نوع پدیدهاش که زیست میکند و هم با اثراتش بر جامعه ایرانی روبهرو میشویم.
سؤال اساسی این است آیا کرونا بر جامعه ایرانی اثر گذاشته است؟ اگراثر گذاشته کوتاه مدت است یا بلند مدت و ساختاری است؟ اگر این اثرات ساختاری است بیشتر در کجاها اثرگذار شده است و کانون اثرگذاری اش کجا است؟ طبیعی است و در زیستمان نیز میبینیم اثر کرونا موقتی نیست بنیادی است و در کل ساختار اجتماعی جامعه ایرانی کرونا میتازد. کانون اثرگذاری و هدفگیری کرونا کجاست؟ در پاسخ به این سؤال باید ببینیم جامعه ایرانی چگونه صورتبندی شده است؟ مثلاً جامعه امریکا عنصر سرمایهداری و اقتصاد اصلیترین ساختار آن است. کرونا علاوه بر عنصر اقتصاد و سرمایه داری، سیستم پزشکی و درمان را در امریکا هدف گرفته است شاید یک جنگ تمام عیار نمیتوانست امریکا را مستأصل کند و تلفات بسیار و نابسامانی فراوان برجای بگذارد. حداقل اثرگذاری کرونا در حوزه سیاسی امریکا حذف رئیس جمهور قدرتمند امریکا بود.
این کرونا بود که ترامپ را حذف کرد و بایدن را آورد. بایدن یک رئیسجمهوری کرونایی است. جالب است که بعدها بتوان این ویژگی را در رفتار و منش بایدن هم پیگیری کرد که چگونه کرونایی عمل میکند. در ایران باید ببینیم مرکز نظام اجتماعی کجاست؟ یکی از مراکز حوزه دین است مرکزدوم حوزه دولت و مرکز سوم حوزه خانواده است. چون من نظام اجتماعی ایران را نظام سه پایه میدانم و کرونا سه پایه و بنیان اساسی نظام اجتماعی ایران را مورد حمله قرار داده است. حوزه دولت را بهصورت بنیادین به چالش کشیده و کارایی نظام سیاسی را مورد سؤال قرار داده است. در آغاز، کرونا به انسجام موقت درون نظام کمک کرد ولی در نهایت چون نظام سیاسی در ایران نتوانست از این انسجام ایجاد شده بهره ببرد مشکلاتی برای نظام سیاسی ایجاد کرده است همین دوگانه جدید اصلاحطلبی و اصولگرایی ریشهاش به اثرات کرونا در ساخت سیاسی برمیگردد بگونهای که همه متهم میکنند نظام سیاسی نتوانست کاری انجام دهد پس نیاز به بیان جدید از دولت و نظام سیاسی برای برون رفت از چالشها و مشکلات اقتصادی است.
این مسأله را کرونا خیلی بیشتر از برجام نشان داده است. کانون دیگر هدفگیری کرونا عرصه دین است. هنوزعرصه دین در کرونا متمرکز شده و جداییهای متفاوتی ایجاد میکند. جدایی بین مراکز دینی؛ دین به معنای شریعت، مناسک و امثالهم. فی الواقع کرونا ناخواسته به تولید و تقویت دین فردی کمک میکند. دینی که براساس ایمان است و این نوع دین فردی شکل میگیرد شاید اگر در دورههای گذشته یک اتفاق تاریخی موجب شده بود دینگرایی فردی شکل بگیرد در حال حاضر کرونا توانسته به این عرصه وارد شود و فردیت آدمها را مهم کند. ما در آینده نه چندان دور با تمام تلاشی که نظام سیاسی، دینی و مرجعیت و روحانیت خواهند داشت ولی با یک زمزمه از نوع دین فردی و تکثرگرایی بزرگی در عرصه دینی مواجه خواهیم شد. هر چند عالمان حوزه دین داران کمک کردند، مراکز دینی و مساجد را بستند و سعی کردند از تجمعهای دینی اجتناب کنند تا جان انسانها نجات پیدا کند ولی در نهایت یک نوع امکان بازنگری دینی برای افراد ایجاد کرد.
کانون سوم که کرونا مورد چالش قرار داده خانواده است خانواده ایرانی در گذشت سالیان سال تغییرات مهمی پیدا کرده است مثل تغییر ریزش خانواده گسترده، ظهور و قدرت یافتن خانواده هستهای، اهمیت زنان، اهمیت فرزندان و ظهور سالمندی و امثالهم. کرونا خانواده را اول کانون کرد بعد بیکانون کرد یعنی اول همه آدمها برای اینکه در جامعه کسی را نبینند به خانواده برگشتند. خانواده یک بار دیگر مهم شد ولی با اینکه خانواده مهم شد کرونا بهدلیل اثرگذاری در ساخت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خودش عاملی برای انفجار درون خانواده شد و خانواده را به یک ساحت انفجاری تبدیل کرد. مسأله دوم تمرکز بسیاری از اتفاقات به درون خانواده مانند واگذاری آموزش به درون خانهها، تفریح و بهداشت به درون خانوادهها بود در حالی که خانواده استعدادش را نداشت و ضعیف شده بود و اینجا خانواده را به مرکز چالشهای بنیادین دیگر در نظام اجتماعی ایرانی تبدیل کرد. بنابراین خانواده اول به مرکز مهم تبدیل شد و بعد بیمرکز شد. در دوره جدید و بعد از پایان کرونا خانواده مرکز مهم چالش اجتماعی است و زمینه اتفاقاتی در آینده ایران خواهد بود.
در مجموع باید بگویم کرونای ایرانی بر جامعه ایرانی اثرگذاری ماندگاری خواهد داشت فقط باید کرونا از جامعه فاصله بگیرد تا ببینیم چه بر سر جامعه ایرانی آمده است مثل زمان جنگ که بعد از پایان جنگ میبینیم چه نوع دگردیسی اتفاق افتاده است. زمانی که توانستند کرونا را از طریق واکسن مهار کنند آن وقت شاهد خواهیم بود کرونا جامعه جدیدی ایجاد کرده است که کمتر تناسبی با جامعه قبل از کرونا دارد. آنجاست که خواهید دید یک دفعه چه اتفاقات عجیب و غریب میافتد؛ اولین اتفاق در حوزه سیاست است که از طریق جامعه به چالشهای ناکارآمدی دچار خواهد شد. چالش دوم دین فردی است و چالش سوم خانواده است که تقسیم کار و جدایی گزینی و فردیت انسان ایرانی ظهور خواهد کرد و بعد اینها اثراتی را در ساخت فرهنگ، اقتصاد و مناسبات جامعه ملی و جهانی ایجاد خواهد کرد و گزاره هایش را در ادبیات و فرهنگ و موسیقی هم خواهیم دید بهطوری که در آینده ما با نجواهای جدید در هنر و فرهنگ و موسیقی و قصه ایرانی روبه رو خواهیم بود.
روزنامه شرق
سیاستمدار و هنرمند علیه جامعه مدنی/حمزه نوذری . جامعهشناس و استاد دانشگاه
در چند روز اخیر (نوروز ۱۴۰۰) دو رخداد در جامعه شکل گرفت و بازتاب وسیعی پیدا کرد که وجه مشترک هر دو بیتوجهی و تضاد با جامعه مدنی بود. رخداد نخست امضای سند همکاری با کشور چین بود. واکنشهای متفاوتی نسبت به این برنامه به وجود آمد. این واکنشها را میتوان مانند پیوستاری در نظر گرفت که در یک سر پیوستار دیدگاهی قرار دارد که این سند همکاری را با قرارداد ترکمنچای مقایسه میکند و آن را به همان مقدار باعث ضرر و زیان مردم ایران میداند. در سر دیگر پیوستار تفکری قرار دارد که امضای این سند را به عنوان تحقق نگاه به شرق و مقابله با استعمار نوین آمریکا ستایش میکند. حامیان این تفکر اعلام کردند که چرا زودتر این سند همکاری که ما را بینیاز از برجام میکند، محقق نشده است.در میانه پیوستار دیدگاههای متعددی قرار دارد ازجمله برخی معتقدند که سرمایهداری بدون دموکراسی چینی در حال توسعه به تمامی کشورهاست. دولتمردان ایرانی به دنبال سرمایهداری منهای دموکراسی چینی هستند که برای جامعه ما مناسب نیست. برخی نیز معتقدند امضای سند همکاری دوجانبه و چندجانبه با کشورهای دیگر امری معمول و متداول است. برخی به خصلتهای چینیها اشاره کردند و چینیها را به دلیل تجربه تمامیتخواهی و تعهدنداشتن به مفاد قرارداد شایسته سرزنش میدانند. اما مسئله مهم بیتوجهی دولت (بهمعنای عام آن) به درخواست جامعه مدنی برای انتشار متن کامل سند همکاری است. سخنگوی دولت در مقابل این خواست جامعه مدنی اعلام کرده است که دولت چین مایل به انتشار آن نیست و مردم نگران نباشند چون این سند همکاری است و نه قراردادی که تعهدآور باشد. این سخن بهمعنای آن است که سیاستمداران ایرانی خواست دولت چین را ارجح دانستند و در مقابل جامعه مدنی موضع گرفتند که میتوان گفت طرد و کنارگذاری جامعه مدنی است.
رد درخواست جامعه مدنی برای انتشار متن کامل سند همکاری به گمانهزنیها درباره مفاد این سند دامن زده است. رخداد دوم مرگ دردناک یکی از مجریان سابق صداوسیما بود. نکته مهم واکنش هنرمندان به این اتفاق بود. برخی هنرمندان جامعه مدنی مردم را قاتل این هنرمند اعلام کردند. این عبارت کسی که شما کشتید، مرد، اوج موضعگیریهای هنرمندان بود؛ البته برخی دیگر نیز با ادبیات اینچنینی خطاب به مردم نکاتی مطرح کردند. در چند سال اخیر و با گسترش شبکههای اجتماعی، جامعه مدنی به دورویی، تزویر و نان به نرخ روز خوردن هنرمندان انتقادات جدی وارد کرده بود. نقد جامعه مدنی نسبت به خانم مجری متوفی از همین زاویه مطرح شده بود. قبل از این جامعه مدنی ناصداقتی یکی از بازیگران مطرح سینما را که جایزه جهانی ارزشمندی نیز به دست آورده است، نقد کرده بود. مردم از تناقض گفتار این بازیگر با رفتارش در آمریکا که به صورت ناشناس واکسن کرونا دریافت کرد، گله و شکایت کردند، هرچند برخی افراد در نقد منصفانه عمل نکردند که واکنشی عجیب از طرف این بازیگر را به دنبال داشت.
کسی که موقع دریافت جایزه اسکار اعلام کرد این جایزه را به مردم ایران تقدیم میکند، در مقابل این نقد اعلام کرد وامدار هیچ فردی نیست و کانالهای ارتباطی با مردم را بست. رفتار دولتمردان و هنرمندان در این دو رخداد شبیه به هم و در مقابل جامعه مدنی بود. دولتمردان درخواست جامعه مدنی را فدای تقاضای دولت چین کردند و برخی هنرمندان نیز جامعه مدنی را قاتل مجری تلویزیون معرفی کردند. بر اساس این طرز تفکر جامعه مدنی فقط باید مطیع و تحسینگو باشد. اما زمانی که جامعه مدنی منتقد میشود باید در مقابلش ایستاد یا با طرد یا با اتهام به قتل. زمانی که سیاستمداران و هنرمندان به افتخاری نائل میشوند، در مقام سخن خود را وامدار مردم میدانند و آنان را ولینعمت خود تلقی میکنند اما زمانی که نقد میشوند، ناقدان را مذمت میکنند. هنرمند وقتی جایزه میگیرد آن را به مردم ایران تقدیم میکند و دولتمردان مردم را صاحبان اصلی انقلاب و نظام میدانند اما وقتی جامعه مدنی عدم صداقت آنها را متذکر میشود، کنار گذاشته یا قاتل پنداشته میشود.
هر دو این کنشگران خواهان هوراکشیدن و کف و سوت زدن جامعه مدنی هستند. جامعه مدنی را باید با نقد و تحسینشان پذیرفت. هنرمندی که بابت نقد جامعه مدنی از آنها قهر میکند و سیاستمداری که ارائهندادن متن سند همکاری به جامعه مدنی را امری متداول و مرسوم میداند، باید نقد کرد. منتقد را قاتل نامیدن هیچ توجیهی ندارد و واقعیتی را برملا نمیکند. دولتمرد یا هنرمندی که مبلغ چیزی میشود ولی در عمل به سخن خود بیتوجهی میکند، باید تحسین کرد یا نقد؟ جامعه مدنی سالها رفتار دولتمردان و هنرمندان را رصد کردهاند، سخنان و حرفهایشان را شنیدهاند. پس حق دارند مطابق معیارهای خودشان سیاستمداران و هنرمندان را نقد کنند. سیاستمدار و هنرمند هر دو مردم را به تحسین یا سکوت دعوت میکنند. جامعه مدنی حق دارد نقد کند هم سیاستها را و هم رفتار هنرمندان را. آیا اگر مردم دورویی و تزویر هنرمندان را نقد کنند، به معنای دوربودن از ادب و انصاف است ولی برخی هنرمندان منتقدان را قاتل بنامند، سزاست؟
اخبار ویژه 18 فروردین ماه
روزنامه کیهان
بنویسید حماقت و خیانت بخوانید شجاعت!
یک روزنامه غربگرا اذعان کرد که آمریکا خواستار بازگشت به برجام نیست؛ اما با این وجود نوشت: ایران شجاعت لازم برای عبور از پستی و بلندیهای این منازعه را ندارد(!) شرق در تحلیلی به قلم ابوالقاسم دلفی(سفیر سابق ایران در فرانسه) و با عنوان «چه انتظاری از مذاکرات وین میتوان داشت؟»، نوشت: آیا میتوان به نتیجه روند شتاب گرفته مذاکرات برجام تحت پوشش کمیسیون مشترک و بازگشت آمریکا به موافقتنامه هستهای در چارچوب آنچه جمهوری اسلامی ایران برای خود تصویر کرده است، امیدوار بود؟ جو بایدن رئیسجمهور جدید آمریکا، قبل از ورود به کاخ سفید به دفعات اظهار داشته بود که آمریکا مجددا به برجام بازخواهد گشت اما بعد از ورود به دفتر کارش، بازگشت آمریکا را مشروط به این کرد که تهران پیش از آن به تعهدات خود جامه عمل پوشانده باشد. تعهداتی که در پاسخ به خروج یکطرفه ایالات متحده از موافقتنامه و برقراری تحریمهای بین سالهای 2021-2017 از سوی ترامپ، نادیده گرفته شد.طی ماههای اخیر و به دنبال زمزمههای بازگشت آمریکا به برجام و تعیین شروطی از طرف واشنگتن، جمهوری اسلامی ایران در موارد مختلفی اصول مبنایی خود برای بازگشت آمریکا به برجام را در فرصتهای مختلف و مقتضی تبیین کرده است که در درجه اول شامل عدم مذاکره مستقیم با آمریکاست و سپس تاکید بر اینکه آمریکا برای بازگشت به برجام نیاز به هیچگونه مذاکرهای ندارد. محور بعدی مطروحه از سوی ایران تاکید بر این موضوع بوده است که اصول مندرج در برجام همانگونه که هست قابل مذاکره مجدد نیست ضمن آنکه توان موشکی و اقتدار منطقهای ایران نمیتواند موضوع هیچگونه مذاکرهای قرار گیرد. ایران طرحهایی مانند انجام اقدامات گام به گام ارائه شده از سوی طرفهای برجامی برای بازگشت آمریکا به موافقتنامه هستهای را با مواضع اعلامی خود منطبق ندانسته و آن را غیرمفید و غیراجرایی ارزیابی کرده است.
از طرفی براساس پارهای اظهارنظرهای داخلی، ظاهرا برجام از بنبست خارج شده است. اگر این برداشت از انجام گفتوگوهای کمیسیون مشترک برجام در سطوح مختلف گرفته شده باشد، علیالظاهر نباید به عنوان عنصر جدیدی تلقی شود که بنبستشکن بوده باشد. شرق در پایان مینویسد: با نگاه به توضیحات ارائه شده و مواضع طرفهای مورد منازعه در برجام، جای این سوال وجود دارد که آیا آمریکای بایدن با برداشت از موافقتنامهای که به زعم واشنگتن دارای اشکالات فراوانی است، دچار تردیدی جدی، برای بازگشت به برجام نشده است؟ ضمن آنکه رغبت و مواضع طرف دیگر این منازعه هم، به دلایلی که گذشت منعکسکننده جسارت و شجاعت لازم برای عبور از پستی و بلندیهای این منازعه نیست.
نویسنده به اصطلاح دیپلمات شرق توضیح نداده که وقتی دولت آمریکا حاضر نیست به تعهدات نقض شده خود برگردد، شجاعت ایران برای عبور از پستی و بلندیها دقیقا چه معنایی میدهد؟ در حالی که در پسابرجام و حتی پیش از روی کار آمدن ترامپ، تحریمهای ضد ایرانی توسط دولت دموکرات اوباما در قالب تحریمهای ویزا، آیسا و سیسادا گسترش یافت و دولت فعلی نیز بر حفظ همان تحریمها اصرار دارد، کوتاه آمدن از حقوق خود، نامش شجاعت است یا حماقت و خیانت؟! اگر مراد، مذاکره مجدد است، که مذاکره برای مذاکره معنا ندارد. اگر هدف از مذاکره توافق است، که توافق موجود است و آمریکا از روز اول آن را زیر پا گذاشته است.
همشهری: بیتدبیری دولت علت اصلی گرانی مرغ است
پشت پرده نابسامانی و گرانی در بازار مرغ، جاماندن سیاستگذاران از تدابیر بهموقع است. روزنامه همشهری ضمن اشاره به ماجرای چندی پیش دفن جوجههای یکروزه، نوشت: کمبود نهادهها، تثبیت دستوری قیمتها و نبود برنامه برای تامین کسری تولید و از سوی دیگر فاصله قیمت مرغ و تخممرغ از واحد تولیدی تا مراکز عرضه خردهفروشی موجب کمبود و گرانی این اقلام در بازار مصرف شد. نرخ جوجه یکروزه که سال گذشته 500 تومان بود اکنون به 2500 تومان افزایش یافته است. اکنون نیز فاصله قیمت تمامشده هر کیلوگرم مرغ و تخممرغ درب واحدهای مرغداری با نرخ فروش این اقلام در بازار بهمراتب بیشتر شده و درواقع مصرفکنندگان و تولیدکنندگان این اقلام تاوان سیاستگذاریهای نادرست یا شتابزده در حوزه تامین نهادهها، تولید و بازاررسانی این اقلام را میدهند.این شرایط علاوه بر تشدید فشار اقتصادی ناشی از افزایش قیمت این اقلام به مردم بهخصوص اقشار کمدرآمد، آینده تولید صنعت دام و طیور را به مخاطره انداخته و کشتار مرغهای مادر در برخی واحدهای مرغداری، تداوم مشکلات تامین، افزایش قیمت و افت کیفیت نهادههای تولید از کنجاله سویا گرفته تا ذرت و دارو و مکملهای غذایی در بازار آزاد، صرفه اقتصادی تولید در صنعت دام و طیور را از بین برده است. رشد تقاضای ناشی از انتظارات تورمی نیز به احتکار خانگی و دلال بازی در بازار مرغ و تخممرغ دامن زد و علاوه بر آن افزایش قیمت کالاهای اساسی و اقلام خوراکی نیز تأثیر مستقیمی بر رشد تقاضای برخی مواد پروتئینی مانند مرغ و تخممرغ و جایگزینی آن در سفره خانوارها داشت و به نوسان قیمتها در بازار این اقلام کالایی دامن زد. دعوای وزارتخانههای جهادکشاورزی و صمت و پاسکاری مشکلات تامین نهاده و عرضه مرغ و تخممرغ نیز در کاهش تولید و عرضه و گرانی مرغ و تخممرغ مؤثر بود.
مسخره است که ما آمریکاییها برجام را نقض کردیم اما طلبکاریم
تحلیلگر شبکه اماسانبیسی میگوید: مسخره است که آمریکا به عنوان ناقض برجام بگوید ایران باید به تعهداتش برگردد. هیس براون در یادداشتی که به رایزنیهای برجامی در وین اختصاص دارد، نوشت: وین در مذاکرات منتهی به برجام نیز میزبان مذاکرات بود. توافقی که آن زمان به دست آمد، توسط دولت آمریکا زیر پا گذاشته شد زیرا ترامپ فکر میکرد با خروج از توافق و تشدید فشارها، موجب توافق سختتر میشود اما چنین اتفاقی نیفتاد. وقتی دولت بایدن درباره بازگشت به برجام برای ایران شرط گذاشت، من و دیگر افرادی که از ابتدا از توافق (برجام) حمایت کردیم، گیج و نگران شدهایم چرا که به نظر میرسد احتمال اینکه دولت بایدن روزنه باقی مانده برای بازگشت ایالات متحده به این توافق را از دست بدهد، وجود دارد.دیپلماتهای آمریکایی نمیتوانند از این موضوع اجتناب کنند که وضعیت موجود، تقصیر ایالات متحده است. آژانس بینالمللی انرژی اتمی مکررا تا سال ۲۰۱۸ تایید کرده بود که ایران به مفاد توافق پایبند بود. هیچ توجیهی برای خروج از توافق وجود نداشت البته به جز اینکه «ما خواهان چیزهای بیشتری هستیم» اما این موضوع مغایر با اساس مذاکرات از روی حسن نیت است». از زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ما شاهد یک نوع بحث از سوی واشنگتن و تهران بودهایم که در آن، یک طرف به طرف مقابل اصرار میکند که او باید اول به محدودیتهای توافق برگردد. طرح این موضوع از سوی ایالات متحده، مسخره است چون این ما بودیم که ابتدا (توافق) را ترک کردیم. ما باید ابتدا برگردیم و دولت بایدن باید فورا تحریمهای اعمال شده طی ۱۸ ماه اخیر را بردارد.
نیوزویک: غیر از لفاظی سیاست بایدن همان سیاست ترامپ است
یک نشریه آمریکایی تصریح کرد: بایدن، بهتر از ترامپ نیست و سیاست خارجی آمریکا در دوره او ثابت باقی مانده است. نیوزویک در گزارشی نوشت: نزدیک به دو ماه از ورود جو بایدن به کاخ سفید میگذرد. سیاست خارجی او چگونه است؟ در قیاس با رئیسجمهوری پیش از خود چطور عمل میکند؟ آیا دولت جسارت انجام کارها به شیوهای متفاوت را دارد یا اینکه استراتژی بزرگ ایالات متحده در چنگال برتریطلبی سرد و سرسختانه باقی میماند؟ هواداران مشتاق رئیسجمهوری جو بایدن به تغییر لحن او اشاره میکنند.همه اظهارات بایدن درباره سیاست خارجی به بازسازی اتحادها و مشارکتهای ایالات متحده اشاره داشتند. بایدن همچنین یکسری اقدامات اولیه برای بازگرداندن ایالات متحده به چارچوب چندجانبه انجام داده و برای نمونه، به توافق آب و هوایی پاریس پیوسته و تعاملات با شورای حقوقبشر سازمان ملل متحد را مجددا آغاز کرده و از تمایل به پیوستن دوباره به توافق هستهای ایران سخن گفته است.
اما اگرچه کاخ سفید بایدن میخواهد شرایط را در قیاس با دوران ترامپ تغییر دهد، سیاست خارجی ایالات متحده در کل نسبتا ثابت باقی مانده است. به استثنای اعلام توقف حمایت نظامی از ائتلاف تحت رهبری سعودی در یمن و تمدید توافق جدید استارت با روسیه، سیاست خارجی بایدن بیش از آنچه حامیان او میخواهند بپذیرند، شبیه ترامپ است. در واقع، در رابطه با برخی از موضوعات مانند ایران، جدای از لفاظیها، شباهتهای بایدن و ترامپ تاکنون بیش از اختلاف آن دو بوده است.
در رابطه با روسیه، موضعگیری رئیسجمهوری بایدن تفاوتی با دولت قبلی نداشته است؛ کاخ سفید اولین تماس تلفنی بایدن با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه را یک تبادل سخت و بی معنی توصیف کرد که یعنی بایدن برخلاف ترامپ در اظهارات عمومی همتای روس خود را مورد تمجید قرار نمیدهد یا خواستار تنظیم مجدد روابط دوجانبه نمیشود.
در رابطه با ایران، تیم سیاست خارجی بایدن در زمان کارزار انتخابات ریاستجمهوری به شدت از استراتژی اعمال فشار حداکثری دولت ترامپ انتقاد میکرد و دلیل خوبی هم برای این کار داشت. به نظر میرسد ترغیب ایران به عقبنشینی از برنامه هستهای به سادگی ترساندن خریداران خارجی نفت و مطرح کردن خواستههای عجیب و غیرواقعی و تلاش برای ورشکستگی اقتصاد ایران نیست. ایرانیها که همواره در برابر اعمال زور خارجی مقاومت نشان دادهاند، در برابر افزایش فشار از سوی ایالات متحده به تشدید و تسریع فعالیتهای هستهای روی آوردند. بایدن بارها درباره بازگشت به میز مذاکره با ایران سخن گفته و اشاره کرده اگر ایران به تعهدات خود بازگردد، آمریکا هم به برجام برمیگردد. با این وجود، همان استراتژی اعمال فشار حداکثری که بایدن مورد انتقاد قرار داده بود، همچنان پابرجاست. هیچ کدام از تحریمهای دوران ترامپ لغو نشده است.
وام 5 میلیارد دلاری که ایران از صندوق بینالمللی پول درخواست کرده، همچنان مسدود مانده چون آمریکا مانع از پرداخت آن شده است. میتوان گفت سیاست ایالات متحده در خاورمیانه مانند گذشته است. تقریبا 900 سرباز آمریکایی هنوز در شرق سوریه مستقر هستند. با توجه به اینکه بایدن از مجازات محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی، خودداری کرده به نظر میرسد که دولت او هم مانند دولت ترامپ به دفاع از عربستان متعهد است. نیروهای آمریکایی در عراق همچنان در معرض حملات موشکی گروههای شبهنظامی هستند و هواپیماهای جنگی ایالات متحده به حملات تلافیجویانه به مواضع این گروههای شبهنظامی ادامه میدهند. شاید حامیان بایدن ترجیح بدهند تغییر لحن و اظهارات او را به عنوان نشانهای از تغییر رویکرد از دوران ترامپ در نظر بگیرند. اما واقعیت را نمیشود تغییر داد: سیاست خارجی امروز ایالات متحده با سیاست خارجی دیروز آن هماهنگ و مشابه است.
همتی: از بانک مرکزی استقراض کردند /دولت: استقراض نکردیم(!)
در حالی که رئیس کل بانک مرکزی به صراحت کسری بودجه دولت را موجب افزایش پایه پولی و نرخ تورم میداند، وزیر اقتصاد اما با رد کردن این موضوع میگوید دولت یک ریال هم برای بودجه سال 99 استقراض نکرده است. به گزارش روزنامه جوان، آقای روحانی معتقد است دولت برای کسری بودجه دست به استقراض و چاپ پول نزده است؛ موضوعی که از سوی کارشناسان با انتقادات بسیاری مواجه شد تا اینکه رئیس کل بانک مرکزی هفته گذشته اظهارات دولتیها را رد کرد.او گفت: بگذارید با مردم شفاف باشیم. برای مثال در سال 98 و 99 بخشهایی از بودجه دولت از طریق درآمدهای تسعیر صندوق توسعه ملی تأمین شد که به زبان سادهتر به معنای چاپ پول است که نتیجهاش تورم خواهد بود، اما در بانک مرکزی با توجه به کسریهای بودجه کاری غیر از این نمیتوانستیم انجام دهیم. اعتراف همتی گرچه دیر بود، اما تناقضات گذشته را زنده کرد تا مشخص شود، دولت در ارائه آمارهای صحیح عملکرد عجیبی داشته است؛ به عنوان نمونه روحانی در تاریخ اول دیماه 99 گفته بود: اوراق را به جایگاه واقعی آن رساندیم و اعتماد مردم برای خرید اوراق دولتی جلب شده است. اوراق دولتی را جایگزین پول نقد کردیم و ریالی از بانک مرکزی استقراض نکردیم، اما نسبت به این مسائل کمتر صحبت میشود. ما اصلا استقراضی از بانک مرکزی نمیکنیم و نکردیم.
همچنین محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه در زمستان سال گذشته و در تشریح اجرای قانون بودجه سال 99 در هشت ماهه نخست سال 99 با تأکید بر اینکه دولت 31 هزار میلیارد تومان نسبت به قانون سال 99 کمتر مصرف کرده است اما 53 درصد حقوق و مزایا را افزایش داده گفته بود: در این مسیر از منابع بانک مرکزی استقراض نکردیم و حتی آقای همتی از این اقدام تشکر کرد که بودجه 99 فشاری به بانک مرکزی وارد نکرده است. اعتراف رئیس کل بانک مرکزی اما با واکنش وزیر اقتصاد و امور دارایی همراه شده تا به خوبی نشان دهد هیچ وحدتی در ارائه آمارهای دولتی وجود ندارد.
فرهاد دژپسند در واکنش به خبر چاپ پول توسط بانک مرکزی طی سال گذشته و استقراض دولت از این بانک برای اجرای قانون بودجه سال 99 گفت: دولت یک ریال برای اجرای بودجه سال 99 از بانک مرکزی استقراض نکرده است و بانک مرکزی تنها برای ایفای تعهدات برخی از اجزای بودجه، ارز را خریداری کرده و در مقابل پول تزریق کرده است. اظهارات این عضو دولت از آن جهت تعجببرانگیز است که این عمل مصداق بارز استقراض از بانک مرکزی است و محل تأمین آن پایه پولی است که به تشدید نقدینگی و افزایش تورم میانجامد؛ در حالی که اگر این ارزها در دسترس بود، بانک مرکزی با فروش آن نه تنها موجب افزایش پایه پولی نمیشد، بلکه مقداری از نقدینگی اقتصاد نیز کاسته میشد. حالا میتوان دلیل ادامه تشدید تورم و نوسانهای بازار ارز را در حالی که انتظارات منفی تعدیل شده بود، متوجه شد.
فرافکنی نکنید! مقصر کسی است که گفت از پیک کرونا عبور کردیم
یک روزنامه حامی دولت از مقامات دولتی به ویژه رئیسجمهور خواست کوتاهی خود در برداشتن محدودیتهای سفر و شیوع دوباره کرونا را مشمول فرافکنی نکنند. روزنامه آفتاب یزد در سرمقاله خود نوشت: دیروز اظهارنظرهای مقامهای دولتی مرتبط با کرونا را که مرور میکردم به یک نتیجهگیری رسیدم: اینکه امروز درگیر چهارمین موج ویروس منحوس شدهایم تقصیر مردم است نه مسئولان! برخی مقامها با ایما و اشاره و برخی مقامها صریحاً جامعه را مقصر این وضعیت میدانند. عدهای از آنها خیلی هم طلبکارانه سخن میگویند و نهیب میزنند که گفته بودیم سفر نروید و گفته بودیم پروتکلها را رعایت کنید.بهرحال پیش از شروع سال جدید و دقیقا در همان ایامی که رئیسجمهور مدعی بود دیگر پیک کرونا نداریم و وزیر بهداشت با «قسم» تلاش داشت مردم را در تعطیلات در خانه نگه دارد مشخص و محرز بود که یک سوء مدیریت شکل گرفته است. آن روزها بسیاری از رسانهها و ناظران تاکید داشتند شیوع ویروس جهش یافته بسیار جدی است و تجربه نشان داده این ویروس، به فرد درگیر شده ۳ روز بیشتر مهلت نمیدهد و این سوءمدیریتها نتیجهاش یک کشتار جمعی است. حالا آمارها کم کم در حال اثبات همان هشدارهاست. آمار مرگ و میر سه رقمی شده و بیمارستانها دیگر تخت خالی ندارند.
روزنامه وطن امروز
آیتالله رئیسی: دستگاه قضا پیشانی اجرای عدالت است
رئیس قوه قضائیه گفت: باید بازنگاهی در قوانینی نظیر قانون مجازات اسلامی و آیین دادرسی کیفری مبتنی بر ثباتدهی به این قوانین صورت گیرد و راهکار این قضیه تهیه و تدوین سیاستهای جنایی و کیفری با مشارکت دانشمندان حوزهها و دانشگاهها و حقوقدانان کشور و قضات عالم و باتجربه دیوان عالی کشور است. آیتالله سیدابراهیم رئیسی با بیان اینکه قانونگذار جایگاه نظارت را بر همه آرا و به صورت مطلق در قانون اساسی برای دیوان عالی کشور دیده است، ادامه داد: ما یک نظارت بر قوانین و مقررات داریم که شورای نگهبان تضمینکننده موازین شرعی و قانون اساسی برای قوانین مصوب مجلس است و بر تمام قوانین و مصوبات مجلس نظارت میکند. در نظام جمهوری اسلامی که مبتنی بر دین و آموزههای دینی است هیچ حکم، قانون و تصمیم خلاف شرعی نباید گرفته شود و اگر اخذ شود از درجه اعتبار ساقط خواهد بود.رئیس دستگاه قضا تاکید کرد: در هر بخشی مشخص شود که تصمیم، رای و قانونی برخلاف موازین شرعی اخذ شده، از درجه اعتبار ساقط است، تضمینکننده این نظر قانون اساسی و تضمینکننده این نگاه در قوه قضائیه دیوان عالی کشور است، البته مراحل و فرآیند دادرسی همواره تضمینکننده این اصل مهم است اما دیوان عالی کشور جایگاهی است که قانونگذار و قانون اساسی این جایگاه را برای تضمین رعایت موازین شرعی در محاکم و صدور رای بر اساس موازین شرعی دانسته است. آیتالله رئیسی تصریح کرد: همه اجزا در کشور موظف به اجرای عدالت هستند اما پیشانی اجرای عدالت در کشور، دستگاه قضایی است و تضمینکننده اجرای عدالت است.
آغاز تست مکانیکی سانتریفیوژ IR-9
سخنگوی سازمان انرژی اتمی گفت: یکی از پیشرفتهای انجامشده در حوزه غنیسازی، شروع تست مکانیکی سانتریفیوژ IR-9 است که دارای ۵۰ سو است. این ماشین یکی از مهمترین سانتریفیوژهای کاملا بومی ایران است که با روشهای جدید استاندارد ساخته و فعالیت میکند. بهروز کمالوندی با بیان اینکه مراسم گرامیداشت پانزدهمین سالروز ۲۰ فروردین امسال در مجموعه سعدآباد برگزار میشود و قرار است از ۱۳۳ دستاورد و پیشرفت در صنعت هستهای با حضور رئیسجمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی رونمایی شود، افزود: همچنین ۱۲ پروژه در زمینههای مختلف از جمله کوانتوم، لیزر، پزشکی هستهای و غنیسازی توسط رئیسجمهور از طریق ویدئوکنفرانس افتتاح میشود.معاون سازمان انرژی اتمی گفت: نمایشگاهی در حاشیه این مراسم برپا خواهد شد که به ارائه و معرفی پیشرفتهای هستهای کشور طی یک سال گذشته بویژه در حوزههای غنیسازی، قطعات و تجهیزات مرتبط با رآکتور آب سنگین اراک و رادیوداروهای تشخیصی و درمانی میپردازد. کمالوندی افزود: دستاوردها و پیشرفتهای هستهای ایران نسبت به سال گذشته افزایش داشته است و این ۱۳۳ مورد از بین ۲۵۵ مورد ممیزی و برای ارائه در نمایشگاه آماده شده است که از این تعداد ۴۰ موردش به تجهیزات و قطعات مربوط به حوزه غنیسازی و انواع ماشینهای سانتریفیوژ مربوط است. وی ادامه داد: یکی از پیشرفتهای انجامشده در حوزه غنیسازی، شروع تست مکانیکی سانتریفیوژ IR-9 است که دارای ۵۰ سو است. این ماشین یکی از مهمترین سانتریفیوژهای کاملا بومی ایران است که با روشهای جدید استاندارد ساخته و فعالیت میکند.
پرونده تخلفات «عباس آخوندی» در کمیسیون اصل ۹۰ باز شد
رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس از بررسی پرونده تخلفات عباس آخوندی در این کمیسیون خبر داد و گفت: بخش زیادی از این پرونده مربوط به تخلفات شخصی آخوندی است. حجتالاسلام و المسلمین نصرالله پژمانفر در گفتوگو با مهر ضمن اعلام خبر تشکیل پرونده خاص برای بررسی تخلفات آخوندی گفت: بخش زیادی از این پرونده مربوط به تخلفات شخصی وی است. اسناد و مدارک این تخلفات در حال جمعآوری است. آخوندی در حوزه مسکن هیچ اقدامی انجام نداد و به این کار افتخار کرد. برخی مجوزها از سوی وی صادر شده که تخلف بوده است. اعضای خانواده وی از رانت آخوندی برای دستیابی به برخی منافع سوءاستفاده کردهاند. علاوه بر این در وزارتخانه راهوشهرسازی از سوی وی اقداماتی صورت گرفته که موجب ضرر و زیان بیتالمال شده است که همه این موارد در قالب یک پرونده در حال بررسی است. در صورت لزوم افراد برای بررسی این پرونده احضار خواهند شد.امیر حاتمی: در صادرات اقلام و تجهیزات دفاعی هیچ مشکلی نداریم
وزیر دفاع گفت: خوشبختانه اکتبر ۲۰۲۰ تحریمهای تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران به موجب قطعنامه شورای امنیت به پایان رسید و ما در امر صادرات اقلام و تجهیزات دفاعی هیچ مشکلی نداریم. امیر حاتمی در دیدار وزیر دفاع تاجیکستان در تهران گفت: جمهوری اسلامی با رویکرد حلوفصل مشکلات و مسائل منطقه با حضور و مشارکت خود کشورهای منطقه، هزینه زیادی برای بازگشت صلح و ثبات در منطقه متحمل شده است که مهمترین و البته جبرانناپذیرترین آنها شهادت سردار سلیمانی، قهرمان مبارزه با تروریسم و افراطگرایی بوده است. وی با بیان اینکه در حوزه روابط دوجانبه، همواره جمهوری تاجیکستان از جایگاه ویژهای در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برخوردار بوده است، گفت: نقش تاجیکستان در آسیای مرکزی بر جایگاه و اهمیت روابط ۲ کشور ایران و تاجیکستان افزوده است. وزیر دفاع با بیان اینکه طی سالهای اخیر جمهوری اسلامی ایران بهرغم تحریمهای ظالمانه و فشارهای سنگین در حوزههای مختلف پیشرفتهای چشمگیر و فراوان داشته است، گفت: خوشبختانه اکتبر ۲۰۲۰ تحریمهای تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران به موجب قطعنامه شورای امنیت به پایان رسید و ما در امر صادرات اقلام و تجهیزات دفاعی هیچ مشکلی نداریم.روزنامه خراسان
دولت برای زلزله زدگان دستور داد اما پول نداد
گزارش یک مقام مسئول به تعدادی از مدیران ارشد نهاد ریاست جمهوری نشان می دهد در حالی که طی سال 99، مصوبات مختلفی برای نوسازی و مقاوم سازی واحدهای مسکونی در مناطقی چون حاشیه شهر مشهد، حاشیه شهر زاهدان، مسجد سلیمان و برخی مناطق زلزله زده به تصویب دولت رسیده و ابلاغ شده اما به علت مشکلات مالی به مرحله تخصیص و پرداخت نرسیده است که بر این اساس، با دستور یک مسئول اجرایی در روزهای اخیر مقرر شده طی امسال، بودجه مربوط تامین شود.دستور ویژه برای تکمیل سامانه املاک و اسکان
یک نهاد اجرایی با ارسال نامه ای خطاب به تعدادی از وزارتخانه ها و سازمان های دولتی، از آن ها خواسته با توجه به برنامه دولت برای تکمیل سامانه املاک و اسکان، سرویس دهندههای خدمات عمومی باید برای پالایش اطلاعات و افزایش کیفیت داده های مشترکان اقدام کنند تا نیازمندیهای این سامانه برطرف شود. همچنین مقرر شده دیگر اقلام اطلاعاتی مدنظر وزارت راه و شهرسازی با همکاری دستگاه های ذی ربط مشخص و تکمیل شود.روزنامه ایران
توصیه نیوزویک به بایدن درباره ایران
خبر اول اینکه، هفته نامه نیوزویک امریکا در تحلیلی با اشاره به این که طبق نتایج نظرسنجیهای مختلف، مردم امریکا مخالف سیاستهای دولت دونالد ترامپ در قبال ایران بودهاند، جو بایدن باید در راستای احیای قدرت رهبری جهانی امریکا، رویکرد دیپلماسی با ایران را در پیش گرفته و به توافق هستهای بازگردد. به گزارش ایسنا، در بخشی از این گزارش آمده: در مورد سیاست خارجی ایالات متحده، عموم مردم امریکا موضع خود را روشن کردند. نظرسنجیهای پس از انتخابات حاکی از آن است که اکثریت امریکاییها مایلند به جنگهای ابدی، پایان دهند و امنیت ملی و جهانی را از طریق دیپلماسی تأمین کنند. خبر موافقت امریکا و ایران برای گفتوگوهای غیرمستقیم برای بحث در مورد بازگشت به توافق هستهای گامی در این راستا است و نشان دهنده پیشرفت خوشایند به سمت صلح است.نظرسنجی اخیر اکونومیست نشان داد که اکثریت امریکاییها برنامه هستهای ایران را تهدید میدانند، ۶۳ درصد از مذاکرات مستقیم با ایران حمایت میکنند. با نگاهی دقیق تر، ۸۴ درصد از رأی دهندگان بایدن که در نظرسنجی شرکت کردند، به همراه ۵۴ درصد از رأی دهندگان ترامپ از مذاکرات مستقیم حمایت کردند. به نوشته نیوزویک، در داخل امریکا، فشارها در میان طرفداران بایدن برای پیوستن مجدد به توافق هستهای در حال افزایش است. بسیاری از این طرفداران انتظار اقدام سریعتر از سوی دولت جدید را داشتند و از این ترس دارند که با برگزاری انتخابات ایران در ماه ژوئن، فرصت برای دیپلماسی محدود شود.
درخواست ندای ایرانیان برای تصویب لوایح FATF
خبر دیگر اینکه، حزب ندای ایرانیان با صدور نامهای خطاب به مجمع تشخیص مصلحت نظام از این نهاد درخواست کرد تا لوایح FATF را بنا به مصلحت کشور تصویب کنند. به گزارش ایسنا، در بخشی از این نامه آمده: متأسفانه رویکرد برخی از تصمیم گیران یک بحث فنی را به مقولهای جناحی و سیاسی بدل کرده تا از آن خوراکی ژورنالیستی برای توپخانه نزاعهای سیاسی بسازد و منافع ملی را خرج کوبیدن حریفان جناحی کند. از همین رو، حزب ندای ایرانیان، با توجه به مطالعات کارشناسی و نظریات نخبگان و تجارب بینالمللی و بر اساس دو اصل مقدسی که همیشه آن را نصبالعین قرار داده است – یعنی تأمین منافع ملی و حقوق شهروندی – اعلام میدارد خواهان تصویب پیوستن به «افایتیاف» توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام است و تأخیر در این مهم را موجب تضییع منافع ملی و خلاف مصالح عالیه مردم و نظام میداند.بازداشت جاسوس اسرائیلی در آذربایجان شرقی
دست آخر اینکه، مدیرکل اطلاعات استان آذربایجان شرقی گفت: جاسوس اسرائیلی و چند جاسوس در ارتباط با سرویسهای امنیتی کشورهای مختلف در این استان دستگیر شدهاند.به گزارش فارس، وی حضور نیروهای تکفیری در استان را تکذیب کرد ودر بخش دیگری از سخنان خود گفت: 19 نفر از اعضای اصلی باند کلاهبرداری سازمان یافته تهیه چکهای بانکی و جعل اسناد در استان آذربایجان شرقی شناسایی و با همکاری دستگاه قضایی دستگیر شدند.مدیرکل اطلاعات آذربایجانشرقی افزود: این باند با خرید معتادان و افراد بیبضاعت بهنام آنان از بانکها چک گرفته و چکها را در بازار خرید و فروش میکردند.روزنامه شرق