اینکه بتوان شجاعانه و عالمانه آرمانهای خود را در مقابل نگاه، تحلیل و قضاوت جهانیان، به ویژه دانشمندانش قرار داد، کار بزرگی است که در توان هیچ نظام سیاسیای نبوده و نخواهد بود. این نقش مهم را امام راحل(رحمة الله) و همچنین فقها و عالمان شیعه در تبیین مکتب و تعیین حدود و ثغور و تقنین اصول لازم، بهخوبی ایفا کردند؛ به گونهای که اکنون از محصول این تلاشها بهرهمندیم و به آن میبالیم. آنچه برای دلسوزان نظام اسلامی در هر مقام و جایگاهی در اولویت قرار دارد، الهی، اسلامی و عقلانی عمل کردن است؛ چه آنکه فقط در این شرایط است که میتوان به آینده نظام امیدوار بود.
«آیتالله العظمی صافیگلپایگانی» یکی از شخصیتهایی بود که با پشتوانهای از علوم الهی نقش بدیعی در قانونگذاری و نگهبانی از آن داشت. ایشان در سال 1297، در گلپایگان و در خانواده اهل علم و تقوا متولد شد. در همان سن طفولیت خود گرمای علم و معنویت را در خانواده خویش حس کرد و در آن فضا رشد و نمو داشت. خانوادهای اهل علم و فضیلت که همیشه مورد اعتماد مردم و پناهگاهی برای ضعفای جامعه بود. شوق وافر این عالم بزرگ در چنین خانوادهای به علم و عمل بهوضوح دیده میشد تا جاییکه بیهیچ خستگی تمام عمر خود را در این راه گذاشت و از هیچ تلاشی برای رشد دین و تحکیم آن در وجود خود و مردمش فروگذار نبود. آیتالله صافی تحصیلات خود را در گلپایگان نزد پدر عالم خود آغاز کرد و ادبیات عرب، کلام، تفسیر قرآن، حدیث، فقه و اصول را تا پایان سطح، در زادگاه خود به سرانجام رساند.
این مرجع تقلید در 23 سالگی از گلپایگان به قم هجرت کرد و در درس سیدمحمدتقی خوانساری، سیدمحمد حجت کوهکمرهای، سیدصدرالدین صدر، سیدمحمدرضا گلپایگانی و آیتالله العظمی بروجردی حاضر شد. او پس از چهار سال اقامت در قم، به مدت یک سال در نجف ساکن شد و در درس محمدکاظم شیرازی، سیدجمالالدین گلپایگانی و شیخ محمدعلی کاظمی حضور یافت. این عالم بزرگوار در نجف اشرف و در کنار بارگاه نورانی حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) بهچهرهای شناخته شده تبدیل شد تا جاییکه پس از تصمیم برای هجرت دوباره به قم علمای نجف مانع ایشان بودند و میخواستند در نجف به تحصیل و تدریس ادامه دهد و طلاب و روحانیون را از درک محضر خود محروم نکند؛ اما تکلیف الهی بر این بود که ایشان به قم مهاجرت کرده و سالهای سال با شرکت در درس آیتالله العظمی بروجردی، استحکام علمی خود را دو چندان کند. این حضور هر چه بیشتر میشد علاقه استاد بر شاگرد مبرز خود نیز بیشتر میشد تا جاییکه بارها ایشان و برادرش مورد تجلیل آیتالله العظمی بروجردی(ره) قرار گرفتند.
اما شیخ لطفالله یک ویژگی خاص داشت و آن، اینکه از همان دوران کودکی شیفته امام غایب خود حضرت بقیهاللهالاعظم(روحیله الفداء) بود، در طریق ایشان قرار داشت و زندگی خود را وقف امام خود کرده بود. آیتالله العظمی بروجردی(ره) استاد این مرجع بزرگوار وقتی عشق مشتعل شاگردش را برای امام زمان(علیه السلام) دید، به ایشان توصیه فرمود تا کتابی در ویژگیهای امام غایب(عجل الله تعالی فرجه) تألیف کند. شیخ لطفالله آن کتاب را با موضوع «نصوص مرتبط با امام دوازدهم» و «تاریخ زندگی» و «چگونگی ظهور آن امام(عجل الله تعالی فرجه)»، تألیف کرد و نامش را «منتخبالاثر» گذاشت. این اثر در سال 1380 و در اولین دوره کتاب سال ولایت، اثر برگزیده شناخته شد و در اولین دوره کتاب سال مهدویت هم اثر برتر نام گرفت. ایشان از دوران نوجوانی خود را سرباز امام زمانش میدید و همسنوسالان خود را بهسمت خدا و اهل بیت(علیهم السلام)، به ویژه امام غایب(عجل الله تعالی فرجه) دعوت میکرد.
تلاش ایشان برای آشنا کردن مردم با امام دوازدهم شیعیان مثالزدنی بود و سخنرانیهای ایشان همیشه مورد استقبال مردم قرار میگرفت. ایشان از مشاوران نزدیک و همچنین از اصحاب شورای استفتای آیتالله العظمی بروجردی(ره) بود. در فقه، اصول، کلام، حدیث و رجال، به تدریس و تحقیق همت گماشته و آثار فراوانی را در این ابواب از خود بهیادگار گذاشته است. عالمان بزرگ شیعه مانند سیدجمالالدین گلپایگانی، سیدحسن طباطبایی بروجردی، امام خمینی و سیدمحمدرضا گلپایگانی بر مراتب علمی او تأکید کردهاند. آیتالله صافی گلپایگانی، پس از درگذشت آیتاللهالعظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی در آذر 1372ش، مرجع تقلید شناخته شد. مرحوم آیتاللهالعظمی گلپایگانی در وصیتنامه خود، آیتالله شیخ لطفالله صافیگلپایگانی را مجتهد مسلم و عادل خوانده بود.
آیتالله صافیگلپایگانی که رحمت و رضوان خدا بر او باد، نقش ویژهای در استحکامات دینی، علمی و اخلاقی نظام جمهوری اسلامی داشت. از آنجایی که آشنایی ایشان با علوم گوناگون اسلامی و تسلط بینظیرشان بر مسائل و چالشهای فکری روز دنیا دلیلی بود برای اینکه آیتالله بروجردی پاسخگویی به سؤالات فقهی و کلامی را به وی واگذار کند و این اعتماد موهبتی بود برای مردم انقلابی تا در ۲۸ مرداد تا ۲۴ آبان ۱۳۵۸ امام خمینی(رحمة الله) سکان مجلس تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را بهدست ایشان بسپارد. امام خمینی(رحمة الله) همیشه از بهترین علما و پاکترین انسانها برای انجام امور مهم نظام اسلامی استفاده میکرد؛ بههمین دلیل مسئولیت دبیری شورای نگهبان قانون اساسی را هم به ایشان سپرد. آیت الله صافیگلپایگانی در سال 1359شمسی، با حکم امام خمینی(رحمة الله)، عضو فقهای شورای نگهبان شد و هشت سال تا تیر 1367 دبیر شورای نگهبان بود.
آیتالله صافی در تیر 1367 شمسی از عضویت در شورای نگهبان استعفا کرد تا در سنگر دیگری به اسلام، مسلمانان و انقلاب اسلامی خدمت کند. ایشان با بهرهگیری از علوم روز دنیا به دلیل تأمین نیاز مردم برای آشنایی با معارف دین و دوری از شبهاتی که دشمنان دین و اخلاق وارد میکردند، مرکز تحقیقات اسلامی دارالزهراء(سلام الله علیها) را در سال 1389ش، در تهران و باهدف پاسخگویی به سؤالات شرعی و مشاوره دینی و خانوادگی راهاندازی فرمود. از این مرجع جهان تشیع آثار فراوانی منتشرشده که به 80 عنوان فارسی و عربی میرسد و مفتاح علوم مختلف و دریچهای برای نگاه درست به دین اسلام است. برخی از آثار او به زبانهای انگلیسی و اردو ترجمه شده و مقالات و اشعاری نیز از سوی ایشان در مجلهها و رسانههای متعدد منتشر شده است.
برخی از مقالاتی که آیتالله صافی تألیف کرده، به خواست و توصیه آیتالله بروجردی بوده است؛ از جمله مقالهای در پاسخ به مجلهای در هند که مدعی برگرفته شدن اسلام از دین بودایی بوده است. در موردی دیگر، صافیگلپایگانی مقالهای در پاسخ به شیخ محمود شلتوت نوشت و به ادعای او درباره استخاره در نظر مکتب اهل بیت(علیهم السلام) واکنش نشان داد. شیخ محمود شلتوت در مجله رسالهالاسلام، ضمن تفسیر آیه «و إن تستقسموا بالازلام»، استخاره در مکتب اهل بیت(علیهم السلام) را از قبیل استقسام بالازلام دانسته است.
دغدغههای دینی مرجع عالیقدر شیعیان جهان
مراجع معظم تقلید در طول صدها سال گذشت در کنار دغدغهمندیشان برای اسلام و مسلمین و دفاع از افکار قدسی و گویای شیعه، دغدغه مبلغان اسلام را نیز داشتند. آنها توجه ویژهای به طلاب و روحانیونی داشتند که نقطه اتصال مرجعیت با مردم بودند و وظیفه انتقال تفکرات ناب مکتبی به مردم را برعهده داشتند. این دغدغه را میتوان هم در آثار ایشان مشاهده کرد، هم در سخنانشان و هم در رفتارشان برای رفع مشکلات تحصیلی و معیشتی طلاب علوم دینی.مرحوم حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی که یکی از انقلابیترین و فاضلترین علمای زمان حاضر محسوب میشدند در طول عمر شریفشان دغدغه حوزههای علمیه و طلاب را داشتند و در واپسین روزهای حیاتشان این مهم را فراموش نکردند. ایشان یک ماه قبل از رحلتشان در دیدار با اعضای شورای عالی حوزههای علمیه دیدار داشتند و بیاناتی در خصوص نیازمندیهای حوزههای علمیه فرمودند. از نکاتی که در این بیانات باید به آن پرداخت وجوب امانتداری حوزههای علمیه بود. ایشان حوزههای علوم دینی را امانت امام صادق(علیه السلام) دانستند و بر لزوم حفظ آن از آفات تاکید داشتند. همینطور در مورد محوریت قرار دادن اهلبیت(علیهم السلام) و معارف ایشان در تمامی امور که باعث میشود در حفظ حوزه و سنتهایی که باعث عزت اسلام و مکتب شد موفق باشیم. همچنین حفظ استقلال حوزه، دفع مشکلات طلاب در تحصیل و معیشت و رفع نگرانیها از تاکیدات این مراجع عالیقدر بود.
آیت الله العظمی صافی گلپایگانی خواستار ارتباط دائمی با علمای جهان اسلام بودند و آنرا ضروری دانستند. آری تاکید بر ارتباطی که میتواند از انحرافات علمی جلوگیری کند و ایجاد محبت و مودت نماید نشان از هوشمندی مراجع عزیز ما داشته و دارد. ایشان توجه به امر تبلیغ را نیز خیلی لازم و حیاتی دانستند زیرا تنها نشر معارف ناب اسلامی و مکتبی و اهل بیتی(علیهم السلام) میتواند جان تشنه جهانیان را سیراب کند. این مرجع بزرگ ما را به سمت رفع مشکلات همه جهانیان امر کرده و میخواهد با نشر معارف پاک فکرهای باطل را از بین ببریم، اختلافات را پایان دهیم، آتش جنگ را خاموش کنیم و مردم جهان را با حقایق شیرین انسانیت آشنا کنیم. ایشان هر حرکت و تلاشی در تبلیغ معارف دینی را سبب رضایت و خوشحالی حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه) دانستند و خود را خدمتگذار طلاب معرفی کردند. از خداوند برای ایشان علودرجات و رحمت واسعه را خواستاریم.
مردی بالاتر از قامت سیاست
در انقلاب اسلامی افرادی را دیدیم که در اوان شروع کار سیاسی بهدلیل کم تجربگی رفتارهایی داشتند که شایسته رجل سیاسی نبود و ناپختگی در آن مشهود بود. معمولا مردم این رفتارها را گذاشتند پای نابلدی افراد و از آن گذشتند. در مقابل افرادی بودند که بدون تجربه قبلی و آموزش خاص برای یک مسئولیت در جایگاهشان هیچ افراط و تفریطی نداشتند و توانستند از زیر بار مسئولیت سربلند بیرون بیایند. رهبر معظم انقلاب، شهید بهشتی، شهید رجایی و شهید باهنر و... از افرادی بودند که در دل مردم جای گرفتند و در دوران مسئولیت خود بهترین عملکردها را داشتند. مردم نیز هیچگاه آنان را فراموش نکردند و همیشه بهعنوان یک مسئول شایسته انقلابی ایشان را شناختند و مورد حمایت خود قرار دادند. آیت الله العظمی لطفالله صافی گلپایگانی جزو شخصیتهایی بود که با تأسی به آموزههای اسلام و مکتب در مسئولیت خود، خوش درخشید و مردی بالاتر از قدوقواره سیاست دیده شد و الگویی شد برای همسنگران خود در لباس مقدس روحانیت و مسئولان انقلابی و سیاسی.یکی از دلایل آن هم این بود که سعی نکرد برای اثبات خود رنجشی به اسلام و انقلاب وارد کند و با تدابیر خود دست ردی بر سینه اختلافاندازان زد و از مشکلات سربلند بیرون آمد. این مرد الهی همچنین در تمامی دوران مسئولیت خود و پس از آن از هیچ تلاشی برای اصلاح امور مسلمین فروگذار نبود. ایشان انقلاب اسلامی را متعلق به همه جهانیان میدانست و تلاش میکرد مردم جهان را با آموزههای اسلامی و انقلابی آشنا کند. میدان دید ایشان هیچگاه متوقف به مرزهای کشورش نبود و همیشه با تاسی به رسول مهربانی حضرت محمد مصطفی(ص) و امیرمؤمنان علی(ع) در دیانت و سیاست نگاهی جهان شمول داشت. ایشان خیرخواه همه مسلمین بودند و برای ایجاد وحدت میان مذاهب اسلامی و تعمیق آموزههای اسلامی تلاشهای فراوانی داشت. شاگردان ایشان از این نگاه عمیق ایشان به وجد میآمدند و مسرت و خوشحالی این مرجع بزرگ را در فعالیتهای وحدت آمیز که منافع بیشماری برای مسلمین داشت میستودند.
آنانکه از طرف ایشان مأمور میشدند برای فعالیتهای دینی برون مرزی از دلسوزیاش برای همه مردم جهان سخنها گفتهاند. ایشان در انتخاب افراد شایسته برای حضور در فعالیتهای دینی نگاه تنگ نظرانه نداشت و حتی در سنین بالا، جوانان را محترم میداشت و آنان را به دلسوزی برای اسلام و مسلمین توصیه میفرمود. ایشان بهشدت قائل به سرمایهگذاری بر روی جوانان مسلمان برای بالا بردن پرچم نهضت بود و برنامههای متعددی برای این مهم در نظر داشت. ایشان مصداق بارز بیان شریف امام صادق(ع) بود که: «کُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ لِیَرَوْا مِنْکُمُ الِاجْتِهَادَ وَ الصِّدْقَ وَ الْوَرَع؛ مردم را به غیر از زبانتان دعوت به دین کنید، تا سعى و کوشش و درستى و پرهیزگارى و خویشتندارى را از شما مشاهده کنند.»
ایشان همیشه اطرافیان و شاگردان را دعوت به عمل و ورع و تقوا توصیه میفرمود تا مردم با دیدن رفتار مؤمنانه بهسمت اسلام جذب شوند. بهعبارتی قائل بود به نشر معارف برای تسخیر قلوب مردم جهان نه ایجاد دعوا و اختلاف برای اثبات حقایق دین و مکتب.
آیتالله لطفالله صافیگلپایگانی مرجع تقلید شیعیان پس از سالها فعالیت و مجاهدت علمی و اخلاقی در بامداد روز سهشنبه 12بهمنماه سال1400 بر اثر ایست قلبی دعوت حق را لبیک گفت و پس از تشییع بر روی دستان مردم مؤمن و انقلاب ایران اسلامی در کربلا و در جوار حرم شریف حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) به خاک سپرده شد. روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.