در کل مهدی نصیری همان نصیری تندروی دهه شصت و هفتاد روزنامه کیهان است. نصیری توقع داشت رهبر انقلاب با افراطگریهایش همراه شود و رضا خانی با فساد برخورد کند. نصیری در مناظره با علی علیزاده میگوید: «من دیدم شدهام ویترین خامنه ای، بههمین دلیل از جریان عدالتخواهی کنار کشیدم و...» در حالیکه اگر این سرباز فراری عدالتخواهی و امثال او در همان جریان با آگاهی و علم و بدون افراط و تفریط حرکت میکردند بسیاری از فسادهای امروز بهوجود نمیآمد، زیرا مفسدان همیشه سایه سوت زنان، افشاگران و عدالتخواهان را بالای سر خود میدیدند...
مبارزه باید قوی و محکم و مداوم با ماده 100 شهرداری میبود تا فساد اصلا به وجود نیاید. خب عدالتخواهان این موضوع و موضع را رعایت نکردند و حالا گلایه دارند که چرا فساد جمع نمیشود و چرا کسی با ما همراه نیست و در دادگاهها تنها هستیم و فشار روی ما زیاد است؛ از طرفی مفسدان در جریانات قضایی دخالت کرده و همانطور که شهرداران را میخرند میتوانند قضات را بخرند تا بر روی عدالتخواهان فشار بیاورند.
ما در عدالتخواهی باید جریان درست میکردیم و توان علمی و اخلاقی و استدلالی خودمان را بالا میبردیم تا بتوانیم در مقابل فسادی که سیستماتیک احساس میشود، سیستماتیک مواجه داشته باشیم اما نشد چرا؟ چون عدالتخواه ما در بند افراد است. اگر فلان فرد و اقوامش رفتاری غیرقانونی داشته باشند فریاد میزنند اما اگر فلان فرد که احساس میکنند سروصدایی بلند نمیکند یا خودی احساس میشود و... فریادی دیده نمیشود.
از کودکی یادم هست که برخی افراد در کشور ما مدام میگفتند ما رضاخان میخواهیم! رضا خان توانست امنیت را به کشور بازگرداند؛ امنیت زمان او در تاریخ ایران نمونه نداشت و... خب کسی از آنها نپرسید آخرش چه شد؟ او نتوانست امنیت کشور را برای 24ساعت حفظ کند و جلوی غارتگری شوروی و انگلیس بایستد؛ امنیت او برای چه کسانی اعمال میشد؟ ضعفای کشور یا قوای خارجی؟ این توهم تا جایی ادامه پیدا کرد که زیباکلام برای دفاع از حکومت رضاخانی کتاب نوشت و حالا نصیری غیرمستقیم و بارها همان نگاه را به ذهن ما تحمیل می کند.
سوال مهم این است که علیزاده چند بار در مورد فولاد مبارکه و زیاده خواهی او و لزوم فشار ما برای مطیع کردن او و امثالش گفت اما نصیری هیچ تاییدی نکرد و این نگاه را لازم ندانست... بله همانطور که علیزاده گفت سیستمی و تفکری در حال فشار بر مردم است که فکر کنند تمام مشکلات در خارج از کشور است و ما باید با امریکا توافق کنیم... تحرکات یک ماه اخیر رسانه های اصلاح طلب و مصاحبه های چند روز اخیر حسن روحانی حکایت از فعال شدن این بخش دارد.
فولاد مبارکه و شرکتهای بزرگ پتروشیمی و... راحت می توانند با پول پاشی غیرمستقیم مذاکرات را به بحث اول کشور تبدیل کنند. کسی هم نمی پرسد که الان مگر لزومی درباره مذاکرات و برجام و توافق بود که شما آمدید وسط و این موضوع را مطرح کردید؟ مگر نه اینکه فروش نفت ما به قبل از تحریم ها برگشته؟ مگر نه اینکه دولت ریسی توانست بدهی های دولت روحانی را بپردازد؟ حسن روحانی در مورد بدهی های دولتش سخنی ندارد؟ در مورد اینکه در شش ماه اول سال بودجه کل سال را هزینه کردند و دولت را با صدها میلیارد بدهی و خزانه خالی تحویل دولت رئیسی داد سخنی ندارد؟ رسانه های اصلاح طلب در این مورد از او سوال نکردند؟