راسخون: اتهامات روا(!) يا ناروايي که برخي باشگاه ها و عوامل شان در طول فصل به يکديگر نسبت مي دهند. معمولا در هفته هاي پاياني ليگ برتر و با اوج گيري حساسيت ها در صدر و قعر جدول، چندين برابر مي شود و موج تهمت اغلب روي امواج خروشان درياها را هم کم مي کند. اگر چه اکثريت قريب به اتفاق اين اتهامات فاقد سند و مدرک معتبر و محکمه پسند است و ريشه در تصورات، توهمات، برخي روابط، پاره اي شواهد و گفته هاي غيررسمي و شنيده هاي درگوشي دارد اما نمي توان اين واقعيت را ناديده گرفت که پشت اين چيزهايي که برخي اهالي فوتبال از تخلفات گسترده در هفته هاي پاياني مي گويند، چيزکي نهفته است.
اتفاقاتي نظير خطر امتياز فروشي تيم هاي ميانه جدولي به مدعيان قهرماني و مشتريان سقوط، احتمال توافق و تباني با مربي يا بازيکنان تيم حريف، تخريب روحي رواني بازيکنان مجموعه قعرنشين با صدرنشين از طريق واسطه ها، سوءاستفاده واسطه ها از وضعيت بحراني تيم هايي که در رقابت - چه در صدر و چه در قعر جدول- قرار دارند و... همان چيزکي است که پشت اين چيزها نهفته و گاهي اوقات شائبه ويا شايعه فوتبال ناپاک و ناپاکي برخي اهالي فوتبال را به واقعيت تبديل مي کند.
به اين تخلفات بايد اقدامات ظاهرا قانوني برخي مديران را اضافه کنيد که به حريفان مستقيم رقباي خود سکه و پاداش نقدي مي دهند تا رقيب را دچار دردسر کنند.
مرور برخي از اين شواهد تاريخي (حتي اگر مدرکي براي اثبات شان نباشد و دهان به دهان نقل شده وبه مرور زمان، بال وپر گرفته باشند)، هشداري است به سازمان ليگ تا به خطر افتادن سلامت فوتبال ايران در هفته هاي پاياني ليگ نهم را جدي بگيرند. نقش واسطه ها در هفته هاي پاياني ليگ برتر، فقط در تخريب روحي رواني تيم هاي قعرنشين يا تحريک بازيکنان بي انگيزه تيم هاي ميانه جدولي نيست و بارها ديده شده دلال ها با هماهنگي عوامل تيم هاي مدعي به بازيکنان طرف قرارداد خود وعده داده اند که اگر مقابل فلان تيم مدعي قهرماني کم فروشي کنيد، فصل بعد شما را به همان تيم مي بريم و يک قرارداد مالي چشمگير براي شما مي بنديم.
اگر چه در فصل جاري با وسواس نيروهاي امنيتي، نظارت سازمان ليگ و دخالت کميته انضباطي، حساب کار دست واسطه ها آمده وآن ها تقريبا از بازي کثيف خريدن مهره هاي حريف خارج شده اند اما اوج سوءاستفاده از واسطه ها از شرايط بحراني روزهاي آخر به چند فصل قبل برمي گردد؛
دلال سرشناسي که در يک تيم تهراني 8،7 بازيکن داشت، از اين ماجرا سوءاستفاده کرد و همزمان از دو تيم مبلغ صد ميليون تومان درخواست کرد تا تيم آن ها را در ليگ برتر نگه دارد.
تيم مورد نظر در هفته پاياني با يکي از مشتريان سقوط بازي داشت و اگر از اين تيم اميتاز مي گرفت، تيم مقابل به دسته پايين تر سقوط مي کرد و اگر در بازي آخر شکست مي خورد، تيم قعرنشين ديگري از ليگ برتر حدف مي شد.
جناب دلال هم از يک طرف به تيم اول اعلام کرد صد ميليون تومان مي گيرم و کاري مي کنم بازيکنانم در فلان تيم از تيم مشتري سقوط اميتاز بگيرند و باعث حذف آن تيم و بقاي شما شوند و از طرف ديگر به تيم دوم هم گفت صد ميليون مي گيرم و به بازيکنانم مي گويم به تيم شما راه بدهند تا در ليگ برتر بمانيد. نقشه اين دلال چيزي جز اين نبود که در خانه بنشيند و هر نتيجه اي که بدون دخالت او رقم خورد، سراغ يکي از دو باشگاه ماندگار در ليگ برتر برود و مدعي دخالت در تعيين نتيجه بازي شود و صد ميليون تومان دستمزد بگيرد اما اين نقشه نقش برآب شد و دلال مورد نظر با زيرکي مدير عامل همان تيمي که به اشتباه 8،7 بازيکن در فصل نقل و انتقالات از اين واسطه گرفته بود، به پول بادآورده نرسيد. البته همين واسطه سال قبل به همين روش از يک تيم ديگر حدود 25 ميليون تومان اخاذي کرده بود!
خطر اخاذي واسطه ها هنوز هم در کمين مديراني است که شايد در روزهاي پاياني ليگ براي بقاي تيم شان به هر ريسماني چنگ بزنند!
خطر امتياز فروشي در هفته هاي پاياني
همين سوءاستفاده واسطه مورد نظر باعث مي شود اميدوار باشيم هميشه در ماجراي شايعه امتياز فروشي در ليگ برتر پاي يک واسطه سوءاستفاده چي وسط است و هيچ باشگاهي واقعا دست به چنين کاري نمي زند اما يکسري گفته ها و شنيده ها دلالت بر عبث بودن اميدمان دارد! شنيده مي شود در همين فصل رو به پايان ليگ برتر، يکي از تيم هاي ميانه جدولي که مدت هاست نه احتمال سقوط دارد و نه شانس کسب سهيمه آسيا، تا به حال دوبار معامله نان و آب دار فروش امتياز انجام داده و هر دوبار هم به گفته برخي نزديکان اين باشگاه مبلغ قابل توجهي به جيب زده است.
هرچند به شدت اميدوايم اين شايعه بي اساس باشد اما طي سال هاي گذشته هم هراز گاهي شنيده مي شد برخي تيم هاي متوسط، بعد از حتمي شدن بقاي شان در ليگ برتر، به تيم هاي مدعي قهرماني يا مشتري سقوط، 3 امتياز 3 امتياز پيشکش مي کنند تا بخشي از بودجه مورد نيازشان براي فصل بعد تامين شود.
يکي از منابع آگاه که مدعي است در همين فصل جاري يک تيم شهرستاني در ازاي دريافت مبلغ صد ميليون تومان، تيمي را از خطر سقوط دور کرده و به حاشيه امنيت رسانده مي گويد: «احتمال تخلف هميشه هست و قانون بايد راه تخلف را ببندد. وقتي در ليگ برتر ما 3 تيم اول جدول سهميه آسيا را مي گيرند و3 تيم قعر جدول به دسته پايين تر سقوط مي کنند و هر يک از 12 تيم ديگر چه چهارم شوند و چه پانزدهم، مقام شان هيچ تاثيري در ميزان درآمد يا موقعيت آن ها نمي گذارد، اين احتمال وجود دارد برخي تيم ها به سمت امتياز فروشي کشيده شوند اما اگر مثل ليگ هاي حرفه اي، درآمد تيم چهارم جدول به مراتب بيشتر از تيم ششم جدول باشد، تمام تيم ها تا روز آخر براي بهبود مقام شان مي جنگند و اتوماتيک وار جاده منتهي به معاملات کثيف پشت پرده و خريد و فروش امتياز بسته خواهد شد.»
... حتي يک از هزاران
بله، قانون و تبصره هاي قانوني مي تواند ميزان تخلفات را کاهش بدهد و نقش پيشگيرانه داشته باشد اما قانون در قبال آن مديري که داور را با پيشنهاد ميليوني وسوسه مي کند، چه راهکاري براي پيشگيري يا مبارزه دارد؟
بر فرض که داور خطاکار يا مدير متخلف در صورت اثبات جرم شان محروم شوند، تکليف قانون با آن مربي دلال صفت که از تيم مقابل پيشنهاد مربيگري دريافت مي کند و تيم خود را طوري به زمين مي فرستند که مثل آب خوردن به حريف ببازد، چيست؟
به نظر مي رسد جدا از سختگيري هاي قانوني؛ فوتبال ما نياز به تفکرات سالم دارد تا ديگر در هفته هاي پاياني، شايعه از سر و روي ليگ نبارد. هرچند حجم گسترده اي از اين شايعات، در حد تهمت بازنده به برنده و کاملا بي اساس است اما حتي اگريک از هزاران شايعه درست باشد- که متاسفانه هست- بايد چاره اي انديشيد.
منبع: همشهري-تماشاگر- ش 165
/1002
جذب خبرنگار افتخاري
اتفاقاتي نظير خطر امتياز فروشي تيم هاي ميانه جدولي به مدعيان قهرماني و مشتريان سقوط، احتمال توافق و تباني با مربي يا بازيکنان تيم حريف، تخريب روحي رواني بازيکنان مجموعه قعرنشين با صدرنشين از طريق واسطه ها، سوءاستفاده واسطه ها از وضعيت بحراني تيم هايي که در رقابت - چه در صدر و چه در قعر جدول- قرار دارند و... همان چيزکي است که پشت اين چيزها نهفته و گاهي اوقات شائبه ويا شايعه فوتبال ناپاک و ناپاکي برخي اهالي فوتبال را به واقعيت تبديل مي کند.
به اين تخلفات بايد اقدامات ظاهرا قانوني برخي مديران را اضافه کنيد که به حريفان مستقيم رقباي خود سکه و پاداش نقدي مي دهند تا رقيب را دچار دردسر کنند.
مرور برخي از اين شواهد تاريخي (حتي اگر مدرکي براي اثبات شان نباشد و دهان به دهان نقل شده وبه مرور زمان، بال وپر گرفته باشند)، هشداري است به سازمان ليگ تا به خطر افتادن سلامت فوتبال ايران در هفته هاي پاياني ليگ نهم را جدي بگيرند. نقش واسطه ها در هفته هاي پاياني ليگ برتر، فقط در تخريب روحي رواني تيم هاي قعرنشين يا تحريک بازيکنان بي انگيزه تيم هاي ميانه جدولي نيست و بارها ديده شده دلال ها با هماهنگي عوامل تيم هاي مدعي به بازيکنان طرف قرارداد خود وعده داده اند که اگر مقابل فلان تيم مدعي قهرماني کم فروشي کنيد، فصل بعد شما را به همان تيم مي بريم و يک قرارداد مالي چشمگير براي شما مي بنديم.
اگر چه در فصل جاري با وسواس نيروهاي امنيتي، نظارت سازمان ليگ و دخالت کميته انضباطي، حساب کار دست واسطه ها آمده وآن ها تقريبا از بازي کثيف خريدن مهره هاي حريف خارج شده اند اما اوج سوءاستفاده از واسطه ها از شرايط بحراني روزهاي آخر به چند فصل قبل برمي گردد؛
دلال سرشناسي که در يک تيم تهراني 8،7 بازيکن داشت، از اين ماجرا سوءاستفاده کرد و همزمان از دو تيم مبلغ صد ميليون تومان درخواست کرد تا تيم آن ها را در ليگ برتر نگه دارد.
تيم مورد نظر در هفته پاياني با يکي از مشتريان سقوط بازي داشت و اگر از اين تيم اميتاز مي گرفت، تيم مقابل به دسته پايين تر سقوط مي کرد و اگر در بازي آخر شکست مي خورد، تيم قعرنشين ديگري از ليگ برتر حدف مي شد.
جناب دلال هم از يک طرف به تيم اول اعلام کرد صد ميليون تومان مي گيرم و کاري مي کنم بازيکنانم در فلان تيم از تيم مشتري سقوط اميتاز بگيرند و باعث حذف آن تيم و بقاي شما شوند و از طرف ديگر به تيم دوم هم گفت صد ميليون مي گيرم و به بازيکنانم مي گويم به تيم شما راه بدهند تا در ليگ برتر بمانيد. نقشه اين دلال چيزي جز اين نبود که در خانه بنشيند و هر نتيجه اي که بدون دخالت او رقم خورد، سراغ يکي از دو باشگاه ماندگار در ليگ برتر برود و مدعي دخالت در تعيين نتيجه بازي شود و صد ميليون تومان دستمزد بگيرد اما اين نقشه نقش برآب شد و دلال مورد نظر با زيرکي مدير عامل همان تيمي که به اشتباه 8،7 بازيکن در فصل نقل و انتقالات از اين واسطه گرفته بود، به پول بادآورده نرسيد. البته همين واسطه سال قبل به همين روش از يک تيم ديگر حدود 25 ميليون تومان اخاذي کرده بود!
خطر اخاذي واسطه ها هنوز هم در کمين مديراني است که شايد در روزهاي پاياني ليگ براي بقاي تيم شان به هر ريسماني چنگ بزنند!
خطر امتياز فروشي در هفته هاي پاياني
همين سوءاستفاده واسطه مورد نظر باعث مي شود اميدوار باشيم هميشه در ماجراي شايعه امتياز فروشي در ليگ برتر پاي يک واسطه سوءاستفاده چي وسط است و هيچ باشگاهي واقعا دست به چنين کاري نمي زند اما يکسري گفته ها و شنيده ها دلالت بر عبث بودن اميدمان دارد! شنيده مي شود در همين فصل رو به پايان ليگ برتر، يکي از تيم هاي ميانه جدولي که مدت هاست نه احتمال سقوط دارد و نه شانس کسب سهيمه آسيا، تا به حال دوبار معامله نان و آب دار فروش امتياز انجام داده و هر دوبار هم به گفته برخي نزديکان اين باشگاه مبلغ قابل توجهي به جيب زده است.
هرچند به شدت اميدوايم اين شايعه بي اساس باشد اما طي سال هاي گذشته هم هراز گاهي شنيده مي شد برخي تيم هاي متوسط، بعد از حتمي شدن بقاي شان در ليگ برتر، به تيم هاي مدعي قهرماني يا مشتري سقوط، 3 امتياز 3 امتياز پيشکش مي کنند تا بخشي از بودجه مورد نيازشان براي فصل بعد تامين شود.
يکي از منابع آگاه که مدعي است در همين فصل جاري يک تيم شهرستاني در ازاي دريافت مبلغ صد ميليون تومان، تيمي را از خطر سقوط دور کرده و به حاشيه امنيت رسانده مي گويد: «احتمال تخلف هميشه هست و قانون بايد راه تخلف را ببندد. وقتي در ليگ برتر ما 3 تيم اول جدول سهميه آسيا را مي گيرند و3 تيم قعر جدول به دسته پايين تر سقوط مي کنند و هر يک از 12 تيم ديگر چه چهارم شوند و چه پانزدهم، مقام شان هيچ تاثيري در ميزان درآمد يا موقعيت آن ها نمي گذارد، اين احتمال وجود دارد برخي تيم ها به سمت امتياز فروشي کشيده شوند اما اگر مثل ليگ هاي حرفه اي، درآمد تيم چهارم جدول به مراتب بيشتر از تيم ششم جدول باشد، تمام تيم ها تا روز آخر براي بهبود مقام شان مي جنگند و اتوماتيک وار جاده منتهي به معاملات کثيف پشت پرده و خريد و فروش امتياز بسته خواهد شد.»
... حتي يک از هزاران
بله، قانون و تبصره هاي قانوني مي تواند ميزان تخلفات را کاهش بدهد و نقش پيشگيرانه داشته باشد اما قانون در قبال آن مديري که داور را با پيشنهاد ميليوني وسوسه مي کند، چه راهکاري براي پيشگيري يا مبارزه دارد؟
بر فرض که داور خطاکار يا مدير متخلف در صورت اثبات جرم شان محروم شوند، تکليف قانون با آن مربي دلال صفت که از تيم مقابل پيشنهاد مربيگري دريافت مي کند و تيم خود را طوري به زمين مي فرستند که مثل آب خوردن به حريف ببازد، چيست؟
به نظر مي رسد جدا از سختگيري هاي قانوني؛ فوتبال ما نياز به تفکرات سالم دارد تا ديگر در هفته هاي پاياني، شايعه از سر و روي ليگ نبارد. هرچند حجم گسترده اي از اين شايعات، در حد تهمت بازنده به برنده و کاملا بي اساس است اما حتي اگريک از هزاران شايعه درست باشد- که متاسفانه هست- بايد چاره اي انديشيد.
منبع: همشهري-تماشاگر- ش 165
/1002
جذب خبرنگار افتخاري