چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

مقصود از تعبير »استواى خدا بر عرش« كه در آياتى نظير الرحمن على العرش استوى آمده است، چيست؟


پاسخ :
تعبير »استوى على العرش« در آيات متعددى از قرآن كريم آمده است) ( يعنى در: اعراف 54/7، يونس 3/10، طه 5/20، سجده 4/32، و حديد 4/57: البته خود اصطلاح »عرش« نيز در آيات متعدد ديگرى نيز آمده است) علامه طباطبايى )ره( در اين باره بحث مفصلى در ذيل آيه‏ى 54 سوره‏ى اعراف دارد كه بحث فوق از آن جا اقتباس شده است) علامه طباطبايى )ره( در اين باره مى‏فرمايد:
»درباره‏ى معناى عرش و آياتى از اين قبيل، گذشتگان چند دسته بودند) يك عده كه مطلقا بحث در اين گونه آيات را بدعت مى‏شمردند و از آن نهى مى‏كردند) آن‏ها اين همه آيات را كه بر تدبر و تعقل تأكيد مى‏كنند، ناديده مى‏گرفتند، كه در اين جا با آن‏ها كارى نداريم) اما كسانى كه در اين باره بحث مى‏كردند، چند نظر درباره‏ى معناى عرش داده‏اند:
1) عرش به همان معناى ظاهرى كلمه است؛ يعنى چيزى شبيه تخت كه پايه‏هايش روى آسمان هفتم است و - نعوذ بالله - خدا روى آن نشسته است)
2) عرش همان فك نهم است كه محيط به عالم جسمانى مى‏باشد)
3) اصلا در خارج چيزى به نام عرش وجود ندارد و جملاتى همچون »استوى على العرش« صرفا كنايه از سلطنت و استيلاى خدا بر عالم خلقت است)
اما هيچ يك از اين سخنان را به طور كامل نمى‏توان پذيرفت:
نظر اول كه متعلق به گروه »مشبهه« ( »مشبهه« گروهى از متكلمان بودند كه تمامى تعبيرات مربوط به خدا را به همان معناى جسمانى و ظاهريشان حمل مى‏كردند و خدا را شبيه موجودات جسمانى مى‏دانستند) است، كاملا خلاف فرمايش قرآن كريم مى‏باشد كه: ليس كمثله شى‏ء ( شورى 11/42: هيچ چيز همانند او نيست)
نظر دوم نيز متعلق به كسانى است كه مفاهيم عرش و كرسى و))) را مطابق هيئت بطلميوسى تفسير مى‏كردند و با محذورات فراوانى مواجه مى‏شدند و به ناچار در پاره‏اى از موارد، حتى از ظاهر آيات هم عدول مى‏كردند) با بطلان
هيئت بطلميوسى، ديگر نياز به بحث مفصل براى رد آن‏ها نيست)
در مورد نظر سوم نيز، اگر چه قبول داريم كه اين جمله كنايه از سلطنت خدا بر عالم است و نبايد آن را به معناى ظاهرى كلمه اخذ كرد، اما كنايه بودن منافات ندارد كه يك حقيقت و واقعيتى وجود داشته باشد، و اين كنايه هدفش حكايت كردن از آن واقعيت باشد؛ يعنى سلطه و سلطنت خدا بر عالم يك امر قراردادى مثل سلطنت‏هاى دنيوى نيست؛ بلكه اين امر يك امر واقعى و حقيقى و البته متناسب با ساحت مقدس خداست) خلاصه اين كه اين جمله، در عين اين كه مثالى است كه احاطه‏ى تدبير خدا بر ملكش را مجسم مى‏سازد، اما دلالت دارد بر اين كه حقيقتى هم در كار است و آن اين كه در ميان مراحل عالم وجود، مرحله‏اى وجود دارد كه تدبير جميع امور از آن جا نشأت مى‏گيرد) از آياتى همانند: هو رب العرش العظيم ( توبه 129/9: و او پروردگار عرش بزرگ است) ، يا: الذين يحملون العرش و من حوله ( غافر 7/40: كسانى كه حامل عرش [خدا) هستند و آن‏ها كه پيرامون آنانند) ، يا: و يحمل عرش ربك يومئذ ثمانية ( حاقه 17/69: و عرش پروردگارت را در آن روز، هشت [فرشته) حمل مى‏كنند) نيز بر مى‏آيد كه عرش، حقيقتى خارجى و عينى است و آيه‏ى استوى على العرش مثل آيه‏ى شريفه‏ى نور نيست كه صرف تمثيل باشد و مثلا، درخت زيتون الهى وجود نداشته باشد؛ بلكه در اين آيه از يك حقيقت خارجى خبر مى‏دهد و از آيه‏ى: ثم استوى على العرش يدبر الأمر ما من شفيع الا من بعد اذنه ( يونس 3/10: سپس بر عرش استيلا يافت) كار [آفرينش) را تدبير مى‏كند) شفاعتگرى جز پس از اذن او نيست) نيز معلوم مى‏شود كه عرش، مقام و مرحله‏ى موجودى است كه سر نخ جميع حوادث و امور در آن جاست و آيه‏ى: ثم استوى على العرش يعلم ما يلج فى الأرض و ما يخرج منها و ما ينزل من السماء و ما يعرج فيها و هو معكم أينما كنتم و الله بما تعملون بصير ( حديد 4/57: آن گاه بر عرش استيلا يافت) آنچه در زمين فرو مى‏رود و آنچه از آن بيرون مى‏آيد و آنچه در آن بالا مى‏رود [همه را) مى‏داند) هر كجا باشيد، او با شماست و خدا به هر چه مى‏كنيد، بيناست) نيز نشان مى‏دهد كه علم به جميع حوادث و وقايع، به نحو اجمال در نزد خدا حاضر و معلوم است، و اين جملات بعد از: ثم استوى على العرش، در واقع تفسيرى براى اين جمله هستند؛ يعنى: عرش، همان طور كه مقام تدبير عام عالم است، مقام علم نيز هست؛ و چون چنين است، قبل از وجود اين عالم و در حين وجودش و پس از رجوع مخلوقات به خدا نيز وجود داشته و خواهد داشت) همان طور كه آياتى مانند آيات مربوط به خلقت آسمان‏ها و زمين [و نيز آيه‏ى فوق) موجود بودن عرش را مقارن با وجود عالم نشان مى‏دهد، آيه‏ى: و هو الذى خلق السموات و الأرض فى سته أيام و كان عرشه على الماء ( هود 7/11: و اوست كسى كه آسمان‏ها و زمين را در شش هنگام آفريد و عرش او بر آب بود) نيز موجود بودنش را قبل از خلقت اين عالم؛ و آيه‏ى: و ترى الملائكة حافين من حول العرش ( زمرد 75/39: و فرشتگان را مى‏بينى در پيرامون عرش حلقه زده‏اند) نيز موجود بودنش را در قيامت نشان مى‏دهد ( ترجمه تفسير الميزان، ج 8، صص 191 - 198، با تلخيص)
نتيجه اين كه:
»استواى حق بر عرش بدين معناست كه ملك او بر همه‏ى اشيا احاطه داشته و تدبيرش بر اشياى آسمانى و زمينى، خرد و كلان، و))) گسترده است) در نتيجه، خداى تعالى، رب همه چيز و يگانه در ربوبيت است )چون مقصود از رب، همان مالك و مدبر است(؛ به همين جهت است كه در سوره‏ى طه بعد از اين كه فرمود: الرحمن على العرش استوى ( طه 5/20: خداوند رحمان بر عرش استيلا يافت) ، ادامه داد: له ما فى السموات و ما فى الارض و ما تحت الثرى ( طه 6/20: او راست هر آنچه در آسمان‏ها و هر آنچه در زمين و بين آن‏ها و در زير زمين است) كه همين يك تعليل و احتجاج براى استواى مذكور است)« ( ترجمه‏ى تفسير الميزان، ج 14، ص 166)براى روشن‏تر شدن معناى عرش و اين كه تدبير كل عالم از آن جاست، علامه طباطبايى )ره( مثالى مى‏آورد) ايشان مى‏فرمايد: »مملكتى را در نظر بگيريد كه عده‏اى دور هم جمع شده‏اند و مى‏خواهند جامعه‏ى واحدى را پديد آورند و اموراتشان را در آن بگذرانند) زمانى چنين اجتماعى ممكن است كه همه‏ى خواسته‏ها در راستاى يك غرض قرار گيرد و زمام كل جامعه در يك جا - مثلا نزد يك شخص - متمركز شود تا وى با حسن تدبير، حيات كل جامعه را حفظ كند؛ و گرنه اين جامعه از هم مى‏پاشد) حال، در اين جامعه اعمال جزئى را تقسيم مى‏كنند و زمام هر قسمتى را به يك اداره و يك كرسى مى‏دهند و زمام هر چند اداره را به يك كرسى بالاتر و همين طور تا زمام كل كشور در يك جا متمركز شود و در دست شخص واحدى قرار گيرد كه اصطلاحا او را صاحب عرش مى‏ناميم) نظام تكوين نيز تا حدودى شبيه همين است؛ يعنى حوادث جزئى منتهى به اسباب و عللى است و اين سلسله‏ى اسباب و علل همگى به ذات خدا منتهى مى‏شود؛ با اين تفاوت كه در مثال فوق، صاحب عرش بالاى سر تك تك افراد جامعه حاضر نيست؛ اما در بحث ما، خدا نزد همه حاضر است؛ زيرا ملكيت او حقيقى است و نه اعتبارى) پس در عالم وجود با همه‏ى اختلاف مراتبش، مرتبه‏اى هست كه زمام جميع حوادث و اسباب و علل آن‏ها در آن جا مى‏باشد و آن مرحله، مقام عرش است)« ( همان، ج 8، صص 186 - 187) براى ملاحظه‏ى مباحث مختلف تفسير الميزان درباره‏ى عرش، ر)ك: سيد مهدى امين، معارف قرآن در الميزان، ج 1، صص 177 - 184)


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
آثار نمازهای بدون ولایت در واقعه عاشورا
آثار نمازهای بدون ولایت در واقعه عاشورا
هکرهای ایرانی در تلاشند تا ما را تخلیه اطلاعاتی کنند!
play_arrow
هکرهای ایرانی در تلاشند تا ما را تخلیه اطلاعاتی کنند!
لحظه‌ی تخریب پُل بخش لاریجان آمل براثر سیل
play_arrow
لحظه‌ی تخریب پُل بخش لاریجان آمل براثر سیل
کار نمادین هلندی‌ها برای حمایت از کودکان غزه
play_arrow
کار نمادین هلندی‌ها برای حمایت از کودکان غزه
سناتور ضد ایرانی رشوه‌گیر از آب درآمد!
play_arrow
سناتور ضد ایرانی رشوه‌گیر از آب درآمد!
انتقاد مجری سیما به طراحیِ لباس کاروان ایران در افتتاحیهٔ المپیک
play_arrow
انتقاد مجری سیما به طراحیِ لباس کاروان ایران در افتتاحیهٔ المپیک
طریق‌الحسین کم کم رنگ و بوی اربعین می‌گیرد
play_arrow
طریق‌الحسین کم کم رنگ و بوی اربعین می‌گیرد
شکنجه اسرای فلسطینی در زندان رژیم صهیونیستی
play_arrow
شکنجه اسرای فلسطینی در زندان رژیم صهیونیستی
چرا به اینترنشنال "شبکه صهیونیستی" می‌گوییم؟
play_arrow
چرا به اینترنشنال "شبکه صهیونیستی" می‌گوییم؟
انهدام ادوات زرهی صهیونیست‌ها توسط القسام در خان یونس
play_arrow
انهدام ادوات زرهی صهیونیست‌ها توسط القسام در خان یونس
نقشه هایتان نقش بر آب شد، همه در کنار ایران هستیم!
play_arrow
نقشه هایتان نقش بر آب شد، همه در کنار ایران هستیم!
افزایش اعتراض‌ها به حضور صهیونیست‌ها در المپیک
play_arrow
افزایش اعتراض‌ها به حضور صهیونیست‌ها در المپیک
هو شدن کاروان رژیم صهیونیستی در افتتاحیه المپیک ۲۰۲۴
play_arrow
هو شدن کاروان رژیم صهیونیستی در افتتاحیه المپیک ۲۰۲۴
مقایسه شیوه روشن شدن مشعل المپیک‌های ۲۰ سال گذشته
play_arrow
مقایسه شیوه روشن شدن مشعل المپیک‌های ۲۰ سال گذشته
فیلم دیده نشده از لحظه به لحظه حادثه 11 سپتامبر از دریچه دوربین عکاس ژاپنی
play_arrow
فیلم دیده نشده از لحظه به لحظه حادثه 11 سپتامبر از دریچه دوربین عکاس ژاپنی