شخصی از یکی از حکیمان موعظهای خواست، وی گفت: چهل کتاب در حکمت نوشتم و از آنها بهرهور نشدم، چهل کلام از آنها انتخاب کردم، از آن نیز بهرهای به دست نیاوردم. آنگاه چند کلمه از آن برگزیدم و آنچه میجستم، در آنها یافتم؛ یکی آنکه به مال مغرور مشو اگرچه بسیار بود؛ زیرا عاقبت پایمال حوادث روزگار شود. دیگر آنکه اسرار نهان خود را با هیچ دوست در میان نگذار؛ زیرا بسیار اتفاق میافتد که در دوستی خلل افتد و به دشمنی تبدیل شود و دیگر آنکه از فضولی گریزان باش و به آنچه برای تو ضروری است، دست آویز!
شخصی از یکی از حکیمان موعظهای خواست، وی گفت: چهل کتاب در حکمت نوشتم و از آنها بهرهور نشدم، چهل کلام از آنها انتخاب کردم، از آن نیز بهرهای به دست نیاوردم. آنگاه چند کلمه از آن برگزیدم و آنچه میجستم، در آنها یافتم؛ یکی آنکه به مال مغرور مشو اگرچه بسیار بود؛ زیرا عاقبت پایمال حوادث روزگار شود. دیگر آنکه اسرار نهان خود را با هیچ دوست در میان نگذار؛ زیرا بسیار اتفاق میافتد که در دوستی خلل افتد و به دشمنی تبدیل شود و دیگر آنکه از فضولی گریزان باش و به آنچه برای تو ضروری است، دست آویز!