عالم ربّانی، «حاج شیخ حسن حاتمی» نقل میکند: «من کتاب ارزشمند قواعد علامه را به امانت از شخصی گرفتم و آن را به «آقا شیخ ابراهیم بروجردی» به امانت دادم تا بعد از سه روز برگرداند، اما او فراموش کرد که از چه کسی امانت گرفته است. من هم فراموش کردم که کتاب را به چه کسی امانت دادم. مدتها از این جریان گذشت. روزی صاحب کتاب آمد و آن را از من خواست، اما من هرچه گشتم، آن را پیدا نکردم. بعد از چند روز که از همه جا مأیوس شده بودم، با خود گفتم: تفألی به قرآن میزنم که این کتاب پیدا میشود یا نه؟ هنگامی که قرآن را گشودم، این آیه آمد: «وَإِذْ یرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیتِ ...؛ و نیز به یاد آورید هنگامی را که ابراهیم پایههای خانه کعبه را بالا میبرد». (بقره: 127)
عالم ربّانی، «حاج شیخ حسن حاتمی» نقل میکند: «من کتاب ارزشمند قواعد علامه را به امانت از شخصی گرفتم و آن را به «آقا شیخ ابراهیم بروجردی» به امانت دادم تا بعد از سه روز برگرداند، اما او فراموش کرد که از چه کسی امانت گرفته است. من هم فراموش کردم که کتاب را به چه کسی امانت دادم. مدتها از این جریان گذشت. روزی صاحب کتاب آمد و آن را از من خواست، اما من هرچه گشتم، آن را پیدا نکردم. بعد از چند روز که از همه جا مأیوس شده بودم، با خود گفتم: تفألی به قرآن میزنم که این کتاب پیدا میشود یا نه؟ هنگامی که قرآن را گشودم، این آیه آمد: «وَإِذْ یرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیتِ ...؛ و نیز به یاد آورید هنگامی را که ابراهیم پایههای خانه کعبه را بالا میبرد». (بقره: 127)