از حکیمی پرسیدند: نتیجه کینه چیست؟ گفت: اول حسد: که شخص به شادی کسی حسد میورزد و اندوهگین میشود و به اندوه وی شاد میشود. دوم شماتت: که اظهار شادی میکند به بلایی که به آن شخص میرسد. سوم: آنکه با او قهر میکند و با او سخن نمیگوید. چهارم: آنکه به چشم حقارت به او مینگرد. پنجم: آنکه درباره او زبان به غیبت و دروغ و فحش و آشکار کردن عیب و اسرار او میگشاید. ششم: آنکه رفتار او را به مسخره تقلید کند و ادای او را درمیآورد. هفتم: آنکه اگر فرصت یابد او را میزند و میرنجاند یا دیگری را به زدن او وا میدارد. هشتم: آنکه در گزاردن حق او کوتاهی میکند. اگر خویشاوند است، با وی قطع رابطه میکند و بدهی او را نمیپردازد و آنچه بر گردن اوست، ادا نمیکند و از او حلالیت نمیطلبد.
از حکیمی پرسیدند: نتیجه کینه چیست؟ گفت: اول حسد: که شخص به شادی کسی حسد میورزد و اندوهگین میشود و به اندوه وی شاد میشود. دوم شماتت: که اظهار شادی میکند به بلایی که به آن شخص میرسد. سوم: آنکه با او قهر میکند و با او سخن نمیگوید. چهارم: آنکه به چشم حقارت به او مینگرد. پنجم: آنکه درباره او زبان به غیبت و دروغ و فحش و آشکار کردن عیب و اسرار او میگشاید. ششم: آنکه رفتار او را به مسخره تقلید کند و ادای او را درمیآورد. هفتم: آنکه اگر فرصت یابد او را میزند و میرنجاند یا دیگری را به زدن او وا میدارد. هشتم: آنکه در گزاردن حق او کوتاهی میکند. اگر خویشاوند است، با وی قطع رابطه میکند و بدهی او را نمیپردازد و آنچه بر گردن اوست، ادا نمیکند و از او حلالیت نمیطلبد.