از عارفی سؤال شد: ترس از خدا چگونه حاصل میشود؟ گفت: اول؛ به علم و معرفت که چون انسان خود را و خدای را شناخت از خدا میترسد به دلیل عظمت حق و هیبت او، دوم؛ اگر از معرفت عاجز است، با اهل خوف همنشینی کند تا خوف آنان به او هم سرایت کند و در مقابل از اهل غفلت دوری کند. سوم؛ اگر به اهل خوف دسترسی ندارد تا با آنان مجالست کند، احوال و آثار آنان را در کتابها بخواند و به احوال و سیرت آنها آگاهی یابد؛ زیرا آنچه در گفتارها و کتابها در احوال بزرگان راه حق نوشتهاند در شنونده و خواننده اثر میگذارد.
از عارفی سؤال شد: ترس از خدا چگونه حاصل میشود؟ گفت: اول؛ به علم و معرفت که چون انسان خود را و خدای را شناخت از خدا میترسد به دلیل عظمت حق و هیبت او، دوم؛ اگر از معرفت عاجز است، با اهل خوف همنشینی کند تا خوف آنان به او هم سرایت کند و در مقابل از اهل غفلت دوری کند. سوم؛ اگر به اهل خوف دسترسی ندارد تا با آنان مجالست کند، احوال و آثار آنان را در کتابها بخواند و به احوال و سیرت آنها آگاهی یابد؛ زیرا آنچه در گفتارها و کتابها در احوال بزرگان راه حق نوشتهاند در شنونده و خواننده اثر میگذارد.