گویند مرد عابدی چهارصد سال از خلق کناره گرفت و به عبادت حق پرداخت. در خانهاش درخت بزرگی بود؛ مرغی در آن درخت آشیانه گرفت؛ با لحن خوش و آواز دلکش خود سکوت آن خانه را در هم میشکست. عابد به تدریج مجذوب صدای او شد و به وجود او انس گرفت. حق تعالی به وسیله پیامبر آن زمان به او پیغام فرستاد که ای مرد عابد تو سالها از عشق ما میسوختی و سرانجام مرا به مرغی فروختی؟
گویند مرد عابدی چهارصد سال از خلق کناره گرفت و به عبادت حق پرداخت. در خانهاش درخت بزرگی بود؛ مرغی در آن درخت آشیانه گرفت؛ با لحن خوش و آواز دلکش خود سکوت آن خانه را در هم میشکست. عابد به تدریج مجذوب صدای او شد و به وجود او انس گرفت. حق تعالی به وسیله پیامبر آن زمان به او پیغام فرستاد که ای مرد عابد تو سالها از عشق ما میسوختی و سرانجام مرا به مرغی فروختی؟