شنبه، 3 بهمن 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

گویند شخصی گربه‌ای داشت که هر روز تکه‌ای گوشت به گربه خود می‌داد. روزی گربه به آشیانه کبوتر شخصی رفت و کبوتری را گرفت. صاحب کبوتر گربه را کشت و پوست او را پر از کاه کرد و بر درِ آشیانه کبوتر آویزان کرد. صاحب گربه از آن جا گذشت و گربه خود را بدان صورت دید. گفت: اگر به همان مقدار گوشت که به او می‌رسید قناعت می‌کرد به این بلا مبتلا نمی‌شد.

گویند شخصی گربه‌ای داشت که هر روز تکه‌ای گوشت به گربه خود می‌داد. روزی گربه به آشیانه کبوتر شخصی رفت و کبوتری را گرفت. صاحب کبوتر گربه را کشت و پوست او را پر از کاه کرد و بر درِ آشیانه کبوتر آویزان کرد. صاحب گربه از آن جا گذشت و گربه خود را بدان صورت دید. گفت: اگر به همان مقدار گوشت که به او می‌رسید قناعت می‌کرد به این بلا مبتلا نمی‌شد.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.