بر عاج بنا گوش چو سیم و خز تو آغاز همی کند خط دل گز تو ترسم که برون برد سر از مرکز تو بفروش کنون که یار دارد از تو
بر عاج بنا گوش چو سیم و خز تو
آغاز همی کند خط دل گز تو
ترسم که برون برد سر از مرکز تو
بفروش کنون که یار دارد از تو
آغاز همی کند خط دل گز تو
ترسم که برون برد سر از مرکز تو
بفروش کنون که یار دارد از تو