شب آمد تا شب وصلم دهد یاد دهد خاک وجودم جمله بر باد یقین میسوخت فایز ز آتش دل نمیکردش گر آب دیده امداد
شب آمد تا شب وصلم دهد یاد
دهد خاک وجودم جمله بر باد
یقین میسوخت فایز ز آتش دل
نمیکردش گر آب دیده امداد
دهد خاک وجودم جمله بر باد
یقین میسوخت فایز ز آتش دل
نمیکردش گر آب دیده امداد