خوش آن ساعت که یار از در آیو شو هجران و روز غم سر آیو زدل بیرون کنم جانرا بصد شوق همی واجم که جایش دلبر آیو
خوش آن ساعت که یار از در آیو
شو هجران و روز غم سر آیو
زدل بیرون کنم جانرا بصد شوق
همی واجم که جایش دلبر آیو
شو هجران و روز غم سر آیو
زدل بیرون کنم جانرا بصد شوق
همی واجم که جایش دلبر آیو