چندباری وسط کوچه ز پایش افتاد
چندباری وسط کوچه ز پایش افتاد
پیش چشم در و همسایه عبایش افتاد
وسط کوچه کشیدند علی را پی خویش
فاطمه پشت سرش کرد صدایش افتاد
ازخدا بی خبری دید که زهرا مانده
آنچنان زد که...
پیش چشم در و همسایه عبایش افتاد
وسط کوچه کشیدند علی را پی خویش
فاطمه پشت سرش کرد صدایش افتاد
ازخدا بی خبری دید که زهرا مانده
آنچنان زد که...