روزگاری رفته و از یار دور افتاده ام
روزگاری رفته و از یار دور افتاده ام
من از آن گل بس که هستم خوار دور افتاده ام
کاش مانند دلم ساکن به کویش میشدم
هم ز دل هم از شه دلدار دور افتاده ام
من از آن گل بس که هستم خوار دور افتاده ام
کاش مانند دلم ساکن به کویش میشدم
هم ز دل هم از شه دلدار دور افتاده ام