بر بوستان وحی حکومت کند خزان
بر بوستان وحی حکومت کند خزان
زاغان شدند مرغ هزار و هزار نیست
گیرم که لحظهها همه گردند صبح عید
دنیا برای منتظران جز مزار نیست
زاغان شدند مرغ هزار و هزار نیست
گیرم که لحظهها همه گردند صبح عید
دنیا برای منتظران جز مزار نیست