دل خود زده ام گره بر در تو
دل خود زده ام گره بر در تو
چه شود که رسم بر محضر تو
من نا قابل به تو دل بستم
نکشی دامان خود از دستم
یا ابا صالح مددی مولا
چه شود که رسم بر محضر تو
من نا قابل به تو دل بستم
نکشی دامان خود از دستم
یا ابا صالح مددی مولا