ز کوچه های دلم می کنی هماره عبور
تو غایبیّ و بود خلق عالمت به حضور
به هر مقامی که هستی دهی به هستی نور
چگونه غایبی از دیده ام که می بینم
ز کوچه های دلم می کنی هماره عبور
به هر مقامی که هستی دهی به هستی نور
چگونه غایبی از دیده ام که می بینم
ز کوچه های دلم می کنی هماره عبور