بازیِ خلق دگر حوصله سر بُرد، بیا
بازیِ خلق دگر حوصله سر بُرد، بیا
خاطرم را غم دوری تو آزُرد، بیا
گفته بودند که در اوج بلا می آیی
صاحب الامرِ جهان! کار گره خورد؛ بیا
خاطرم را غم دوری تو آزُرد، بیا
گفته بودند که در اوج بلا می آیی
صاحب الامرِ جهان! کار گره خورد؛ بیا