در رودِ زمانه، پیچ و تاب افتاده است خورشید، به خوف و اضطراب افتاده است ظهر است و در آیینه چشمانِ فرات تصویرِ بلندِ آفتاب افتاده است
در رودِ زمانه، پیچ و تاب افتاده است
خورشید، به خوف و اضطراب افتاده است
ظهر است و در آیینه چشمانِ فرات
تصویرِ بلندِ آفتاب افتاده است
خورشید، به خوف و اضطراب افتاده است
ظهر است و در آیینه چشمانِ فرات
تصویرِ بلندِ آفتاب افتاده است