خونی که ز پیشانیِ او جاری شد سرسبزترین بهارِ بیداری شد آن سر که به روی نیزه ها گشت بلند آیینه روشنِ فداکاری شد
خونی که ز پیشانیِ او جاری شد
سرسبزترین بهارِ بیداری شد
آن سر که به روی نیزه ها گشت بلند
آیینه روشنِ فداکاری شد
سرسبزترین بهارِ بیداری شد
آن سر که به روی نیزه ها گشت بلند
آیینه روشنِ فداکاری شد