مردی که سپاهِ درد و غم، یارش بود چون لاله، به سینه، داغِ بسیارش بود هُرمِ عطش و وسعتِ سوزانِ کویر همسایه دیوار به دیوارش بود
مردی که سپاهِ درد و غم، یارش بود
چون لاله، به سینه، داغِ بسیارش بود
هُرمِ عطش و وسعتِ سوزانِ کویر
همسایه دیوار به دیوارش بود
چون لاله، به سینه، داغِ بسیارش بود
هُرمِ عطش و وسعتِ سوزانِ کویر
همسایه دیوار به دیوارش بود