روزی که ستم، دست درازی می کرد با خنجر، حنجرِ تو بازی می کرد وقتی که سرت به منبرِ نیزه نشست دیدند که نیزه، سرفرازی می کرد
روزی که ستم، دست درازی می کرد
با خنجر، حنجرِ تو بازی می کرد
وقتی که سرت به منبرِ نیزه نشست
دیدند که نیزه، سرفرازی می کرد
با خنجر، حنجرِ تو بازی می کرد
وقتی که سرت به منبرِ نیزه نشست
دیدند که نیزه، سرفرازی می کرد