چون باده نابِ عاشقی را نوشید یراهنِ سرخِ زخم، بر تن پوشید آن روز، به رغمِ تشنگی، لحظه وصل صد چشمه نور، از دو چشمش جوشید
چون باده نابِ عاشقی را نوشید
یراهنِ سرخِ زخم، بر تن پوشید
آن روز، به رغمِ تشنگی، لحظه وصل
صد چشمه نور، از دو چشمش جوشید
یراهنِ سرخِ زخم، بر تن پوشید
آن روز، به رغمِ تشنگی، لحظه وصل
صد چشمه نور، از دو چشمش جوشید