نجاشی راوی شناس معروف-ویژه تلفن همراه
بى شك مطالعه زندگى سراسر نور عالمان دين و ابرار، درسها ونكتههاى بسيارى به انسان مىآموزد; چرا كه آنان در مسير حيات بشرنشانههاى هدايت و پرچمداران علم و تقوا و مشعلهاى روشنى بخشاند.
دفترى كه در پيش روى شما است، نخستين نوشتهاى است كه به بررسىزندگى سراسر افتخار يكى از فرزندان قبيله ابرار، به نام «نجاشى»مىپردازد.
مرزبان سختكوشى كه در عصر خويش به مبارزه با مخالفان برخاست وپوچى گفتار دشمنانى را كه سابقه درخشان شيعه را زير سؤال برده و تشيع رابه نداشتن آثار و نوشتههاى ماندگار و پيشينههاى فرهنگى سرزنش مىكردندبر همگان آشكار كرد.
نجاشی راوی شناس معروف-ویژه تلفن همراه
بى شك مطالعه زندگى سراسر نور عالمان دين و ابرار، درسها ونكتههاى بسيارى به انسان مىآموزد; چرا كه آنان در مسير حيات بشرنشانههاى هدايت و پرچمداران علم و تقوا و مشعلهاى روشنى بخشاند.
دفترى كه در پيش روى شما است، نخستين نوشتهاى است كه به بررسىزندگى سراسر افتخار يكى از فرزندان قبيله ابرار، به نام «نجاشى»مىپردازد.
مرزبان سختكوشى كه در عصر خويش به مبارزه با مخالفان برخاست وپوچى گفتار دشمنانى را كه سابقه درخشان شيعه را زير سؤال برده و تشيع رابه نداشتن آثار و نوشتههاى ماندگار و پيشينههاى فرهنگى سرزنش مىكردندبر همگان آشكار كرد. دانشمند و احياگر بلند همتى كه ستارگان آسمان فقاهتو هميشه جاويد تشيع را رديابى مىكرد و ابرهاى تيره را از مقابل آنان به كنارمىزد تا جامعه از زلال نورانىشان بهرهمند شود.
اين پژوهشگر و راوىشناس بزرگ با قلم تواناى خود كه از علم و اخلاصوى قدرت مىگرفت، به معرفى فرزندان علمى امام باقر و امام صادقعليهما السلامپرداخت و در بازشناسى محدثان و دانشمندان شيعى و آثار گرانبهاى آنان شبو روز تلاش بىوقفه كرد و سرانجام، ثمره اين كوشش مدام و خستگى ناپذير،درخت استوار و پربارى به نام «رجال نجاشى» شد.
او گرچه با عزت نفس، از خود چيزى نگفت و ننوشت ولى نام مبارك او دركنار ميراث ماندگارش و در رديف نام ديگر راويان نور كه خود، احياگر نامشانبود، هنوز هم مىدرخشد و در طول قرنها اين اثر گرانسنگ به عنوان يكى ازمنابع اصلى فقها و دانشوران و راهنماى محققان در رشته شناخت راويانحديثبوده است.
ابوالحسين احمدبنعلى نجاشى، از اساتيد و از بنيانگذاران «علم رجال» است. او درقرنهاى چهارم و پنجم مىزيسته، ولى متاسفانه از جزئيات زندگىاشهمچون: زادگاه، سفرها و... اطلاع دقيقى كه مكتوب شخص وى و يامعاصرانش باشد، در دست نيست. از اين رو با استفاده از شواهد و قراين و باتوجه به آثارى كه از او به يادگار مانده است، سعى گرديده از ميان اقوال ونظريات مختلف، نظريه و قولى كه به حقيقت نزديكتر استبرگزيده و بهپيشگاه دوستداران علم و عالمان راستين جهان اسلام، تقديم شود.
در اينجا نكتهاى قابل ذكر است و آن اينكه بنابر عللى در نقل برخىحوادث و مطالب تاريخى، گاه تلخيص و گاه دخل و تصرفات جزئى و ظاهرى- كه خللى به اصل وقايع و روح حوادث نمىزند - اعمال شده است
دفترى كه در پيش روى شما است، نخستين نوشتهاى است كه به بررسىزندگى سراسر افتخار يكى از فرزندان قبيله ابرار، به نام «نجاشى»مىپردازد.
مرزبان سختكوشى كه در عصر خويش به مبارزه با مخالفان برخاست وپوچى گفتار دشمنانى را كه سابقه درخشان شيعه را زير سؤال برده و تشيع رابه نداشتن آثار و نوشتههاى ماندگار و پيشينههاى فرهنگى سرزنش مىكردندبر همگان آشكار كرد. دانشمند و احياگر بلند همتى كه ستارگان آسمان فقاهتو هميشه جاويد تشيع را رديابى مىكرد و ابرهاى تيره را از مقابل آنان به كنارمىزد تا جامعه از زلال نورانىشان بهرهمند شود.
اين پژوهشگر و راوىشناس بزرگ با قلم تواناى خود كه از علم و اخلاصوى قدرت مىگرفت، به معرفى فرزندان علمى امام باقر و امام صادقعليهما السلامپرداخت و در بازشناسى محدثان و دانشمندان شيعى و آثار گرانبهاى آنان شبو روز تلاش بىوقفه كرد و سرانجام، ثمره اين كوشش مدام و خستگى ناپذير،درخت استوار و پربارى به نام «رجال نجاشى» شد.
او گرچه با عزت نفس، از خود چيزى نگفت و ننوشت ولى نام مبارك او دركنار ميراث ماندگارش و در رديف نام ديگر راويان نور كه خود، احياگر نامشانبود، هنوز هم مىدرخشد و در طول قرنها اين اثر گرانسنگ به عنوان يكى ازمنابع اصلى فقها و دانشوران و راهنماى محققان در رشته شناخت راويانحديثبوده است.
ابوالحسين احمدبنعلى نجاشى، از اساتيد و از بنيانگذاران «علم رجال» است. او درقرنهاى چهارم و پنجم مىزيسته، ولى متاسفانه از جزئيات زندگىاشهمچون: زادگاه، سفرها و... اطلاع دقيقى كه مكتوب شخص وى و يامعاصرانش باشد، در دست نيست. از اين رو با استفاده از شواهد و قراين و باتوجه به آثارى كه از او به يادگار مانده است، سعى گرديده از ميان اقوال ونظريات مختلف، نظريه و قولى كه به حقيقت نزديكتر استبرگزيده و بهپيشگاه دوستداران علم و عالمان راستين جهان اسلام، تقديم شود.
در اينجا نكتهاى قابل ذكر است و آن اينكه بنابر عللى در نقل برخىحوادث و مطالب تاريخى، گاه تلخيص و گاه دخل و تصرفات جزئى و ظاهرى- كه خللى به اصل وقايع و روح حوادث نمىزند - اعمال شده است