شاید بتوان جنگ را بر اساس اهدافی مانند، عشق به قدرت، سودجویی، قدرت طلبی، خودنمایی و نظایر آن، به جنگ عادلانه و غیرعادلانه تقسیم نمود. برخی عقیده دارند، هر گاه سیاست توانایی خود را در حل و فصل اختلافات از دست بدهد، جنگ آخرین وسیلهای است که برای دستیابی به اهداف سیاسی مورد استفاده قرار میگیرد. به بیان دیگر، زمانی که سیاست در حل مسائل با شکست رو به رو شود، جنگ تنها راه باقیمانده برای تحقق هدفهای سیاسی است1.
آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز با اهداف سیاسی و برای تحقق سلطهگریهای کشورهای غربی آغاز گشت.
دشمنان ما گمان میکردند با توطئههای فرسایشی میتوانند نهضت اسلامی و انقلاب شکوهمند این ملت شهید پرور را به سردی و سستی سوق دهند، غافل از آن که قیامی که برای خدا است و نهضتی که بر اساس معنویت و عقیده است، عقب نشینی نخواهد کرد. ملت ما اکنون به شهادت و فداکاری خو گرفته است و از هیچ دشمنی و هیچ قدرتی و هیچ توطئهای هراس ندارد. هراس، آن دارد که شهادت، مکتب او نیست2.
امام خمینی رحمة الله علیه ضمن تأکید بر ماهیت دفاعی و عدم تهاجمی بودن اقدام ایران در جنگ تحمیلی، بر این نکته تأکید مینمودند که شهادت عزیزان و دلاور مردان میهن اسلامی ایران، حکایت از مظلومیت مردمان این مرز و بوم دارد3.
جنگ ایران و عراق برای ایرانیان، تنها درگیری دو کشور نبود؛ بلکه جنگ در نگاه مردم ایران، جنگ حق علیه باطل بود. زیرا جنگ بر ما ایرانیان تحمیل شد؛ ولی تحمیل جنگ، ما را وادار به تسلیم نکرد؛ بلکه با چنگ و دندان و با توکل به خداوند بزرگ، آن را پیش بردیم. جنگ ایران و عراق، نه یک جنگ محدود بود و نه یک جنگ شیمیایی بلکه در آن، هم مواد شیمیایی به کار رفت و هم ابزارهای روانی علیه ایران به کار گرفته شد. اما ایرانیان با هشت سال دفاع جنگ تحمیلی را، همانند انقلاب اسلامی به یک پدیده منحصر به فرد در دنیا تبدیل نمودند تا قدرتهای بیگانه و سلطهگران غربی بدانند ملت مسلمان ایران تا پای جان از سرزمین خویش دفاع خواهد کرد.
سید احمد سجادی
پینوشتها:
1) بازشناسی جنبه های تجاوز و دفاع، ستاد تبلیغات جنگ شورای عالی دفاع، تهران، 1368، جلد 1، ص198.
2) امام خمینی، صحیفه امام، جلد 13، ص 187
3) امام خمینی، صحیفه امام، جلد 13، ص 243