0
مسیر جاری :
حجت خدا امام باقر علیه‌السلام

حجت خدا

اى شمع بزم دين، يا باقرالعلوم وى آيت مبين، يا باقرالعلوم اى سرور امم، وى پنجمين امام معصوم هفتمين، يا باقرالعلوم
بهار طوبى امام باقر علیه‌السلام

بهار طوبى

قوام هستى محيط امكان بلوغ خلقت شكوه ايمان فروغ توحيد دليل سرمد بيان وحدت لسان برهان بهشت رحمت صفاى جنت
بهار آمد امام باقر علیه‌السلام

بهار آمد

بهار آمد هوا چون زلف یارم باز مشگین شد زمین چون رویش از گل‌هاى رنگارنگ رنگین شد نگارستان چینى شد زمین از نقش گوناگون چمن رشك ختن از یاسمن و ز بوى نسرین شد
بوى نسيم امام باقر علیه‌السلام

بوى نسيم

فصل بهار آمد و عالم معطر است بوى نسيم صبح بسى روح پرور است گويا ز خلد مى‌‏وزد اين باد مشك‌بيز كاين سان دماغ ابر ز بوى خوش‏تر است
بر خیز نگارا امام باقر علیه‌السلام

بر خیز نگارا

برخیز نگارا که بهار طرب آمد عید عجم و چشن نشاط عرب آمد از کثرت انوار یکی روز و شب آمد پایان جمادی شد و ماه رجب آمد
آفتابِ فضل امام باقر علیه‌السلام

آفتابِ فضل

آفتاب عزّت از عرش جلال آمد پديد روز عيد شادمانى را هلال آمد پديد آفتابِ فضل، تابان گشت از كوه شكوه ظلمت شب‌هاى هجران را وصال آمد پديد
اى ز سرو قدّ رعنا بر صنوبر طعنه زن امام باقر علیه‌السلام

اى ز سرو قدّ رعنا بر صنوبر طعنه زن

اى ز سرو قدّ رعنا بر صنوبر طعنه زن و اى ز ماه روى زیبا مهر را رونق شکن همچو من هر کس رخ و قد تو بیند تا ابد فارغ است از دیدن خورشید و از سرو چمن
اختر پنجم امام باقر علیه‌السلام

اختر پنجم

اختر پنجم ز برج آسمان چارمینم من امام ابن امام ابن امام متقینم روح عشق و جان دین و زاده حبل المتینم وارث جانانه و هم نام ختم المرسلینم
ويرانه بقيع امام باقر علیه‌السلام

ويرانه بقيع

اى بوسه گاه جن و ملك، خاك پاى تو جان تمام عالم خاكى فداى تو اى اختر سپهر ولايت، كه تا ابد عالم منور است به نور لقاى تو
مدینه غمی تازه دیده است امام باقر علیه‌السلام

مدینه غمی تازه دیده است

بار دگر مدینه غمی تازه دیده است داغی دگر به جان و دل او رسیده است تنها مدینه نیست که در سوگ و ماتم است ماتم نشین و غم زده هر آفریده است