بانوی چاره ساز علی بستری شده یعنی که ارغوانی و نیلوفری شده دارد برای شیر خدا ذوب می‌شود معلوم می‌شود که چه قَدَر حیدری شده شهادت حضر فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

وقتی‌که دید فاطمه‌اش درد می‌کشد سوی حسن روان شد و او را خطاب کرد حرفی بزن حسن که  دلم  پاره پاره  شد اینجا حسن  چگونه علی را کباب کرد دشمن میان کوچه سرِ راهِ ما گرفت اول...

رو از علی گرفت و، خودش را حجاب کرد شهر مدینه بر سر حیدر خراب کرد حرفی نزد به حیدر و در خواب ناز رفت از اینکه  فاشِ راز کند، اجتناب کرد شهادت حضر فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

لحظه به لحظه باید جامه به تن کنی از خون روی پیرهنت گریه میکنم هجده بهار حیدر زود است رفتنت با دیدن کفن به تنت گریه میکنم شهادت حضر فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

در پشت در فتادی بر خاک خانه ات از درد استخوان تنت گریه میکنم رویت چو لاله سرخ است مادر حسن با زخم های بر بدنت گریه میکنم شهادت حضر فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

با هر نفس نفس زدنت گریه میکنم در لا به لای هر سخنت گریه میکنم فکری به حال بی کسی حیدرت بکن حتی مقابل حسنت گریه میکنم شهادت حضر فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

کمتر نفس نفس بزن ای سینه چاک من با خون خضاب می کنی ام فاطمه مرو بعد تو عمر من به دوامی نمی رسد نقشی بر آب می کنی ام فاطمه مرو شهادت حضر فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

کُشتی مرا ز بس که به شکل اشاره ای مولا خطاب می کنی ام فاطمه مرو من مَحرم توام ز چه پوشانده ای رُخت در پیچ و تاب می کنی ام فاطمه مرو شهادت حضر فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

از غصه آب می کنی ام فاطمه مرو خانه خراب می کنی ام فاطمه مرو هَر دم که آه می کشی از هوش می روی در اضطراب می کنی ام فاطمه مرو شهادت حضر فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

باز این چه شورش است که در خلق عالم است ماه عزای فاطمه روح مُحرم است خون گریه کن ز غم، که عقیق یمن شوی رخصت دهد خدا که تو هم سینه زن شوی شهادت حضر فاطمه زهرا (س) تسلیت باد