انسان اهل معنا و معرفتی می‌گوید: بعد از 50 سال که راه کربلا باز شده بود و من هم دنبال کارهای تشرف به کربلا بودم، یکی از سادات به منزل ما آمد و از اوضاع نابسامان اقتصادی که برایش پیش آمده بود برایم تعریف...

محمد بن مسلم از امام باقر(علیه السلام) نقل کرده است که آن حضرت از من سوال کرد: آیا قبر حسین (علیه السلام) را زیارت کردى‌؟ گفتم‌: بله‌، اما با ترس و خوف‌. حضرت فرمود: ثواب این کار به اندازه ترس و خوف است‌....

در کتاب کامل الزیارات نقل شده که هر وقت امیرالمومنین(علیه‌السلام) ابی‌عبدالله را می دید می‌فرمودند «بابی انت و امی»[پدر و مادرم به فدایت]؛ یا در روایت است که حضرت زینب (علیه‌السلام) نقل میکند در این سال‌ها...

یکی از روحانیون به نام حاج آقا مسیح خدمت آیت الله سیداحمد خوانساری رسید و از وضعیت نابسامان برادرش شکایت کرد،‌ ایشان به آیت الله خوانساری فرمود: نفس شما حق است اگر مشکلی نیست برادرمان را خدمت شما بیاوریم...

در شهر تهران فردی فلج زندگی می کرد به نام حاجی ترکان؛ ناراحتی حاجی ترکان در ایام نزدیک به ماه محرم بیشتر شد و هر روز افسوس می خورد که نمی تواند در عزای سیدالشهدا شرکت کند، ایشان نزد علامه امینی رفتند و...

مرحوم آقا نجفی قوچانی در کتاب سیاحت شرق می نویسد: از نجف برای زیارت امام حسین(علیه‌السلام) به سمت کربلا حرکت کردم، نزدیک کربلا که رسیدم دیدم تشنگی بر من غالب شده است، دوان دوان آمدم تا خود را به آب برسانم،...

امام حسین(علیه‌السلام) و حضرت ابالفضل (علیه‌السلام) تو تاریکی شب مشغول پاسبانی از خیمه‌های اهل بیت بودند که دیدند کسی از دور می آید؛ پرسیدند که کیستی؟ فرمود: بردار! خواهرت زینب است... حضرت زینب (سلام...

وقتی برای حنجره میزرا علی محدث مشکل پیش آمده بود، متوسل به امام حسین (علیه‌السلام) شد و در عالم رویا محضر حضرت رسید، توصیه‌ای از حضرت دریافت کرد: میرزا علی! اگر می‌خواهی به حاجتت برسی، خودت و دوستانت روضه...

هند، همسر یزید در یک خانواده یهودى در مدینه سکونت داشت، در ایام کودکى بر اثر بیمارى فلج شد و هر چقدر برای درمانش تلاش کردند بهبود نیافت و سرانجام آنها به حضرت علی(علیه‌السلام) متوسل شدند و حضرت به امام...

فکر نکنید که همه‌ی کسانی که برای جنگ و قتال امام حسین(علیه‌السلام) آمدند، تیر و نیزه داشتند بلکه بعضی‌ها فقط سنگ به همراه داشتند، خدا کند بعضی از نقل قول ها و روایات کربلا صحیح نباشد...خدا کند ماجرای گوش...