مسیر جاری :
صبر است مرا چاره هجران تو لیکن
صبر است مرا چاره هجران تو لیکن<br />
چون صبر توان کرد که مقدور نماندست
باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است
باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است<br />
شمشاد خانه پرور ما از که کمتر است
در هجر تو گر چشم مرا آب روان است
در هجر تو گر چشم مرا آب روان است<br />
گو خون جگر ریز که معذور نماندست
ما آبروی فقر و قناعت نمی بریم
ما آبروی فقر و قناعت نمی بریم<br />
با پادشه بگوی که روزی مقدر است
رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم
رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم<br />
با دوست بگوییم که او محرم راز است
بردوخته ام دیده چو باز از همه عالم
بردوخته ام دیده چو باز از همه عالم<br />
تا دیده من بر رخ زیبای تو باز است
در کعبه کوی تو هر آن کس که بیاید
در کعبه کوی تو هر آن کس که بیاید<br />
از قبله ابروی تو در عین نماز است
مرغ خوشخوان را بشارت باد کاندر راه عشق
مرغ خوشخوان را بشارت باد کاندر راه عشق<br />
دوست را با ناله شب های بیداران خوش است
نیست در بازار عالم خوشدلی ور زان که هست
نیست در بازار عالم خوشدلی ور زان که هست<br />
شیوه رندی و خوش باشی عیاران خوش است
حافظا ترک جهان گفتن طریق خوشدلیست
حافظا ترک جهان گفتن طریق خوشدلیست<br />
تا نپنداری که احوال جهان داران خوش است