0
مسیر جاری :
مسافر مهران مدیری

مسافر

با من مسافريست، هم روزگار من تب کرده بی رمق، افسرده خسته تن شادی لحظه ایست از هم پيالگی از حس همدلی از روی سادگی ! دلواپسی ولی همراه هر دو مهلت تمام شد ... دير است بی گمان !
گل آرزو مهران مدیری

گل آرزو

وباره تو خاطراتم اگه خند ها تو دیدم دوباره با شاخه ای گل کنار تو رسیدم خیلی آهسته و آروم هر دو دستمو گرفتی با یه دنیا مهربونی موندی از پیشم نرفتی گفتم عاشق تو هستم از نجابت تو مستم تا ستاره هست عزیزم...
صبح عید مهران مدیری

صبح عید

به باز آمدنت چنان دلخوشم که طفلی به صبح عید پرستویی به ظهر بهار به باز آمدنت چنان دلخوشم که طفلی به صبح عید پرستویی به ظهر بهار و من به دیدن تو چنان در آینه ات مشغولم
ستاره ی گمشده مهران مدیری

ستاره ی گمشده

قصه ی غربت و سرگردونیامو برای پنجره ها زمزمه کردم هر نفس با شبای ابری و دلتنگ غصه هام و بی صدا زمزمه کردم دنبال یه نیمه ی گمشده بود که با هم یه سیب کامل و بسازیم دنبال حریفی بودم که من و اون
رقص ایرانی مهران مدیری

رقص ایرانی

بپر پرواز کن دیوانگی کن ! ز جمع آشنا بیگانگی کن چو دود شمع شب از شعله برخیز گلی ز گیسوان بر بادها ریز بپرداز بپرهیز گلی ز گیسوان بر بادها ریز چو رقص سایه ها در روشنی شو چو پای روشنی در سایه ها
دوراهی مهران مدیری

دوراهی

می خوام پیشت بمونوم ولی عادت نداری می خوام تنهات بذاروم ولی طاقت نداری نه بیداری نه خوابی نه گریونی نه خندون نمی دونی کجایی نه آبادی نه ویرون دل سردرگم تو میون این دو راهی نه می مونه نه میره چه کاره اشتباهی...
ای الهه ناز غلامحسین بنان

ای الهه ناز

ای, ای الهه ی ناز ,با دل من بساز کین غم جانگداز, برود ز برم گر دل من نیاسود,از گناه تو بود بیا تا ز سر, گنهت گذررم
تا بهار دلنشین غلامحسین بنان

تا بهار دلنشین

تا بهار دلنشین ...... آمده سوی چمن ای بـــــهار آرزو ...... بر سرم سایه فکن چون نسیم نو بهار ...... بر آشــیانم کن گذر تا که گلباران شود ...... کـــــلبه ویران من
خزان غلامحسین بنان

خزان

شد خزان گلشن آشنایی, بازم آتش به جان زد جدایی عمر من ای گل طی شد بر تو, وز تو ندیدم جزء بد اهلی و بی وفایی با تو وفا کردم تا به تنم جان بود, مهر و وفا داری با تو چه دارد سود آفت خَرمن مهر و وفایی, نو...
کودکان خیابانی ناصر عبدالهی

کودکان خیابانی

دو تا چشم بی تکلّف یه صدای خشک زخمی یه نگاه بی ستاره دو تا دست پینه بسته دو تا پای خرد و خسته که دیگه رمق نداره