مسیر جاری :
دختران يونيفورمپوش (MADCHEN IN UNIFORM)
خلاصه داستان: « مانوئلا » ( تيله )، دخترى حساس و با عاطفه، به مدرسهاى شبانهروزى ( مختص دختران افسران دونپايهى امپراتورى ويلهلم دوم ) سپرده مىشود. او در آن جا فقط با يك نفر مىتواند رابطه برقرار كند....
دختر مو نقرهاى (PLATINUM BLONDE)
خلاصه داستان: « استو اسميت » ( ويليامز ) از طرف سردبير روزنامهاى كه در آن كار مىكند مأموريت مىيابد تا گزارشى دربارهى رسوايى اخير خانوادهى ثروتمند « شويلر » تهيه كند. پسر اين خانواده با دخترى اهل نمايش...
دادن يك ميليون (DAROUN MILIONE)
خلاصه داستان: ميليونرى ( دسيكا ) هوس مىكند به نخستين كسى كه برخورد كرد و او را سخاوتمند يافت، پول خوبى بپردازد. او در جستوجويش خود را به شكل مردى فقير درمىآورد.
شرح فيلم: فيلمنامه با همكارى چزاره...
خيابانهاى شهر (CITY STREETS)
خلاصه داستان: در يك باند قاچاق مشروبات الكلى و در شرايطى كه گروههاى گنگسترى بر شهرهاى امريكا سلطه دارند، مردى به نام « كيد » ( كوپر ) دل به « نان » ( سيدنى )، دختر سردستهى يكى از اين گروهها مىبندد....
جنايتهاى خيابان مورگ (MURDERS IN THE RUE MORGUE)
خلاصه داستان: پاريس سالهاى پايانى قرن نوزدهم. « دكتر ميراكل » ( لوگوسى )، دانشمندى پيرو نظريهى تكامل داروين، در پى ايجاد پيوندى ميان انسان و حيوان است. « ميراكل » گوريلى را براى ربودن دختران جوان تعليم...
تابو (TABU)
خلاصه داستان: غواص جوانى ( ماتاهى ) كه صياد مرواريد است به دخترى ( شواليه ) دل مىبندد كه مقدر شده وقف خدايان شود. شرح فيلم: مورنا و فلاهرتى با دو سليقه و سبك متفاوت كنار يكديگر قرار مىگيرند و اتفاقا...
بىحيثيت (DISHONORED)
خلاصه داستان: وين، سال 1915. « ماگدا » ( ديتريش ) خيابانگردى است كه پس از خودكشى همكارش، تصميم مىگيرد ثابت كند نه از مرگ مىترسد و نه از زندگى. رئيس پليس خفيهى اتريش، « ماگدا » را مىآزمايد و پس از...
اميل و كارآگاهان (EMIL UND DIE DETEKTIVE)
خلاصه داستان: « اميل » ( ونكهاوز ) پسر دوازده سالهاى است كه مادرش ( هاك ) او را به برلين مىفرستد تا 140 مارك براى مادربزرگش ببرد. در راه، مردى ( راسپ ) پول را مىدزدد و « اميل » به كمك گروهى از پسر بچههاى...
اپراى سهپولى (DIE DREIGROSCHENOPERA)
خلاصه داستان: لندن، دههى 1890. « مكى » ( فورستر )، سر دستهى گروهى خلافكار با دخترى از طبقهى پايين، « پولى » ( نئر ) ازدواج مىكند. اما پدر « پولى »، « پيچم » ( راسپ ) كه در حكم ريش سفيد گدايان شهر است...
آزادى از آن ماست (A NOUS LA LIBERTE)
خلاصه داستان: « لويى » ( كوردى ) و « اميل » ( مارشان ) به زندان محكوم شدهاند. « لويى » فرار مىكند و بعدها مالك كارخانهاى فوق مدرن مىشود. « اميل » نيز پس از آزادى در همين كارخانه كه نمىداند متعلق به...