با عرض سلام وخدا قوت خدمت شما عزیزان. دختری هستم 28 ساله 3 سال پیش با پسر خیلی خوبی توسط دختر دایی خودم آشنا شدم که خود همین دختر داییم مانع ازدواجمون شد یعنی به هر طریقی که میتونست هم منو وهم پسر مورد...

من 26 سالمه و لیسانسه هستم یک خواستگاری دارم ک تحصیلات دانشگاهی نداره و اینکه ایشون اصلا ب دلم نشسته ولی بخاطر موقعیت مالی و خانوادگی خوبی ک داره پدر و مادرم و همه اطرافیانم بهم اصرار میکنن ک ازدواج کنم...

باسلام و خسته نباشید.خانمی هستم بیست ویک ساله با ظاهری نسبتا زیبا نجیب واخلاقی مهربان که مدت نه ماه است با استاد خودم در دانشگاه ازدواج کرده ام.همسرم مردی خوش اخلاق مهربان چشم پاک هست و واقعا عاشقمه.در...

سلام من 2ساله که عقد کرده هستم ولی مشکلی که دارم اینکه اصلا اخلاق خوبی با شوهرم ندارم هر کاری میکنم نمیتونم باهاش کنار بیام ولی اون اخلاقش خوبه نمیدونم چرا همیشه اونو با دیگران مقایسه میکنم خودمم نمیخوام...

با سلام ...نزدیک به ۷ ماه هس که با دختری ۱۷ نامزدی کردم .و هیچ گونه صیغه محرمیت بینه ما خونده نشده ..و قرار شده که بعده ۴ سال عقد و عروسی کنیم ..خودم دوس دارم صیغه محرمیت خونده بشه لا اقل .اما خانم مخالف...

سلام من پسری 23ساله هستم .تومحیط کار همکار خانم دارم که‌ بهم علاقه نشون میداد و منم بدون هیچ نظری حواشونو داشتم همیشه حمایت کردم ازشون وضمنا از نظر سنی ازم بزرگتره حدودا ۶سال من فکر نمی کردم اونا تقریبا...

سلام من 22سالمه باپسرخالم ک 4سال ازخودم کوچیکتر بود هم صحبت شدیم واین باعث ایجاد علاقه شدبعد یک مدت بی توجهیاش شروع شد میگفت نمیخوامت و رابطه رو قطع کرد حالا دوباره برگشته واعتراف کرد که دوستم داره و گفت...

سلام من یکسال و نیمه با یه آقایی آشنا شدم برای ازدواج در این مدت تمام هزینه های تفریح و باهم بودن به عهده من بود جدیدا ورشکسته شده و باید از صفر شروع کنه برای این، به من میگه باید تا چند سال تو هم...

سلام من با دختری که به خاستگاریش رفتم 12سال اختلاف دارم و او کوچکتره و از همه لحاظ با هم خخوبیم ولی همین مسیله سن دختر رابه شک واداشتهو الان دو هتفس برای ج منفی یا مثبت امروزفردا میکند و نمتونه تصمیم بگیره...

سلام. خسته نباشید. من 5 سال با یک پسر آشنا شدم.خیلی همدیگر دوست داریم. بارها خواستم به خاطر خانوادم ازش جدا بشم ولی نمیشه.ما بدون هم نمیتونیم. اگر جدا بشیم زندگی 2 تامون نابود میشه. دلایل بابام برای مخالفت...