0
مسیر جاری :
قصه هجران مگو بابا که می میرم سال 1384

قصه هجران مگو بابا که می میرم

قصه هجران مگو بابا که می میرم
این زمین با من چرا یار نیست سال 1384

این زمین با من چرا یار نیست

این زمین با من چرا یار نیست
خواهرم بنشین ... سال 1384

خواهرم بنشین ...

خواهرم بنشین ...
دیگه بی تو خنده بر لب حرومه سال 1384

دیگه بی تو خنده بر لب حرومه

دیگه بی تو خنده بر لب هرومه
می بردم قرار دل سال 1384

می بردم قرار دل

می بردم قرار دل
اصغرش را به روی دست نهاد سال 1384

اصغرش را به روی دست نهاد

اصغرش را به روی دست نهاد
ای پادشه خوبان سال 1384

ای پادشه خوبان

ای پادشه خوبان
باقیان باقی و ساقی مست می زماتنیان فاتی فکر سال 1384

باقیان باقی و ساقی مست می زماتنیان فاتی فکر

باقیان باقی و ساقی مست می زماتنیان فاتی فکر
رفتی عمو و زغم تو پرخون شده این دلم سال 1384

رفتی عمو و زغم تو پرخون شده این دلم

رفتی عمو و زغم تو پرخون شده این دلم
رسم کدام ملت است خواهر داغدیده را سال 1384

رسم کدام ملت است خواهر داغدیده را

رسم کدام ملت است خواهر داغدیده را