میون اون همه آتیش و دود ، یار هجده ساله حیدر<br /> خودش رو کوچه کشونده بود ، یار هجده ساله حیدر<br /> صدا زد علی ، بخدا من فدات هستم<br /> صدا زد علی ، تا پای جون باهات هستم<br /> صدا زد علی ، غریب...

سوال جواد ابن رضا ، چرا در و با لگد شکستن<br /> به پیش نگاه بچه ها ، چرا در و با لگد شکستن<br /> بلند شد صدا ، صدای ناله حزینی<br /> بلند شد صدا ، تا نمردم فضه خذینی<br /> بلند شد صدا ، یا اب اسقط ...

به اذن خداوند حیا ، همگی پیرن سیا می پوشیم<br /> به اذن امیر لافتی ، همگی پیرن سیا می پوشیم<br /> بگو به مادر ، اگه مابچه هات هستیم<br /> بگو به مادر ، اگه عیده بپات نشستیم<br /> بگو به مادر ، یاد...

منزل اول عزا ، تو شبهای فاطمیه<br /> روضه ی دیوار و دره ، که داغ اون دائمیه<br /> دست خزون ، چه بی امون<br /> رسید به شاخه ی گل یاس جوون<br /> در که شکست ، دیدم نشست<br /> پر شدش از لاله تموم خونمون<br...

یواش یواش تو کوچه ها ، می پیچه عطر گل یاس<br /> صدای تو دلم میگه ، بیاید که موسم عزاس<br /> روضه بخون ، با دل خون<br /> برا مصیبت یه مادر جوون<br /> شال عزا بگردنت<br /> قربون گریه هات برم صاحب زمون<br...

تاره چشمای تو می میرم برای تو<br /> پرمزن مرو زهرا جون من فدای تو<br /> یادته قول دادی پیش من تو می مونی<br /> چی شده چرا شعر رفتن و میخونی<br /> زهرا می میرم ازحال تو ، زهرا کی شکسته بال تو<br /> کشته...

دلم و خون کردی غرق غصه و دردی<br /> مثل برگ پاییزی سرد و خشک و زردی<br /> بدنت بی جونه خونه بی تو ویرونه<br /> بعد تو غم عالم رو دلم می مونه<br /> زهرا می میرم ازحال تو ، زهرا کی شکسته بال تو<br /> کشته...

توی بستر گریون گریه هات مثه بارون<br /> میکشه من و آخر این لباس پرخون<br /> حسنت گریونه آسمون دلش خونه<br /> زینبت عزاداره وای از این زمونه<br /> زهرا مرو ای یار علی ، زهرا ای کس و کار علی<br /> زهرا...

آسمونا غصه می باره شب تاره برا حیدر<br /> عازم سفـر داره می شه غریبونه چرا مادر<br /> تنها شدن قسمت مرتضـی شده<br /> مادر ببین دنیا چه بی صفا شده<br /> شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد

شعله بالا رفت زهرا جا نزد<br /> حرفی از سازش به کافرها نزد<br /> پشت پا بر غربت مولا نزد<br /> جز به خون این حکم را امضا نزد<br /> شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد