مرحوم علامه مجلسی اول چهار پنج تا جوون اومدند سراغش گفتند یه مجلس عقدی داریم تشریف بیارید آمد و وارد شد و دید دامی براش پهن کردند گفتند: راستش ما دنگمون گرفته امروز اول صبح یه آخوندی رو پیدا...

ماها خودمون یه کاری کردیم که کمالات خدا رو به پای خودمون می‌نویسیم دچار عجب و غرور میشیم ازاین بدتر عیب‌های خودمون رو به پای خدا می نویسیم و با خدا درگیر میشیم این دیگه خیلی بدتره ماها...

خدا رحمت کنه آقای مجتهدی رو می‌گفت: میومدم مدرسه [علمیه] نماز بخونم [تو مدرسه پیش نماز بود] به این خاروبار فروش بود سرکوچه‌شون [به طلبه‌‎ها هم جنس نسیه و اینا میداد] گفت اومدم بهش گفتم چرا...

طفلی که تو بغل حضرت زینب بود که اگه حضرت رقیه (سلام الله علیها) باشه نگاه کرد دید عمه جانش داره با یه سر حرف می زنه این طفل می‌فهمید می‌فهمید چی هست ولی تو خودش می‌ریخت فقط نگاه می کرد...

به امام صادق [علیه‌السلام] گفتند آقا اگه کسی بخواد توبه بکنه چه جوری باید [توبه کنه] شرایطش چیه؟ چقدر مقدمات داره؟ چکار باید بکنیم ؟ [این حدیث رو می‌گم] تا ببینم کسی هست که بگه من شک دارم ناامید...

مرور می‌کردم زندگی این سید عزیز [شهید] آسید مجتبی علمدار رو دیدم قانون‌های زندگی مجتبی خیلی زیباست سیدمجتبی علمدار برا خودش قانون گذاشته بود بعد بهش می‌گفتن اینا برا چیه ؟ می‌‎فرمود: مگه...

مهم نیست امروز برا امام حسین گریه می کنی [مهم اینه که] آخر کار چی میشه؟! مهم نیست امروز ما سینه می زنیم [مهم اینه که] پایان کار چی میشه؟! چقدر آدما روزه می گرفتن [اما] الان روزه می خورن نماز...

یه کسی آمد خدمت امیرمومنان (علیه‌السلام) گفت آقا پاکم کن ... آقا فرمود: پاکت کنم یعنی چی! گفت آقا من یه گناه سنگینی انجام دادم میخوام شما حد الهی رو بر من جاری کنی و من پاک بشم امیرمومنان...

اهل دوزخ فریاد می‌زنن «ربنا اخرجنا» خدایا به ما یه مهلت دیگری بده ما از دوزخ بیایم بیرون به اهل دروزخ خطاب می‌شود آیا ما به شما اونقدر عمر ندادیم به اندازه‌ای که کافی باشه برا تذکر شما بسه...

یه کسی خواب دید اموات مومنین دارن تند میرن به طرف بهشت ولی یه نفر می‌لنگه اون عقب بهش گفت: فلانی چرا می‌لنگی اونا تند میرن؟ گفت: آخه اونا اولاداشون براشون کار خیر کردن اینا تند دارن میرن من...