تفکر جایگاه مبنایی در زندگی انسان دارد و می تواند مسیر عملی زندگی او را معین کند حتی نوع حوادث بیرونی را که با آنها مواجه می شود ، تغییر دهد. چه تحقیقات علمی و چه توصیه های دینی بر این امر تاکید می کنند. در این مقاله به لغزشگاههای تفکر می پردازیم. برخی از این لغزشگاهها عبارتنداز تکیه بر ظنّ و گمان به جاى علم و یقین، میلها و هواهاى نفسانى، شتابزدگى، سنّتگرایى و گذشتهنگرى، شخصیتگرایى.
تعداد کلمات1100 زمان مطالعه6دقیقه
مقدمه
در روایات هم توصیه هایی داریم درباره این که به چه چیزهایی نباید فکر کرد. روایاتی چون «اِنَّ رَأیَکَ لا یَتَّسِعُ لِکُلِّ شَئٍ فَفَرِّغْهُ لِلْمُهِمَّ»[4] یا « أَلْفِکرُ فی غَیرِ الْحِکْمَةِ هَوَسٌ»[5]
لغزشگاههای اندیشه از منظر قرآن
قرآن مجید نیز به تفکر و نتیجهگیرى فکرى دعوت مىکند و تفکر را عبادت مىشمارد و اصول عقاید را جز با تفکر منطقى، صحیح نمىداند، وهمچنین به این مطلب میپردازد که لغزشهاى فکرى بشر از کجا سرچشمه مىگیرد و ریشه اصلى خطاها و گمراهیها در کجاست؟ اگر انسان بخواهد درست بیندیشد چه باید بکند؟ قرآن این لغزشگاهها را چند دسته ذکرمیکند:
1. تکیه بر ظنّ و گمان به جاى علم و یقین
2. میلها و هواهاى نفسانى
انسان در تفکرات خود اگر بىطرفى خود را نسبت به نفى یا اثبات مطلبى حفظ نکند و میل نفسانىاش به یک طرف باشد، خواه ناخواه و بدون آنکه خودش متوجه شود عقربه فکرش به جانب میل و خواهش نفسانىاش متمایل مىشود. این است که قرآن هواى نفس را نیز مانند تکیه بر ظنّ و گمان یکى از عوامل لغزش مىشمارد. ودر سوره النّجم مىفرماید: «إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ ما تَهْوَى الْأَنْفُسُ»[8]
3. شتابزدگى
امام صادق «علیه السلام» فرمودند: خداوند در قرآن بندگان خویش را با دو آیه اختصاص داد و تأدیب فرمود: یکى اینکه تا به چیزى علم پیدا نکردهاند تصدیق نکنند و دیگر اینکه تا به چیزى علم پیدا نکردهاند، تا به مرحله علم و یقین نرسیدهاند، رد و نفى نکنند. خداوند در یک آیه فرمود:«أَ لَمْ یُؤْخَذْ عَلَیْهِمْ مِیثاقُ الْکِتابِ أَنْ لا یَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ»[10] و در آیه دیگر فرمود: «بَلْ کَذَّبُوا بِما لَمْ یُحِیطُوا بِعِلْمِهِ»[11]
4. سنّتگرایى و گذشته نگرى
اگر به آنها گفته شود که از آنچه خدا به وسیله وحى فرود آورده پیروى کنید، مىگویند: 1خیر، ما همان روشها و سنتها را پیروى مىکنیم که پدران گذشته خود را بر آن یافتهایم. آیا اگر پدرانشان هیچ چیزى را فهم نمىکردهاند و راهى را نمىیافتهاند باز هم از آنها پیروى مىکنند؟!
5. شخصیتگرایى
قرآن کریم ما را دعوت به استقلال فکرى مىکند و پیرویهاى کورکورانه از اکابر و شخصیتها را موجب شقاوت ابدى مىداند؛ لذا از زبان مردمى که از این راه گمراه مىشوند نقل مىکند که در قیامت مىگویند:«رَبَّنا إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ کُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِیلا:[13] پروردگارا ما بزرگان و اکابر خویش را پیروى و اطاعت کردیم و در نتیجه ما را گمراه ساختند.»[14]
پی نوشت
[1] هر که زیاد دربارة لذتها بیندیشد، آن لذتها بر او چیره شوند؛عیون الحکم و المواعظ،ص475 .
[2] کسی که زیاد دربارة گناهان بیندیشد، گناهان او را به سوی خود بکشانند.؛غررالحکم، ح 8561.
[3] اندیشیدن به خوبى ها آدمى را به انجام دادن آنها بر مى انگیزد.؛میزان الحکمه ، ح 16179.
[4] غررالحکم ج2 ص606
[5] غررالحکم، ح 1278
[6] . قرآن کریم؛ سوره انعام،آیه116.
[7] . قرآن کریم؛ سوره اسرا، آیه 36.
[8] . قرآن کریم؛ سوره نجم، آیه 23.
[9] . قرآن کریم؛ سوره اسراء،آیه85.
[10] . قرآن کریم؛ سوره اعراف، آیه 169.
[11] . قرآن کریم؛ سوره یونس، آیه 39.
[12] . قرآن کریم؛ سوره بقره آیه 170.
[13] . قرآن کریم؛ سوره احزاب، آیه 67.
[14] . مطهری،مرتضی؛مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى.(انتشارات صدرا،قم، 1375). ج2، ص: 70
منابع
قرآن کریم
عیون الحکم و المواعظ.
میزان الحکمه .
غررالحکم .
مطهری،مرتضی؛مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى.(انتشارات صدرا،قم، 1375). ج2.